بازیگوش‌ترین بچه محله‌مان بودم

دنیای اقتصاد دوشنبه 19 مهر 1400 - 00:05
دنیای‌اقتصاد: محمدرضا شفیعی‌کدکنی یکی از بزرگ‌ترین ادیبان و پژوهشگران معاصر، امروز 82 ساله می‌شود. وی را می‌توان از آخرین بازماندگانی نسلی دانست که در محضر بزرگانی همچون بدیع‌الزمان فروزانفر نه تنها به تحصیل علم پرداختند، بلکه شیوه زیستن در فضای تحقیق و مطالعه را فراگرفتند؛ نسلی که پژوهش و تدریس نه ‌به‌عنوان شغل که تمام زندگی‌‌‌شان را تشکیل داده است. استاد شفیعی علاوه بر نقد و پژوهش، سروده‌های زیادی نیز دارد که برخی از آنها به ضرب‌المثل تبدیل شده است. درباره زندگی او خاطرات و حکایت‌های زیادی گفته که بسیاری اگرچه به ظاهر عبرت‌آموز و با لحنی احساسی روایت شده، خالی از واقعیت است؛ موضوعی که بارها استاد بر نادرستی آنها تاکید کرده اما همچنان در صفحات مجازی دست به دست می‌چرخد. اما آنچه از سخنان و یادداشت‌های شفیعی می‌توان دریافت، این است که وی در شهر کدکن از توابع نیشابور متولد شد. پدر‌بزرگ مادری‌اش «شیخ عبدالرزاق توسلی» روحانی سرشناسی بود و از همان اوان کودکی، تاثیر بسیاری بر محمدرضای کوچک گذاشت. شفیعی در معرفی این مرد عالم که تا ۸۰سالگی به کشاورزی اشتغال داشت، چنین می‌گوید: «مردی پرانرژی و کاری و باذوق و خوش‌سلیقه بود. تعداد زیادی کتاب‌های تاریخی و مذهبی داشت که من از بس آنها را خوانده بودم، حفظ شده بودم.»

همچنین مادرش که در کودکی او را از دست داد، نقش مهمی در علاقه‌مند شدنش به ادبیات داشت.شفیعی درباره دوران کودکی‌اش می‌گوید: «من از اینکه به مدرسه نرفتم بسیار بسیار خوشحالم؛ یعنی می فهمم که یک نوع عنایت الهی بود. من اگر به شیوه معمولی به مدرسه می‌رفتم، مسلما این مایه‌ای را که به فرهنگ اسلامی مربوط است، هرگز نداشتم. بازیگوش‌ترین بچه محل بودم چه در کدکن و چه در مشهد. اولین بچه‌ای که صبح زود وارد کوچه می‌شد، علی‌التحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک می‌کرد نیز من بودم. علتش شاید این بود که نه خواهری داشتم و نه برادری.»شفیعی سال‌ها بعد به دانشگاه راه یافت و زیر نظر استادانی چون فروزان‌فر پرورش یافت و به درجه دکترا رسید. وی در سرودن شعر پس از تجربه انواع مختلف قالب‌های کلاسیک شعر فارسی، در تجربه‌ای تازه به سراغ شعر نو می‌رود و این حرکت به گفته وی، پس از آشنایی و رفاقت با دکتر علی شریعتی اتفاق می‌افتد.شفیعی در مقدمه تازه‌ترین کتاب شعرش «طفلی به نام شادی» نوشته است: «در تمام مدت شاعری من – که عمری شصت و چند ساله دارد – من همچنان آدم عقب‌مانده‌ای باقی مانده‌ام که نه «وزن» را رها کرده‌ام و نه «قافیه» را و نه «معنی» را، نه «عشق» را و نه «تاملات وجودی» را و نه «ایران» را. برای اثبات عقب‌ماندگی یک شاعر سندی استوارتر از این می‌توان یافت؟ آن‌ هم در مملکتی که عقل اکثریت مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روی صفحات روزنامه...»

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.