به گزارش خبرنگار مهر، عبدالله صلواتی معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در یادداشتی با عنوان چشمها را باید شست، «زمان» را جور دیگر باید دید، به مفهوم زمان در زندگی انسان پرداخته است.
در نگاه رایج، زمان واجد اجزای برابر است؛ اجزائی که تفاوت و مزیتی نسبت به هم ندارند. همچنین، زمان را امری آفاقی میدانند با بازههایی ثابت مثلاً هر ساعت شصت دقیقه است بدون قبض و بسط. تلقی سوم آن است که زمان، مقدار حرکت افلاک یا مقدار حرکت جسم است.
در سنت اسلامی، برخی ایام به ایام الله مشهور هستند و ایام الله برتری دارد در نسبت با ایام دیگر و مقدس و مبارک است.
همچنین، آمده که در وقت سحر دعا بهتر مستجاب میشود و در توضیح آن گفته اند چون در این زمان، فرشتههای شب در حال رفتن و فرشتههای روز در حال آمدن هستند و این تردد فرشتگان به اجابت دعا کمک میکند.
بنابراین به نظر میرسد زمان دارای اجزای نابرابر است و در زمانهایی نسیمهای رهایی بخش میوزد باید آنها را قدر دانست. به عبارتی دقیقتر زمانها خاصیتهای متفاوتی دارند چنان که آمده تلاوت یک آیه قرآن در ماه رمضان، برابری میکند با ختم قرآن و کار نیک در آن اثری مضاعف دارد و شب قدری که از هزار شب بهتر است نه در ردیف شبهای دیگر.
زندگی ایمانی هم زندگی است که در آن، این تفاوت لحظات به رسمیت شناخته میشود و مطابق شکار لحظات و قدر دانستن آنها، رفتارها و خط مشیها تنظیم میشود.
از نگاهی دیگر، زمان در افق وجود به دست ما قبض و بسط مییابد. در غم و تنهایی با بسط زمان و در زمان شادی با قبض زمان روبرو هستیم.
ارتباطات نیز گاهی زمان را دچار قبض میکند و گاهی به بسط آن میانجامد. ارتباطات متکثر و مدیریت نشده دنیای مجازی از عمق زمان می کاهد اما همین دنیای مجازی مکان را فشردهتر و قابل دسترس تر میکند و از این جهت، زمان را بسط میدهد.
گاهی با انگارههای خود، بخشی از زمان را حذف میکنیم مثلاً با انگاره زندگی به مثابه آینده، اکنون را حذف میکنیم. سهراب برای بازانگاری میگوید: زندگی آب تنی کردن در حوضچه «اکنون» است.
طیفی از انسانها و مکانها نیز زمان را برای "دیگری" بسط میدهند. انسانها و مکانهایی که پنجره گشوده به آسمان دارند و نور امر قدسی، تمام زوایای آنها را روشن کرده، زمان مرتبط با آنها، بسط یافته و بسط دهنده است. از این جهت حضور در برخی مکانها و همنشینی ها با طیفی از انسانها، زمان را بسط میدهد و برکت بدان می بخشد و مبارکش میکند.
گفته میشود خدا به امام حسین علیه السلام چهار امر را کرامت کرده است که یکی از آنها، این است: مدتی که زائر این امام بزرگوار صرف زیارت میکند جزو عمر او محسوب نمیشود. برخی گفته اند این بدان معناست که مدت زیارت امام حسین علیه السلام مورد سوال قرار نمیگیرد. یا نقل شده زمانهایی که در مسجد سپری میشود جزو عمر آدمی نیست و گفته اند مدت این حضور مورد سوال واقع نمیشود.
برداشت دیگری که میتوان از این گفته داشت این است که مکان قدسی، زمان را بسط میدهد و عمر افزوده در این زمان بسط یافته بیرون از دایره عمر طبیعی و متعارف افراد است و به دلیل حضور امر قدسی، این زمان قدسی است و از زمان تقدس یافته بازخواستی صورت نمیگیرد.
همچنین میگویند همنشینی با عالمان جزو عمر آدمی محسوب نمیشود. این هم میتواند به این دلیل باشد که عالمان نیز پنجره گشوده به قدس دارند و خاصیت جانشان بسط دهندگی زمان است.
به یک معنا، همه این بسط دهندگی ها در راستای زمان وجودی است؛ زمانی که میزان حرکت وجود آدمی است و قبض زمان به معنای توقف حرکت وجودی یا حرکت کم رمق وجودی است.
بنابراین، "انگاره زندگی به مثابه امر ممتدِ از گذشته تا آینده"، "مکان قدسی"، و "همنشینی با عالمان"، زمان را بسط میدهند و دوی اخیر، زمان را از مقدار حرکت فلک یا حرکت جسم به میزان حرکت وجود آدمی ارتقا میدهد و عمر حقیقی آدمی در مواجهه با امر قدسی و بهره مندی او از آن محاسبه میشود.