زخم خورده روزگار

دنیای اقتصاد یکشنبه 23 خرداد 1400 - 00:18
«یک روز آقای اصفهانی به من تلفن زد و گفت: «چه کار می‌کنی؟» گفتم: «هیچ» گفت: «من با وجودی که دیشب از کیش آمدم و اصلا به تو فکر نمی‌کردم دیشب خوابت را دیدم. دیدم من توی یک کویر گم شده‌ام و شما داری دنبال یک آهوی خوش خط و خال می‌دوی. من از تو آدرس سوال کردم، ایستادی و گفتی تو هم بیا. من گفتم: «من راه را گم می‌کنم.» تو گفتی: نه، این آهو ما را می‌برد همان جایی که می‌خواهیم.

می‌گفت: «من نیامدم و تو تنها رفتی.» اصفهانی گفت: «تعبیر این خواب چیه.» گفتم: «من سریال ولایت عشق، ضامن آهو را قرارداد بستم و به این دلیل شما این خواب را برای من دیده‌ای.» خود آقای اصفهانی شاهد است. می‌توانی زنگ بزنی و از خودش بپرسی. این خواب را من ندیدم. او دیده بود. به هر صورت ولایت عشق را شروع کردم. خیلی موسیقی داشت. من برای هر شخصیتش یک تم خاص در نظر گرفتم.» این گفته‌های بابک بیات است. موزیسین خاص ایران که خاطرات فراوانی را با آثارش برای مردم شکل داده است و اگر زنده بود امروز ۷۵ ساله می‌شد؛ اما در همان عمر کوتاهش بخش مهمی از خاطرات مردم را شکل داده است. یکی از به یادماندنی‌ترین کارهایش موسیقی سریال «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده است و همیشه درباره‌اش حرف می‌زد. بیات حس و حال عجیبی داشت و زخم‌خورده روزگار بود. شاید همین حال و هوای کارهایش را منحصربه‌فرد می‌کرد. بابک صحرایی ترانه‌سرا که بارها با او همکاری داشت، درباره‌اش گفته است:  بابک بیات بسیاری جاها به‌خاطر بابک بیات بودن مورد بی‌مهری و حسادت قرار گرفت؛ اما خیلی وقت‌ها این دردهاست که ما را به تکامل و جاودانگی می‌رساند. همیشه معتقدم هنرمندهایی که از بطن جامعه‌شان برمی‌خیزند، هنرمندانی که همیشه پل پیوند درستی با مردم و جامعه‌شان دارند، می‌توانند در طول زمان جاری شوند. بابک بیات هم می‌توانست مثل خیلی از هم‌نسلانش از این سرزمین کوچ کند، اما نکرد و مجبور شد در دوره‌ای به مدت یک سال در جنوب روی یک لنج کار کند. بیات این تلخی را به جان خرید؛ ولی کنار مردمش ماند.» یکی دیگر از کارهای ماندگار این آهنگ‌ساز که مردم با آن خاطرات فراوانی دارند موسیقی درخشان سریال «سلطان و شبان» است که حتی توجه سخت‌گیرترین آدم‌ها را جلب می‌کرد. بابک بیات گفته بود: بعد از کاست «چیدن سپیده‌دم» که با آقای احمد شاملو همکاری داشتم، او به من گفت: «پاشو بیا اینجا، موسیقی چوپانت را هم بیاور.» سلطان و شبان را می‌گفت. پرسیدم «شما دوست دارید؟» گفت: «عیالم دوست دارد.» آیداخانم را می‌گفت. بردم و گوش کرد.

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.