مداخلهگرایی یعنی اینکه دولت از محدوده فعالیتهایش در زمینه تامین نظم یا آنگونه که مردم صد سال پیش میگفتند، از محدوده «تولید امنیت»، فراتر برود. مداخلهگرایی یعنی اینکه دولت بخواهد کاری بیش از این بکند، یعنی اینکه دولت بخواهد در پدیدههای بازار مداخله کند. اگر کسی به این مداخله دولت اعتراض کند و بگوید دولت نباید به کسبوکارها کاری داشته باشد، غالبا پاسخ میشنود که «دولت غالبا و بالضروره مداخله میکند. پلیسی که در خیابان میبینیم، یعنی مداخله دولت، این پلیس مانع دزدی از مغازهها و سرقت اتومبیلها میشود.» حال آنکه وقتی از مداخلهگرایی حرف میزنیم، منظورمان مداخله دولت در بازار است.
اینکه از دولت و پلیس انتظار داریم از شهروندان، از جمله از اهالی کسبوکار و البته از کارکنان آنها، در برابر تهاجمهای داخلی و خارجی دفاع کنند، انتظاری طبیعی و لازم برعهده همه دولتهاست. چنین حمایتی، مداخله نیست؛ زیرا تنها عمل مشروع دولت دقیقا همین تولید امنیت است. منظورمان از مداخلهگرایی، شوق دولت برای فراتر رفتن از وظیفه جلوگیری از تهاجم و تقلب است. مداخلهگرایی یعنی اینکه دولت علاوه بر ناتوانی در زمینه هموار کردن راه اقتصاد بازار، با کارهایی مانند قیمتگذاری و تعیین نرخ دستمزد و نرخ بهره و سود، در سازوکار بازار دستکاری کند.
دولت به آن جهت مداخله میکند که اهالی کسب و کار را وادار کند راهی غیر از آنچه را که خودشان و در تبعیت از خواست مصرفکنندگان انتخاب میکنند، در پیش بگیرند. بنابراین همه اقدامهای مداخلهگرایانه دولت در جهت محدود کردن برتری مصرفکنندگان است. دولت در پی قبضه کردن همه یا بخشی از قدرتی است که در نظام اقتصاد بازار آزاد، در اختیار مصرفکنندگان است.
منبع: «سیاست اقتصادی»؛ لودویگ میزس، ترجمه محمود صدری- انتشارات دنیای اقتصاد
منبع خبر "
دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.