عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 82 ساله شدن دکتر جواد مجابی، بهانهای است تا از تنوع تحصیلات و علایق متنوع او یاد شود تا جدای کارنامۀ پُربار و غلبۀ نگاه هنری و وفاداری به روزنامهنگاری در عین چهرۀ آکادمیک، نمونۀ ملموسی باشد از این که روزنامه نگاران میتوانند عرصه های مختلف را تجربه کنند.
کما این که لیسانس حقوق قضایی داشت ولی دکترای خود را در رشتۀ اقتصاد از دانشگاه تهران گرفت و در عین حال هنرجوی رشتۀ مجسمه سازی دانشکدۀ هنرهای زیبا بود و خود نیز طراحی می کرد.
جواد مجابی سابقۀ کارمندی دو وزارتخانۀ دادگستری و فرهنگ و هنر از 1340 تا 1357 را هم داشت اما خود را «خدمتگزار دولت» نمی دانست چون اغلب اوقات در ادارات مربوطه حاضر نبود و از تمام مشاغل هم در سال 1358 اخراج شد.
در همین مدت 10 سالی هم دبیر گروه فرهنگی روزنامۀ اطلاعات بود و بعد از آن نیز با نشریات مختلف همکاری داشت.
همچنین جواد مجابی یکی از مسافران اتوبوس ارمنستان بود که عوامل خودسر که دو سال بعد افشا شدند می خواستند او و 20 نویسندۀ دیگر را در گردنۀ حیران ته دره بیندازد و جان به در بردند اما پس از آن اتفاق نیز رنگ وبوی سیاسی تندتری به مواضع خود نداد و روحیۀ هنری خود را حفظ کرد یا شاید هم احساس کرد باید محافظه کارتر باشد!
از کارنامۀ پربار او گفته شد و به عنوان گواه می توان این موارد را یادآور شد:
80 کتاب، 30 مجموعه شعر، 12 رُمان، 15 مجموعه داستان کوتاه، ده ها مجموعه مقاله و شناخت نامه و مقدمه و نقد آثار تجسمی و نقاشی.
این که لیسانس حقوق قضایی و دکتر اقتصاد، 30 اثر رنگ و روغن و آبرنگ و صدها طرح جدی و کاریکاتور کشیده باشد نشان می دهد مختلفالاضلاعی بوده که نمیخواسته در یک زمینه محدود شود.
کارنامۀ جواد مجابی را با آثاری که بر جای گذاشته و بیش از نیم قرن فعالیت هنری و روزنامهنگاری میتوان بررسید و در این یادداشت نمیتوان به آنها پرداخت و چنان که در آغاز اشاره شد وجه ممتاز مجابی این است که در یک عرصه محدود نماند تا بدانیم اگر چهار سال در رشته ای در دانشگاه درس بخوانیم تمام عمر در همان متوقف باشیم.
این نویسنده خود بارها در معرض این پرسش قرار گرفته که مگر در دانشگاه چه خواندهاید که هم دربارۀ ادبیات مینویسید هم تاریخ و هم سیاست و البته پاسخ این است که اگر از 18 تا 22 سالگی جایی در رشته ای تحصیل کنی آیا باید 40 سال پس از آن را نیز یکسر در آن توقف کنی یا روزنامهنگار می تواند دانه چینی کند.
ا لگوی تفکر والتر بنیامین نیز «گردآوری» بود و روزنامهنگار می تواند و سزد گردآوری کند. آگامبن هم میگوید: متفکر معاصر در نور دنبال تاریکی است و در تاریکی دنبال نور.
با این نگاه جواد مجابی هم دنبال نور در تاریکی و تاریکی در نور بوده و رشتههای دانشگاهی چه حقوق قضایی باشد چه اقتصاد و دل مشغولیهای هنری و ادبی چه نقاشی باشد و چه شعر، بهانه و زمینه ای بیش نبوده اند و همین که روزنامه نگاری را بر همه ترجیح داده قابل توجه است.
جواد مجابی را به گونه ای دیگر هم می توان توصیف کرد. از آن دسته آدم های هنری و فکری و ادبی است که قدر زندگی را می داند، آیۀ یأس نمی خواند و زندگی را قطره قطره می مکد و لذت می برد. همه جا سرک می کشد وبرای خودش و دیگران احترام قایل است و وفاداری به اصول از او چهره ای جزم اندیش نساخته و انعطاف و لیبرال مسلک بودن هم سبب نشده باری به هر جهت باشد.
جواد مجابی می تواند الگوی تنوع زمینه های کاری و هنری والگویی برای نومید نشدن به رغم خانه نشینی چرا که غالب آثار خود را در همان دورانی خلق کرد که قرار بود کنار باشد و حالا 82 ساله است و البته در 25 سال اخیر باید سالی 2 بار کیک تولد ببُرد چون بعید نبود کار او در داستان همان سفر تمام شود.