پاسخش کوتاه است: آرامش.
درست هم میگوید، محجوبه عاقلی گردشگر و بانوی ایرانگرد اهل کرمان که چندسالی عزمش را جزم کرده کل ایران را بگردد و تا حالا موفق شده آنطور که می گوید به ۲۵ استان سفر کند. دست روی واژه و مفهومی میگذارد که شاید حلقه مفقوده خیلیهاست: آرامش و البته تعریف از آرامش.
ادامه میدهد: طبیعت چون آرامش دارد و آرامش و الهامبخش است همه جذبش میشوند و نمی توانند از آن جدا شوند. زندگی با طبیعت در شهر قابل تجربه نیست؛ وقتی در طبیعت هستید استرس و نگرانی، دغدغه فکری و نگرانی ندارید و کاش بشود وقتی به طبیعت می رویم همین گوشی تلفن همراه را که با خودمان داریم را هم قطع کنیم و یا فقط برای عکسبرداری ببریم.
«همزیستی با طبیعت» پاسخ دیگر اوست؛ از خانم عاقلی ۳۳ ساله کرمانی که خیلی جاهای ایران را گشته می خواهم از مزایای زندگی با طبیعت بیشتر بگوید که به آموختن همزیستی با طبیعت و در طبیعت اشاره می کند.
«وقتی در طبیعت هستیم یاد می گیریم چطور با موجودات زنده زندگی کنیم و سازگاری داشته باشیم؛ گیاهان، درختان، جانوران و حشرات. کسی که به سمت طبیعتگردی می رود نه در طبیعت زباله می ریزد و نه آسیبی به طبیعت وارد می کند؛ می آموزد فقط به اندازه نیازش از طبیعت بهره بگیرد و غیر از "جای پا" چیزی از خودش در طبیعت جا نمیگذارد».
از وضعیت آلودگی های زیست محیطی و زباله های رها در طبیعت گلایه می کند و می افزاید: این داستان های آلودگی طبیعت که می بینیم نشانه دوری از طبیعت است؛ کسانی که طبیعت را آلوده می کنند بویی از طبیعت نبرده اند و درواقع وقتی که در دل طبیعت حاضر می شوند هم از آن لذت و آرامش واقعی را نمی برند.
عمری که باز نمی گردد
روش سفر خانم عاقلی به اصطلاح کولهپشتی یا بک پکری (Back packer travel) است که همه مایحتاج سفر را شامل لباس، غذا یا مواد تهیه غذا، لوازم آشپزی، کیسه خواب، چادر و تجهیزات طبیعت گردی در کیف جا می دهد و بیشتر مسیرهای طولانی را با اتوبوس، قطار یا خودروهای عبوری طی میکند.
این بانوی گردشگر که کارشناسی کامپیوتر (رایانه) خوانده اما زندگی اش را خیلی به رشته تحصیلی و دانشگاهی اش گره نزده با بیان اینکه سفر اولویت اول و آخر زندگی اش است، یادآور می شود: ترجیح می دهم از نظر مالی فردی معمولی باشم و هرمقدار درآمد دارم را هم برای سفر خرج کنم زیرا این عمر من است که از دست می رود و دیگر هیچگاه باز نمیگردد؛ میخواهم آنگونه که دوست دارم از آن بهرهمند شوم.
عاقلی که به کاهش هزینه ها در سفر معتقد است و تاکید دارد سفر رفتن را نباید با هزینه کردن و داشتن پول و درآمد آنچنانی گره زد ادامه می دهد: در سفر تجملات برایم معنا ندارند و اینطوری بیشتر لذت می برم؛ ترجیح می دهم با مردم باشم و خیلی عادی سفر کنم. کمپینگ در دل طبیعت را به هتل ۵ ستاره ترجیح میدهم، حتی وعده های غذایی برایم مهم نیستند و دغدغه خوردن نیز ندارم. از بین این همه سفر تنها سفر هوایی من به تبریز بود.
او به هزینه های سفرهایش اشاره می کند و توضیح می دهد: هزینه بسیاری از سفرهایم ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان بیشتر نمی شود، گران ترین سفری که رفتم یک میلیون و ۸۰۰ تومان شد زیرا مدت زیادی را در آن شهر سپری کردم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه منبع درآمدت چیست می افزاید: یک کسب و کار اینترنتی کوچک در زمینه زیورآلات دارم که تا الان جوابگوی هزینه های زندگی و سفر بوده است؛ همه چیز به خود فرد بستگی دارد که قادر به انجام هرکاری است، مثلا می تواند نگاهش به سفر این باشد که با کمترین هزینه سفر کند یا میلیون ها تومان با خود ببرد و در نهایت هم پول کم بیاورد.
این گردشگر می گوید هنوز فرصت نکرده که شهرهای سنندج، ارومیه، یاسوج، ایلام، بجنورد و بیرجند را ببیند و تمایل دارد هرچه زودتر بتواند به این مراکز استان و نیز دیگر مناطق آنها سفر کند.
ایرانگردی چطور شروع شد
اینکه دختری مجرد و تنها بخواهد ایرانگردی کند آن هم به شکل کوله پشتی پدیده معمولی و رایجی نیست و حتما در ابتدا براحتی اتفاق نیفتاده، از او می خواهم که چگونگی شروع ایرانگردی و حس و حالش را توضیح دهد که چه شد یک دختر مجرد تنهایی دل به سفر به شهرها و روستاهای ایران بزند و چطور از این کار خسته نشده و کم نیاورده است.
اول که می گوید هرکاری ابتدایش سخت است و محدودیت ها هم مخصوصا در جامعه ما زیاد است، ادامه می دهد: از سال ۹۶ با طبیعت گردی در استان کرمان شروع کردم و آنقدر جذب طبیعت شدم که دوست داشتم همه ایران را ببینم و از سال بعد از آن (۹۷) ایرانگردی را شروع کردم.
می گوید ابتدای شروع ایرانگردی آن هم برای دختری تنها و مجرد سخت بود و برای خانواده هم خیلی راحت نبود که با این قضیه کنار بیایند اما حالا که دیگر چندسال گذشته شرایط متفاوت تر شده و راحت تر این کار را ادامه می دهد.
قدر ایران امن را بدانیم
از تجربه های مختلفش در سفر به شهرها و روستاهای مختلف می گوید؛ تجربه هایی که تکرار شدنی نیستند و حالا سرمایه زندگی اش شده اند.
«موقعی که طبیعت گردی را شروع کردم با گروه همراه بودم اما تصمیم گرفتم به دلایلی تنهایی سفر کنم؛ حالا که خیلی از استان ها را رفته ام می بینم بدون مشکل به این سفرها رفتم و برخلاف ذهنیت برخی افراد که می گفتند سفر برای یک دختر تنها سخت است و مشکلاتی برایش پیش خواهد آمد، می بینم که آنقدر امنیت وجود دارد که می توان بدون مشکل به همه جای ایران رفت.
« چندروز پیش کرمانشاه بودم؛ بعضی ها می گفتند تنهایی به آنجا نرو و کمپ نزن آنجا برای یک خانم مناسب و امن نیست، اما من رفتم و چقدر از مهمان نوازی مردم منطقه و سفر به آنجا لذت و بهره بردم».
تاکید دارد که ما آدم ها اسیر ذهنیت هایمان هستیم و براساس آنچه که می اندیشیم و در ذهن داریم، زندگی و عمل می کنیم؛ این را می گوید تا نشان دهد که برخی افراد در ذهنیتشان این انگاره وجود دارد که سفر برای خانم ها می تواند امن و مناسب نباشد.
این ایرانگرد کرمانی که می گوید تاکنون در سفرهایش به نقاط مختلف کشور اذیت نشده و مشکلی نداشته وقتی با این پرسش مواجه می شود که در کل با چه مشکلاتی در طول سفر مواجه بوده ای می خندد و پاسخ می دهد: تنها مشکل کمبود بلیت قطار است که گاه در سفرها با آن مواجه هستیم.
تجربه ناب دیدن
از او می خواهم درباره مزایای این نوع سفر رفتن برایمان بگوید و مهمترین آنها را دیدن و تجربه کردن آنچه درباره شان شنیده ایم و ندیده ایم می داند. ادامه می دهد: مثلا درباره تپه سیرک (مربوط به عصر مس هزاره چهار قبل از میلاد در خرم آباد) یا طاق بستان (مجموعه سنگ نگاره و سنگ نوشته های دوره ساسانی در کرمانشاه) بسیار شنیده یا خوانده بودم اما آنها را ندیده بودم و دیدنشان آرزو بود که نمی توانم به تصویر بکشم که دیدن آنها یعنی چه و چه لذتی داشت.
وی با بیان اینکه حس سفر رفتن یعنی دیدن دنیا می گوید: سفر برای من منبع درآمد یا هزینه کردن درآمد نیست، فقط رویاست و انرژی مثبت؛ و البته تجربه.
از خانم عاقلی می خواهم درباره مفهوم تجربه کردن در حین سفر بیشتر صحبت کند که ادامه می دهد: تجربه قویتر شدن، قدرت و جسارت. ترسی که همیشه با شماست که دختر نباید تنهایی جایی برود یا روی پای خودش بایستد اما اینکه خودت هزینه سفرت را در بیاوری، ریسک کنی و به شهر دیگر بروی سراسر تجربه است.
این جمله را می گوید که « این نوع سفر رفتن واقعا پختگی است و قدرت ریسک کردن در زندگی را بیشتر می کند» و جمله اش را با این پرسش تمام می کند: مگر ما چندبار فرصت زندگی کردن داریم؟
این گردشگر، آشنایی با انواع فرهنگ ها و مردم نقاط مختلف را از دیگر مزایای این نوع سفر می داند و درباره سفر به دیگر کشورهای دنیا هم می گوید: در برنامه دارم اما ایران آنقدر جا برای دیدن دارد که نمی دانم وقت می شود یا خیر؛ هرچه در دنیاست، در ایران داریم.
اندوه بزرگ
عاقلی که بسیاری از آثار تاریخی و نقاط گردشگری کشور را دیده به موضوعی اشاره می کند که شاید بیراه نباشد با عنوان اندوه از آن یاد شود؛ آن هم اهمیت ندادن به بناهای تاریخی کشورمان است.
می گوید: در کشوری که مهد تمدن و فرهنگ است به دلیل بی توجهی شاهد تخریب برخی آثار تاریخی هستیم و گاهی فکر می کنم بچه های ما از میراث فرهنگی و تمدن باید چه چیزی را ببینند؟
کرمان ۴ فصل را دریابیم
او همچنین تاکید زیادی بر معرفی آثار گردشگری کرمان دارد و با بیان اینکه کرمان جزو بهترین مقاصد گردشگری است، می گوید: در استان کرمان همزمان ۴ فصل را می توان دید. آثاری که شاید در استان های دیگر با این عظمت و فراوانی نباشد.
این گردشگر خواهان توجه بیشتر همگان از مسئولان گرفته تا شهروندان به ظرفیت های گردشگری استان است تا با رونق گرفتن وضعیت گردشگری شاهد سفر بیشتر گردشگران داخلی و خارجی نیز به کرمان باشیم.