داعش مسئولیت این حادثه را بر عهده گرفت، مقامات دولت افغانستان، طالبان را مسئول حادثه دانستند و مدعی شدند طالبان آموخته است که اقدام تروریستی را انجام دهد ولی مسئولیت آن را بر عهده نگیرد. آمریکا و بسیاری از کشورها و نهادهای حقوق بشری وقوع این حادثه ضد انسانی و چندش آور را محکوم کردند. با گذشت حدود چهار ماه هیچ سر نخی از عاملان و آمران این حادثه پیدا نشد.
حادثه دیگری در تاریخ 4 شهریور در فرودگاه کابل اتفاق افتاد که علاوه بر تعداد قابل توجهی (حدود 150 نفر) اتباع کشور افغانستان، 13 نظامی آمریکایی و دو نظامی انگلیسی هم کشته شدند. رئیس جمهور آمریکا سریع موضعگیری کرد و وعده داد که عوامل این حادثه را شناسایی و همه کسانی که در این حادثه دست داشتهاند را مجازات خواهد کرد. صبح روز 6 شهریور ارتش آمریکا اعلام کرد به دستور رئیس جمهور بایدن با هواپیمای بدون سرنشینیک طراح حملات گروه داعش به فرودگاه کابل را در ولایت ننگرهار هدف قرار داده و او را کشتهاند. آمریکا بعد از این حادثه نه اسمی و نه تصویری از این فردی که مدعی شدند آمر و طراح حادثه فرودگاه کابل بود منتشر نکردند و اعلام کردند که این اطلاعات را محرمانه نگاه میدارند. در واکنش به این اقدام ارتش آمریکا سخنگوی وزارت خارجه روسیه در مورد اقدام ارتش آمریکا برای حمله به مقر یک عضو داعش در ننگرهار اظهار نظر کرد: "این خیلی جالب است که آمریکا میدانسته طراحان حمله به فرودگاه کابل کجا هستند." قبل از این اقدام ارتش آمریکا، ژنرال مکنزی فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان در یک کنفرانس خبری اعلام کرد داعش به این نوع حملات ادامه خواهد داد و ما برای جلو گیری از تکرار این حوادث گزارشات اطلاعاتی خودمان را با طالبان به اشتراک میگذاریم و از همه تجهیزات خود استفاده می کنیم تا مانع از تکرار چنین حملاتی شویم. در این مصاحبه ژنرال مکنزی در پاسخ به سوالی در مورد اینکه آیا احتمال نمیدهید که طالبان خود عامل این انفجار بودند پاسخ می دهد، خیر، ما نشانه ای نداریم که اثبات کند طالبان چنین کاری کرده باشند، ما توافق کردهایم که تا پایان ماه جاری خارج شویم و آنها هم با ما همکاری می کنند.
از همین مختصر اظهارات مقامات آمریکایی چند نکته مهم استخراج میشود:
اول، اینکهیک همکاری اطلاعاتی بین آمریکا و طالبان وجود دارد. این کانال همکاری اطلاعاتی همین دیروز برقرار نشده بلکه از قبل وجود داشته است لذا موضوع غافلگیری آمریکا در پیشروی سریع طالبان برای فتح کابل که منجر به فرار رئیس جمهور این کشور و فروپاشی نظام در کابل شد، موضوعیت ندارد و روند تحولات افغانستان کاملا مطابق با نقشه و همکاری طالبان و آمریکا در حال اجرا است و این همکاری در آینده هم ادامه خواهد یافت.
نکته دوم، اینکه چرا آمریکا بعد از حادثه 18 اردیبهشت مدرسه سید الشهدا و بسیاری دیگر از حوادثی که داعش مسئولیت آنها را پذیرفته بود عوامل این حوادث را شناسایی و مجازات نکرد.
بعد از استقرار نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان هر کجا که آمریکاییها و غربیها حضور داشتند یک بالن بسیار بزرگ در آسمان منطقه وجود داشت که کلیه تحرکات منطقه را رصد و ضبط
میکرد. این بالنها توجه هر تازه واردیرا در این شهرها جلب میکرد. در این سالها هر گاه که حادثهای برای خودشان اتفاق میافتاد با تجزیه و تحلیل فیلمها سریع به سرنخ و محل شکلگیری حوادث یعنی آمران و عاملان حوادث پی میبردند. اگر در 20 سال گذشته آمریکاییها و متحدین آنها از این تجهیزات استفاده نمیکردند هر روز می بایست جنازه جمع میکردند.
سوالی که مطرح میباشد این است که چرا در این سالها اطلاعات این دوربین ها برای شناسایی عوامل حوادثی که منجر به کشته شدن اتباع افغانستان شد، مورد استفاده قرار نگرفت. اگر آمریکا این توانایی را دارد که دو روز بعد از حادثه فرودگاه کابل، آمر این حادثه را در جلال آباد با هواپیمای بدون سرنشین به هلاکت برساند، چرا در مورد حوادث متعدد در همین چند ماه اخیر اقدامی نکرده است؟ پس یا باید عملیات مجازات طراح حادثه فرودگاه کابل را نمایشی تلقی کنیم و یا اینکه همه چیز دست خودشان است و آمریکا متهم اصلی و مسئول کلیه حوادثی است که در این سالها در افغانستان اتفاق افتاده و آنها برای شناسایی و مجازات عوامل آن اقدامی نکردند. اینبزرگترین اتهام دولت آمریکا در افغانستان است که در طی این سالها شریک کلیه حوادثی هستند که منجر به شهادت مردم بی گناه افغانستان شده است و روزی باید پاسخگو باشند.
نکته سوم، با فرض قبول اینکه داعش مسئول حادثه فرودگاه کابل بوده است حالا باید گفت کسی که باد می کارد طوفان درو می کند. آمریکا با همکاری اشرف غنی، بقایای نیروهای داعش را از عراق و سوریه به افغانستان منتقل کرد تا از آنها؛ نیرو و جریانی برای ایجاد مزاحمت برای ایران، روسیه و چین در منطقه خلق کند و امروز خودش در دام داعش گرفتار شده است. این اولین بار نیست که آمریکایی ها اشتباهات استراتژیک میکنند. از سازماندهی طالبان در افغانستان در دهه نود میلادی تا ایجاد داعش در عراق و سوریه و امروز واگذاری افغانستان به طالبان و سایر شکستهایی که آمریکاییها در سالهای اخیر تجربه کردهاند.
مهمترین واقعیت حوادث اخیر افغانستان و سایر نقاط جهان این است که آمریکابدین میزان که تبلیغ کرده و در افکار عمومی جا انداخته؛ قدرتمند نیست و اینکشور چالش ها و آسیب پذیری خاص خود را دارد. اگر مردم دنیا به این واقعیت برسند دیگر هیچ کشوری بر روی حمایت آمریکا در برقراری امنیتش حساب باز نمیکند.
حسین آهن












