خبرگزاری فارس_کتایون حمیدی: «حاج قاسم طی دو، سه سال اخیر، عجیب عوض شده بود، انگار همان سردار قبلی نبود، آرامش عجیبی داشت و جلوه معنویاش نیز شکل دیگری به خود گرفته بود، حتی یکبار به یکی از فرماندهان جبهه مقاومت گفتم که میوه وقتی میرسد باغبان آن را میچیند، سردار هم الان عین میوه رسیده است». اینها را یکی از فرماندهان محور مقاومت و مشاور حاج قاسم میگوید.
بامداد جمعه، ۱۳ دیماه سال ۹۸ را هیچکس فراموش نخواهد کرد، نیمه شب تلخی که «سردار صلح» در حمله ناجوانمردانه و بزدلانه پهبادهای ارتش آمریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسید. واقعهای که از آن تاریخ، جهان ِ پس از سردار روی خوش به خود ندید.
حالا ۳۶۵ روز از آن جمعه سیاه میگذرد، هنوز که هنوز است مردم ایران از پیر و جوان گرفته تا کودک و نوجوان، همچنان در سوگ از دست دادن قهرمان تمام داستانهای واقعی، داغدار هستند.
این روزها مردم جای خالی مرد میدان را در میانه بحرانها و آوردگاه مشکلات بیشتر از همیشه احساس میکنند اما با این حال یاد و خاطره حاج قاسم و چهره کاریزمایش با آن لبخند همیشگی و دوست داشتنی نه تنها در دنیای حقیقی بلکه در دنیای مجازی زنده و جاری است.
«شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود». این جمله را خود سردار دلها گفته است. حالا دیگر حاج قاسم به آرزوی دیرینهاش رسیده است.
سردار فرامرزی
سَرداری که جانش را بر سَر ِ دار سربلندی اسلام و خون پاکش را برای آبیاری درخت تنومند مقاومت هدیه کرد تا جانی دوباره به مبارزان راه آزادی و آزادگی مستضعفان جهان ببخشد.
اگرچه پس از شهادت سردار سلیمانی برخی زوایای اخلاقی و رفتاری او بر همگان نمایان شد، اما با این حال هنوز هم بسیاری از ابعاد شخصیتی این قهرمان ملی و فرمانده بزرگ جهان اسلام ناشناخته باقی مانده است.
در آستانه اولین سالگرد شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی به سراغ یکی از دوستان صمیمی و همرزمش که رفاقت دیرینهای با او دارد، رفتهایم تا پای صحبتهایش بنشینیم.
ناگفتههایی از سردار دلها از زبان حاج اسد
نامش «محمدرضا اسدبیگی» معروف به «حاج اسد» است؛ یکی از فرماندهان محور مقاومت که سابقه حضور در جنگ اول قرهباغ را در کارنامه خود دارد.
او میگوید: ۲۳ سال در رکاب او و در سربازی سردار سلیمانی بودم و شاید یکی از افتخارات زندگیام همین شاگردی برای سردار دلها بود.
اسدبیگی ادامه میدهد: حاج قاسم به معنای واقعی همه گرفتاریها و بلاها را به جان خرید تا آرامش و امنیت برای مردم فراهم کند، چراکه او در مقابل توطئههایی از قبیل طرح خاورمیانه بزرگ و معامله قرن ایستاد.
وقتی حاج قاسم الگوی فرماندهان ارتش روسیه میشود
حاج اسد به عشق و علاقه سربازان لشکر فاطمیون، حسینیون، حیدریون و زینبیون برای دیدار لحظهای با سردار سلیمانی اشاره کرده و میگوید: حاج قاسم بهقدری رئوف و مهربان بود که همه او را پدر معنوی خود میدانستند، حتی یکی از فرماندهان عالیرتبه روسی چنان تحت تاثیر رفتارهای سردار قرار گرفته بود که بارها به ما میگفت، سردار با اینکه یک ژنرال بزرگ جهانی است ولی با سربازان و زیردستانش به گونهای رفتار میکند که گویا همرده آنهاست، در حالیکه ما با همقطاران یک درجه پایینتر از خودمان برخورد مناسبی نمیکنیم، سعی میکنم تا رفتار سردار سلیمانی را الگوی خودم قرار دهم».
همرزم حاج قاسم، شخصیت کاریزما، مردمی، شجاعت، فراجناحی و فراملی بودن سردار سلیمانی را رمز محبوبیت او در جهان میداند و میگوید: شخصیت حاج قاسم به گونهای بود که دشمنان از شنیدن نامش به لرزه میافتادند، حتی بسیاری از آنها، او را دشمن دانا خطاب میکردند و در مقابل دوستان با شنیدن اسمش به شوق و ذوق میآمدند.
ماجرای نامه حاج قاسم به صدام
سردار اسدبیگی خاطرهای از نامه حاج قاسم به صدام را اینگونه تعریف میکند: با توجه به شرایط سوریه و تصرف منطقه ابوکمال، سردار سلیمانی مدتی در یک خانه خالی در این منطقه ساکن بود ولی بعد از اتمام کارهایش یک نامهای به صاحبخانه نوشت و از او طلب حلالیت کرد، حاج قاسم در این نامه خطاب به این شهروند سوری نوشته بود که مدتی از خانه شما استفاده کردیم، هزینهای را لای چارچوب در گذاشتهام؛ اگر این هزینه کافی نیست به شمارهای که در نامه نوشتهام زنگ بزنید تا تمام طلبتان را پرداخت کنم.
این همرزم شهید سلیمانی ادامه میدهد: وقتی صاحبخانه بعد از آزادی منطقه به خانه خود باز میگردد، متوجه نامه شده و عاشق مرام شهید سلیمانی میشود در حالیکه او یک فرد سنی مذهبی است که خانوادهاش به خاطر عشق به صدام نامش را «صدام» گذاشته بودند، در حال حاضر با اینکه خانه این مرد ۴۵ ساله توسط داعش ویران شده ولی همچنان دو ستون از آن خانه باقی مانده که روی یکی از ستونها عکس سردار سلیمانی نصب شده است.
به باور حاج اسد استفاده از القابی چون «رستم ایران» و «سردار وطن»، ظلم و اجحاف در حق سردار سلیمانی است زیرا حاج قاسم یک شخصیت فراملی است.
سردار اسدبیگی، عشق و علاقه جوانان مسیحی و غیرمسلمان جهان برای حضور در جبهه مقاومت را مصداق فراملی بودن حاج قاسم میداند و می گوید: این تاثیر و فرماندهی سرداری مثل سلیمانی بود که جهان را در بهت و حیرت گذاشته بود.
عملیاتهای بزرگ با تصویب نقشههای حاج قاسم توسط فرماندهان روسی
آنطور که همرزم حاج قاسم تعریف میکند، بارها در جلسه طراحی عملیاتهای بزرگ که با حضور فرماندهان روسی، ایرانی و سوری تشکیل میشد، سردار سلیمانی نیز حضور داشت و همیشه همه طرحها و نقشهها را شنیده و در آخر اظهار نظر میکرد و هیچ عملیاتی نبود که نظر حاج قاسم در آن گنجانده نشود.
نظر فرماندهان روسی و سوری نسبت به حاج قاسم
این فرمانده جبهه مقاومت در این خصوص توضیح میدهد: وقتی از فرماندهان روسی میپرسیدیم که شما که با این نقشههای بزرگ به جلسه میآیید ولی چرا در آخر پیشنهادات سردار سلیمانی را تصویب میکنید که جواب میدادند، اولا اطلاعات سردار دقیقتر از نقشه است، دوما به علت درایت، هوش و تجربه سردار از هشت سال جنگ ایران و عراق، شناخت کامل از جریانات جبهه مقاومت باعث میشد که بهترین طرحها را ارائه دهد.
از حاج اسد، میخواهم تا خاطرهای از سردار برایمان تعریف کند که در هیچجا گفته نشده است که او به سفر تاریخی حاج قاسم به مسکو و دیدار با پوتین اشاره میکند.
از تعیین وقت یک ربعی پوتین برای حاج قاسم تا جلسه چندین ساعته
سردار اسدبیگی تعریف میکند: در سال ۹۳ سردار سلیمانی از طرف ایران برای مذاکره و دعوت روسیه برای حمایت از سوریه به مسکو رفت، این در حالی بود که در آن زمان سردار به شکل امروزی شناخته شده نبود و حتی پوتین هم تعجب کرده بود که چرا از بین این همه فرماندهان ارشد نظامی ایران، سردار سلیمانی را فرستادهاند، به همین خاطر مقامات روسی، دیدار ۱۵ دقیقهای با پوتین را تدارک دیده بودند، دیداری که چندین ساعت طول کشید و حاج قاسم رئیس جمهور روسیه را برای مشارکت در جنگ سوریه قانع کرد. در این بین پوتین یک وقت استراحت برای مشورت با فرماندهان عالی رتبه خود تشکیل میدهد و حاج قاسم در این فرصت کوتاه در کاخ کرملین اذان و اقامه میکند و نمازش را میخواند؛ حتی در پایان نماز، پیشانیاش را روی مهر میگذارد و میگوید: خدایا این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.
بهترین اذان و اقامه نماز حاج قاسم در کاخ کرملین
به گفته سردار اسد بیگی، حاج قاسم همیشه اقامه نماز در کاخ کرملین را یکی از بهترین نمازهایش میدانست.
او ادامه میدهد: کسب رضایت روسیه برای حمایت از سوریه توسط حاج قاسم سلیمانی تاثیر زیادی در موفقیتها و پیروزیهای محور مقاومت داشت زیرا به اجرای عملیاتها و نحوه آن سرعت بخشید».
از سردار میخواهم تا خاطره دیگری از حاج قاسم برایمان بگوید که در هیچ جا گفته نشده است، کمی فکر کرده و به بخشیدن جان یک فرمانده ارشد داعشی از سوی سردار سلیمانی اشاره میکند.
وقتی سردار صلح، مانع از کشتن نفر دوم داعش میشود
او این اتفاق را با این پیش زمینه توصیف میکند: در بحث گروههای تکفیری لیدرها نقش بسیار مهمی در جذب افراد داشتند، بهطوریکه نیروهای جذب شده در پاکستان و عربستان، آموزش اعتقادی دیده و کاملا شستشوی مغزی میشدند و سپس با گذراندن آموزشهای نظامی با یک انگیزه مضاعف برای مبارزه به سوریه و عراق میآمدند، حتی قاشق و چنگال هم در جیبشان میگذاشتند، چراکه معتقد بودند به محض هلاکت با ائمه و پیامبران ناهار خواهند خورد و نکته جالب اینکه دلارهای زیادی هم در جیبشان پیدا میشد چون باور داشتند در آن دنیا هم به دلار احتیاج خواهند داشت.
اسدبیگی ادامه میدهد: فردی به نام شیخ عبدالله محیسنی، مسوول شرعی جبهه النصره و به عبارت دیگر نفر دوم داعش که ما به شدت پیگیر او بودیم، گزارشهای موثقی در رابطه با او به دستمان رسیده بود، قرار بود او در ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح در یک خیابان و به یک خانه رصد شده برود، از اینرو ما مختصات محل مورد نظر را به مقر فرماندهی جهت کسب آخرین دستور ارسال کردیم تا با پهپادهایمان او را نابود کنیم، اتفاقا سردار سلیمانی هم در منطقه بود و از اینکه محل اقامت شیخ عبدالله را پیدا کرده بودیم خوشحال بود، ولی وقتی شنید که او برای وضع حمل همسرش به آنجا رفته است با انهدام آن محل مخالفت کرد و جان این فرمانده ارشد داعشی را بخشید و گفت به هیچ وجه نباید خانوادهاش و افراد بیگناه آسیب ببینند، از اینرو این فرد هنوز هم، زنده است.
بنابه گفتههای این فرمانده جبهه مقاومت، سردار سلیمانی نسبت به اموال دیگران و خانوادهها حساس بود و داعشیها هم این موضوع را به خوبی میدانستند.
سردار اسدبیگی به خلقیات سردار و عشق و علاقه او به ائمه اطهار، مخصوصا حضرت زهرا (س) نیز اشاره کرده و میگوید: حاج قاسم طی دو، سه سال اخیر، عجیب عوض شده بود، انگار همان سردار قبلی نبود، آرامش عجیبی داشت و جلوه معنویاش نیز شکل دیگری به خود گرفته بود، حتی یکبار به یکی از فرماندهان جبهه مقاومت گفتم که میوه وقتی میرسد باغبان آن را میچیند، سردار هم الان عین میوه رسیده است».
سردار اسدبیگی معتقد است که اگر حاج قاسم وعده برچیده شدن حکومت داعش را داد، قطعا که به او وحی شده بود و تا پای جان هم سر این وعده ایستاد در حالیکه ۸۰ درصد سوریه در دست داعش بود ولی الان در مرحلهای است که ۷۰ درصد در دست حاکمیت سوریه است و ۳۰ درصد باقیمانده هم در دست گروههای مورد حمایت ترکیه است که آنهم در قالب مذاکرات آستانه حل خواهد شد.
نگاه حاج قاسم با آدم حرف میزد
او به تکیه کلام شهید باکری که به همه «مومن» میگفت اشاره میکند و میگوید: حاج قاسم تکیه کلام نداشت ولی به نظرم نگاهش که با آدم حرف میزد، جزو ویژگی منحصر بهفرد او بود.
این فرمانده جبهه مقاومت به دلارهای کلان داعشی برای اجیر کردن نیرو نیز اشاره کرده و میگوید: بر خلاف داعشیها، ما داوطلبهای زیادی از اروپا و آمریکا برای الحاق به جبهه مقاومت داشتیم و حتی لشکری با عنوان حسینیون (آذربایجانیهای اروپا) وجود داشت که حاج قاسم آنها را خیلی دوست داشت و اجازه حضور در میدان نبرد را نمیداد و همیشه میگفت که به این جوانان بگویید که به درس و مشق خود برسند، از اینرو هیچ شهیدی از این لشکر نداریم.
گفتوگویمان با حاج اسد به دو ساعت و نیم رسیده است ولی صحبتهای رفیق سردار به قدری دلنشین است که نمیتوان گذر زمان را حس کرد.
از سردار میخواهم تا به یکی از توصیههای حاج قاسم و آرزویی که ایشان داشت، هم اشاره کند، که او میگوید: «شهادت و وحدت جهان اسلام دو آرزوی سردار دلها بود».
مزاح حاج قاسم با ترک زبانان
از سردار اسدبیگی میپرسم با اینکه شما یک فرد نزدیک به حاج قاسم بودید و خودتان هم ترک زبان هستید، آیا سردار حرفی در مورد تبریز و آذربایجان گفته بود که برایتان جالب باشد. حاج اسد با خنده میگوید: سردار یک خوی مزاح هم داشت، بارها از تبریز آجیل، پنیر لیقوان و تابلوفرش دستبافت برای برخی فرماندهان روسی و سوری سوغاتی برده بودم که یکبار از آجیل تبریز به سردار تعارف کردم و کلی هم پز آجیل را دادم که ایشان برگشت به من گفت اسد مگر تبریز آجیل هم دارد؟ من هم گفتم که بهترین آجیل برای تبریز است، او با خنده گفت پس شفافسازی کن که پسته را از کجا میآورید؟.
حاج اسد میافزاید: سردار سلیمانی یادگار سرداران هشت سال دفاع مقدس بود که در کنار مدیریت، درایت و فرماندهی، اخلاقمداری را به همه نشان داد، او هیچ وقت از صندلی دفترش استفاده نکرد، چرا که همیشه جلوتر از همه و مرد میدان بود».
او تاکید میکند: گفتمان مکتب حاج قاسم گفتمان انقلابیگری و مقاومت بود و خروجیاش این بود که ما ملت امام حسین (ع) و شهادت هستیم.
شهید قاسم سلیمانی از حاج قاسم سلیمانی پرقدرتمندتر است
دیگر وقت خداحافظی با رفیق حاج قاسم است، او حرفهایش را اینگونه به پایان میرساند: «شهید سلیمانی خیلی پرقدرتمندتر از حاج قاسم سلیمانی است، به حق وقت چیدن حاج قاسم بود».
انتهای پیام/۶۰۰۲۷/س