به یقین میتوان گفت با مبنا قرار دادن محتوای سه سفرنامه شاه به فرنگ ذائقه عمده فکری او متوجه تجلیات مادی غرب و جنبههای مفرح و لذتمآبانه آن بوده است. بخشهایی همچون باغوحش، پارک، موزه، تماشاخانه، دختران زیبا، شبکههای ارتباطی، کارخانههای صنعتی و... عمده بحثهای وی، راجع به غرب در سفرنامههایش است که به کرات به این موارد اشاره کرده است. چنانچه بر این موضوع تاملی شود متوجه میشویم که این موارد نهتنها بیم و هراسی بر ادامه حکومت شاه در پی نداشت بلکه در صورت تحقق میتوانست شکوهمندی قدرتش را بر همگان نشان دهد اما نکتهای که شاه از آن غافل بود اینکه، مدرنیزاسیون غرب، بر پایهها و ارکان نظری و فرهنگی پیاده شده بود که در صورت فقدان آنها، محقق شدن آن کاری سخت و دشوار و مشکل بود. چیزی که در عهد ناصری به کرات شاهد آن بودیم و اکثر قریببهاتفاق طرحهای مدرنیزاسیون حکومتش، در اجرا با مشکلات عدیده و عدمموفقیت و کامیابی مواجه شد. باید شاه متوجه میشد که مدرنیزاسیون و مبانی فکری و نظری مدرنیته، به طور همزمان قابلیت تحقق مییابند. آنچه موردعنایت شخصیت روشناندیشی چون میرزاحسینخان سپهسالار از تشویق شاه به مسافرت به فرنگ بود نیز همین نکته بود که شاه به تقلید عثمانیها عادات و رسوم اروپا را بپذیرد.
منبع خبر "
دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.