فردا چه اتفاقی می‌افتد؟

دنیای اقتصاد چهارشنبه 26 آبان 1400 - 00:04
دنیای‌اقتصاد: شمس لنگرودی برای طیف بزرگی از شعردوستان ایرانی چهره شناخته‌شده و محبوبی است. او در سال ۱۳۲۹ در لنگرود به دنیا آمده است. یعنی امروز شمع روی کیک 71 سالگی‌اش را فوت می‌کند. شمس لنگرودی از مهم‌ترین شاعران امروز ایران است که در دو دهه اخیر آثارش هم واکنش‌های فراونی را به وجود آورده و هم مخاطبان بسیاری را جذب کرده است. او در کنار چاپ مجموعه‌های پرشماری از شعرهایش، کار تحقیقاتی هم در حوزه شعر انجام داده و البته همزمان فیلم بازی کرده و قطعاتی از آوازهایش را هم منتشر کرده است. خودش گفته: «پدرم روحانی روشن فکری بود و هرگز در کارهای شخصی ما دخالت نمی‌کرد.

نوجوانی من در لنگرودی سپری شد که در آن سال‌ها اصلا کلاس موسیقی نداشت. ما خودمان ملاحظه پدر را می‌کردیم. مثلا علاقه اولیه من موسیقی بود. حتی در شعرهایم هم به موسیقی کلام توجه فراوانی دارم. به قول ابن‌سینا و فارابی: جهان نظم موسیقایی دارد. از بچگی دوست داشتم موسیقی کار کنم؛ ولی دلایلی وجود داشت که نشد. البته اگر می خواستیم آواز بخوانیم مطمئنا پدر مخالفتی نمی‌کرد. اصلا دخالت نمی‌کرد فقط اهل راهنمایی کردن بود. اما از نگاه و مواخذه مردم نگران بودیم. من البته همیشه در خلوت می‌خواندم و هنوز هم این کار را انجام می‌دهم. در جمع دوستان هم گاهی زمزمه می‌کنم؛ اما فکر نمی‌کنم دوباره یک قطعه موسیقی را با آواز خودم منتشر کنم. به قول قدیمی‌ها: اگه هوسه همین بسه!.البته خواندن یا نخواندنم به سن و سال ربطی ندارد؛ چراکه آدمی نمی‌داند فردا چه اتفاقی می‌افتد. اگر یک ملودی و تنظیم عالی اتفاق بیفتد بعید نیست بخوانم. کار من خواندن نیست، دلم خواست بخوانم و خواندم.»

شمس همچنین گفته: « در ۲۸-۲۷ سالگی وقتی اولین مقاله‌ام را درباره‌ شعر اخوان‌ثالث نوشتم، آقایی مرا در یک کتاب‌فروشی دید و شروع کرد به نصیحت من که شما شاعرید، بهتر است وقتتان را صرف همان کنید و مقاله ننویسید. من البته شنیدم و هیچ توجهی نکردم و در سال‌های بعد چندین مقاله‌ی دیگر هم نوشتم. دوباره برخی‌ها به من گفتند شما شاعر هستید و نوشتن آثار تحقیقی به کار اصلی‌تان ضربه‌ وارد می‌کند باز هم بی‌توجه بودم. من هر کاری که می‌کنم برای خودم است تا به نیازهای درونی‌ام پاسخی داده باشم. برای همین اصلا فکر ‌نکرد‌ه‌ام دیگران درباره‌‌ام چه قضاوتی می‌کنند. می‌گویند من شاعرم؟ نویسنده‌ام؟ یا هر چیز دیگری. ببینید هیچ‌چیز جز خود زندگی اهمیتی ندارد، وقتی مرگ روبه‌روی آدم قرار دارد. اینها شوخی ادامه‌ زندگی است.» سیدعلی صالحی، دیگر شاعر مطرح ایران درباره او گفته: « به شعر شمس که می رسیدم نفس عمیقی می‌کشیدم و کلماتش را تک‌تک می‌تکاندم که چیزی از آن بیفتد مثل روشنایی، شوق، و یک حس پر از آفرین. هر وقت بیژن نجدی از بعضی دوستان حرف می‌زد، به شمس که می‌رسید، باز می‌پرسید: «شمس را خوانده‌ای؟» بیژن به‌گونه‌ای مهرآمیز از لنگرودی یاد می‌کرد.»

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.