تن‌پوش‌هایی گرم از مهربانی

ایرنا دوشنبه 15 دی 1399 - 08:49
تهران - ایرنا - یا پاکباز باش یا وارسته. یعنی منتظر بهانه برای بخشش نباش. دارا یا ندار فرقی نمی‌کند. اصلا چیزی که دیگر به آن نیاز نداری را به نیازمندش ببخش. مثل لباس یا پتویی گرم از مهربانی برای مردان و زنانی که در خیابان‌ها خانه به دوش‌اند.
تن‌پوش‌هایی گرم از مهربانی

«صبح زود که می شود، سرما به اشد خود می رسد». زن جوان این را می گوید و کمی بعد مکث می کند. خودش را جمع و جور کرده و نزدیک آتش می نشیند. دست هایش سیاه و پینه بسته اند. رخت و لباس فرسوده ای به تن دارد و تارهای سفید موهایش را زیر روسری کهنه اش پنهان می کند و ادامه می دهد: یک روز پدرم، خوابیدن زیاد مرا بهانه کرد و با خفت و خواری مرا از خانه بیرون کرد. سر ظهر بود، گرسنه و بی پول و خمار. پیش خودم گفتم زنی که بیرون از خانه بماند تا صبح می میرد.

اما زهره تجربه هشت سال کارتن خوابی را در خیابان های سطح شهر دارد.

«یکبار برادرم دنبالم گشت و مرا پیدا کرد. برایم خانه گرفت و یک ماهی صاحب خانه و زندگی بودم. دیگر مجبور نبودم گوشه خیابان ها بخوابم. بعد از یک مدتی برادرم در یک درگیری روانه زندان شد. دوباره بی کس و کار و کارتن خواب شدم».  

زهره از تجربه اولین زمستان کارتن خوابی اش می گوید.

«زمستان سختی بود. سرما به مغز استخوان هایم رسیده و فکر می کردم دیگر صبح را نمی بینم. ترسیده بودم. پاهایم می لرزید و وارد یک پاتوق شدم. چند مرد کارتن خواب دور آتش حلقه زده بودند. با ترس خودم را به آنها نزدیک و با فاصله یک متر از آنها روی زمین نشستم تا شاید با حرارت آتش کمی گرم شوم».

در این میان یکی از مردان کارتن خواب به زهره اشاره کرد که نزدیک تر بیاید.

«به من گفت: بیا خواهر. ما هم مثل خودت هستیم. لولوخورخوره نیستیم. با ترس نزدیک شان شدم. از سرما نمی توانستم قدم از قدم بردارم. روی زمین نشستم و کمی بعد احساس کردم کمی گرم شدم. مرد کارتن خواب تنها دارایی اش که یک کاپشن فرسوده بود را روی شانه هایم انداخت».

در حالی که خیلی از ما برای رسیدن فصل های سرد و بارش باران و برف لحظه شماری می کنیم، زهره از آن پس آرزوی هیچ پاییز و زمستانی را نداشت.

در این میان اما تنها امید آنها مردان و زنان نیکوکاری هستند که در هیچ فصلی به ویژه فصل سرد تنهایشان نمی گذارند و رهایشان نمی کنند.

سال ها است اعضای انجمن طلوع بی نشان ها با کمک های مردمی و همت جوانان داوطلب و مسئولیت پذیر پتو، هیزم و لباس و خوراک گرم به دست کارتن خواب ها می رسانند.

یا پاکباز باش یا وارسته

پاکباز به کسی می گویند که هرچه دارد می بخشد. کسی که روح پاک و بزرگی دارد یا به او می گویند وارسته. فردی که تعلقی ندارد. راحت دل می کند و کَرَمش اندازه همه داشته هایش است.

فرقی ندارد آه در بساط داشته باشد یا نه. حتی در میان داشته های اندکش، آنچه که نیاز ندارد را می بخشد. فرد پاکباز یا وارسته دنبال بهانه یا اتفاقی خاص برای بخشش نیست. آنها افرادی هستند که در همین سرزمین زندگی می کنند با این تفاوت که زندگی شان با کمک به دیگران معنا پیدا می کند و تحمل درد کشیدن همنوع خود را ندارند. درد انسانی دیگر، درد خودش است.

حال در این روزهای سرد زمستانی که سرما به مغز استخوان می رسد و همه ما با لباس های پشمی و پتو و نوشیدنی های داغ وجودمان را گرم می کنیم، بیرون از خانه هایمان افرادی امثال زهره هستند که به اسم کارتن خواب خانه به دوش اند.

گوشه پارک ها یا در خیابان لای پرچین ها پاتوق می کنند و تنها گرمای آتش است که به دادشان می رسد. هر کدام برای زنده ماندن می جنگند و سعی دارند از درد سرما به خواب ابدی فرو نروند و چشم دوخته اند به کمک و یاری افراد وارسته و پاکباز. افرادی که هر سال طبق رسم و رسومی قدیمی و با کمک نیکوکاران پتو، هیزم جمع آوری و میان کارتن خواب ها توزیع می کنند.

در همین راستا در انجمن طلوع بی نشان ها، این روزها جوانان داوطلب به کمک بهبودیافتگان از اعتیاد هر شب در حال کار و فعالیت برای آماده سازی وسایل یا خوراک گرم برای کارتن خواب ها و توزیع آن در میان این قشر در سطح شهر هستند.

مطهره یکی از اعضای گروه می گوید: طلوع از 14 سال پیش که فعالیت خود را در حوزه کارتن خوابی شروع  کرد، از همان اولین زمستان اقدام به توزیع هیزم و پتو بین افرادی کرد که تمایلی به ترک ندارند اما دلمان نمی خواست در سرمای زمستان جانشان را از دست بدهند.

به همین دلیل هر سال با سرد شدن هوا، داوطلبان جوان با کمک های مردمی هیزم، پتو و کیسه خواب هایی را که خانم های بهبودیافته طلوع می دوختند میان کارتن خواب ها توزیع می کردند. در شب های دیگر هم عدسی، سوپ و خوراک های گرم به دستشان می رساندند که وجودشان گرم شود و دلشان سیر. رسمی که تا امروز برقرار است.

مطهره می گوید:‌ «این روند باعث می شود تا این افراد پس از مدتی به ما اعتماد کرده و حتی برای ترک اقدام کنند. در واقع ترک مواد حتی یک نفر از میان آنها به ما انگیزه و امید می دهد تا کارمان را بهتر از قبل ادامه دهیم».

پانچوهایی مخصوص باران برای کارتن خواب ها

اما امسال از شب یلدا ایده دوخت و دوز پانچوهای مخصوص باران و رساندن آن به دست کارتن خواب ها نیز به ذهن بچه ها رسید. علی بدخشان مدیر سرای نور (مرکز نگهداری پسران بهبود یافته از کارتن خوابی و اعتیاد انجمن طلوع بی نشان ها) درباره ایده پانچوها می گوید: ماجرای دوخت پانچوها شبی قبلی از یلدا کلید خورد. آن شب قرار بود برای بچه های کار، بسته های شب یلدا و برای کارتن خواب ها لباس و پتو آماده کنید. اما در راه رسیدن به سرای حافظ انجمن طلوع، شاهد باران سنگینی بودم.

علی پیش خودش فکر می کرد در این باران کارتن، خواب ها چطور می توانند در امان باشند یا حتی آتش روشن کنند. «اما پانچوی مخصوص باران می توانست جانشان را از باد و باران حفظ کند».

در ادامه ایده مطرح شد و با موافقت مدیر و اعضای انجمن طلوع قرار بر این شد بخشی از کمک های مردمی برای دوخت پانچوهای بارانی اختصاص داده شود.

در ادامه گروهی از بهبودیافتگان اعتیاد که تا پیش از این کیف های کودکان کم برخوردار صفر مرزی را می دوختند و ساعت کاری شان تا پنج عصر بود تا یک بامداد سر کار می مانند تا پانچوها را بدوزند تا به موقع در میان کارتن خواب ها توزیع شود.

حال همه تلاش اعضای جمعیت طلوع بی نشان ها و داوطلبان این مجموعه جلب اعتماد کارتن خواب ها و دعوت آنها به ترک مواد و بازگشت شان به زندگی عادی است. آنها در این مسیر همه تلاش خود را به کار گرفته اند تا در تاریکی و ناامیدی این افراد، فرصتی طلایی را برای بازگشت شان به زندگی فراهم کنند.

از: فاطمه شیری 

منبع خبر "ایرنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.