زهرا باقری به ایسنا گفت: با شیوع کرونا تنها پرستارانی دوام آوردند که عشق و ایثار داشتند و از جان خود گذشتند همچنین در حال حاضر نزدیک به دو سال است که با کرونا دست و پنجه نرم میکنیم که ابتدای شیوع این بیماری با مخالفتهای خانواده با شغلم مواجه شدم، چرا که از کرونا موضوعی بسیار منحوس و شوم در ذهنشان بود، اما با گذشت دو سال و انجام واکسیناسیون این وضعیت کمی بهتر شده است.
وی افزود: در اوایل شیوع کرونا برخی اقوام و حتی برخی همکاران حاضر به دیدار ما نبودند و بسیاری از امور را به صورت تلفنی انجام میدادیم.
این سرپرستار در حالیکه اشک از چشمانش سرازیر شد، به بیان یکی از خاطرات تلخ کرونا پرداخت و گفت: در این دوران خانم و آقایی بودند که کسی را نداشتند و تنها یک فرزند سه ساله داشتند که وضعیت آنها وخیم بود و فرزندشان به ناچار همراهشان بود و کسی را برای نگهداری موقت فرزندشان نداشتند و این موضوع بسیار غمناک بود، در نهایت پدر این خانواده با وجود تلاش پزشکان و پرستاران از دنیا رفت و مادر و کودک بعد از بهبودی از بیمارستان مرخص شدند و این غمناکترین خاطره روزهایی کرونایی من است.
وی از لحظات شاد روزهای خدمتش گفت:در پیکهای اول و دوم کرونا با سختی های بسیار زیادی مواجه بودیم و تنهابهبودی حال بیماران حالمان را خوب میکرد، در پیک های اول و دوم نیز ترس از ابتلای سایر اعضای خانواده را داشتیم و مدتی طولانی را با آنها دیدار نکردیم ، همچنین حتی برخی همکاران در بخش فعالیت خود والدینشان بستری بود و حتی برخی از آنها والدینشان را از دست دادند و این موضوع از جمله خستگیهای روزهای کرونایی محسوب میشود که هیچگاه از روی دوشمان برداشته نخواهد شد.
انتهای پیام