روز پرستار بهانهای برای قدردانی از سفیدپوشانی است که زینب وار در میدان نبرد ایستادگی میکنند و با صبر و استقامت مثالزدنی خود ناجی جان انسانهای بیشماری میشوند.
شاید هیچ زمانی به اندازه دوران همهگیری کووید زحمات شبانهروزی و طاقتفرسایی پرستاران دیده نشده بود، اما حالا ایثار و ایستادگی آنها مقابل دیدگان اقشار مختلف جامعه نقش بسته و مثالزدنی است.
مریم السادات موسوی، یک نمونه از خیل عظیم پرستاران فداکاری است که در دوران همهگیری کووید، بدون لحظهای شک و تردید به میدان شتافته و برای نجات جان بیماران همچون سایر همرزمانش در این جبهه فداکاریهای بسیاری کردهاند.
او متولد ۱۳۵۴ است و سال ۷۳ وارد دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شده، کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دارد و حالا سرپرستار بخش آی سی یو در بیمارستان بوعلی است؛ جایی که به گفته خودش خط آخر مبارزه با کرونا است.
میگوید هیچکدام از اطرافیانش پرستار نبودهاند و زمانی که در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفتهشده اطلاعات زیادی در مورد این رشته نداشته اما از وقتی وارد این حرفه شده واقعاً عاشق پرستاری شده است.
اگر دوباره متولد شود باز هم پرستار خواهد شد
او در همان ابتدای گفتوگو تأکید میکند که اگرچه بسیاری از همکارانش از سختیها و مشقتها و نابرابریها شاکیاند اما او معتقد است اگر دوباره متولد شود باز هم پرستار خواهد شد و با لبخند گرمی میگوید: دخترم هم علاقهمند به پرستاری بود و با تشویق من امسال دانشجوی پرستاری شد.
میپرسم چه چیزی در این شغل دیده که میگوید که اگر دوباره متولد شود بازهم همین راه را انتخاب میکند؟ خیلی سریع و ساده میگوید که پرستاری یک حرفه کاربردی است و در زندگی روزمره نهتنها به درد خودش، بلکه به درد اطرافیانش هم میخورد. بارها شده توانستهام به اطرافیانم کمک کنم، بههرحال درد و بیماری در زندگی برای همه اتفاق میافتد و خیلی از افراد نیاز به کمک دارند؛ همین کمک کردن به دیگران من را راضی و خوشحال میکند.
او قدردان خانوادهاش هست که همیشه حامی او بودهاند و میگوید که همسرش نیز حرفه او را دوست دارد و همیشه و هر زمان همراه او بوده است و این چیزی نیست جز لطف خداوند در زندگیاش.
پرستار چه روحیه و تواناییهایی باید داشته باشد؟
حرفه پرستاری اما روحیه خاصی میخواهد و هر کسی توانایی دوام آوردن در این حرفه را ندارد، خانم موسوی میگوید: پرستار باید روحیه خستگیناپذیر داشته باشد چون پرستاری کار سنگینی است، نهفقط در همهگیری کووید، بلکه این کار همیشه سخت بوده و هست و اگر کسی علاقهمند نباشد ممکن است نتواند به کارش ادامه دهد. ضمن اینکه پرستار باید بهروز باشد و علم و آگاهی داشته باشد در غیر این صورت در کارش موفق نیست و عقب میماند.
میگوید: ۵ سفر به حول و قوه الهی بهعنوان پرستار به حج رفتهام. این کار واقعاً روحیه جهادی میخواهد چون باید در زمان فشردهای هم به حجاج خدمت کرد و هم کنار آن به عبادت رسید، ولی این تجربه بسیار شیرین و لذتبخش بوده و دوست دارم اگر مجدد توفیق زیارت پیدا کنم بازهم بهعنوان پرستار به سفر بروم.
همراه بیمار شیشه را روی سر ما شکاند!
این پرستار باتجربه در مورد دیدگاه جامعه به پرستاران هم معتقد است که اگر با مردم رفتار خوبی داشته باشیم قطعاً بازخورد خوبی هم میگیریم و ادامه میدهد: اما گاهی پیش میآید فردی عزیزی ازدستداده و نمیتواند خودش را کنترل کند، حتی موردی داشتیم که همراه بیمار شیشه درب ورودی بخش را روی سر ما شکاند! از این اتفاقات میافتد، بههرحال در شرایطی کار میکنیم که همه ناراحت و مضطرباند و برخی عزیزی از دست میدهند، بهخصوص بخش آی سی یو که آخر خط است و یا خدا کمک میکند و بیمار به زندگی برمیگردد یا به رحمت خدا میرود و حتماً خانوادهای دارد که داغدار میشود، ممکن است عصبانی و خشمگین شوند اما درمجموع بیشتر مردم شاهد تلاشهای پرستاران هستند و به همین خاطر بیشترشان از پرستاران قدردانی کرده و برایشان دعای خیر میکنند.
این موضوع در همهگیری کووید نیز مشهود بوده، خانم موسوی دراینباره میگوید: اصلاً دوره کووید دوره بسیار عجیبی بوده، روزهای اول که فیلمهایی از ووهان چین میدیدیم روزهای پراسترس و وحشتناکی بود، روزهای اول شیوع کرونا در کشور ما همه وحشت داشتند، حتی کسانی که قرار بود به بیماران کمک کنند اما بهمرور به مردم اطلاعرسانی شد و آرامتر شدند.
درست مثل زمان جنگ شده بود
خاطرم هست که اوایل خودم واقعاً نگران پرسنلم بودم و به آنها روحیه میدادم، همه سربند بسته بودند و وارد میدان شدند. آن زمان واقعاً نمیدانستیم با چه چیزی روبرو هستیم و بسیاری از همکارانمان به نوع شدید بیماری مبتلا و خودشان در بیمارستان بستری شدند.
سرپرستار بخش آی سی یو بیمارستان بوعلی یادآور میشود: وقتی قرار شد بیماران کووید در بیمارستان ما بستری شوند واقعاً شرایط خاصی به وجود آمد اما بچهها روحیه جهادی داشتند، بعضیها رفتند، ولی آنها که ماندند واقعاً فداکاری کردند و مردم هم قدردان آنها هستند.
زمانی که ویروس ناشناخته کرونا وارد کشور شد و بیرحمانه شروع به تاختوتاز کرد، همه را در بهت و ترس فروبرده بود، اما سفیدپوشان مدافع سلامت درست در همین دوران آماده رویارویی با هر چیزی بودند، از آن جمله خانم موسوی و همکارانش در بخش آی سی یو بیمارستان بوعلی.
چهبهتر که جانی درراه خدمت داده شود
مواجهه رودررو با بیماری کووید اما بهآسانی که گفته میشود نبوده و کادر درمان هم در این دوران نگران سلامت عزیزانشان بودند، خانم موسوی اشاره میکند که در دو سه ماه اول اصلاً نزدیک دو دخترش نمیشده و وقتی به خانه میآمده مدام اضطراب آلوده شدن آنها را داشته است و ادامه میدهد: درگیر شدن خودم مهم نبود، اما نمیتوانستم لحظهای به درگیر شدن اعضای خانوادهام فکر کنم، در این مدت به مادرم و اعضای خانواده سر نمیزدم تا خداینکرده بیماری به آنها منتقل نشود، ولی در مورد خودم هیچ نگرانی نداشتم، بالاخره هر انسان جانی دارد که باید بدهد و چهبهتر که درراه خدمت باشد.
ایستادگی در این جبهه اما با همه سختیها و مشقتهایی که داشته بالاخره باعث ابتلای خانم موسوی به بیماری کووید شده و میگوید: حدود یک ماه و نیم پیش به بیماری مبتلا و یک هفته در منزل قرنطینه شدم، اما بعد از یک هفته دوباره به سرکار برگشتم، چون همزمان دو نفر از پرسنل آی سی یو درگیر شده بودند و نیرو کم داشتیم. درحالیکه بهغیراز این چند روز استراحت اجباری مرخصی زیادی نداشتم.
۱۰ ماه گذشته زندگی برای بیشتر مردم سخت بوده، اما برای پرستاران سختتر. سرپرستار بخش آی سی یو بیمارستان بوعلی مثل بسیار دیگری از همکارانش در این مدت نه مسافرت رفته، نه میهمانی و نه تفریحی داشته، همه زندگیاش به خدمترسانی به بیماران و تلاش شبانهروزی برای نجات آنها در کنار دیگر پرسنل کادر درمان محدودشده است.
باید چهارچشمی مراقب هر بیمار باشیم
او درباره سختیهای حرفه پرستاری در این مدت میگوید: کووید واقعاً بیماری خاص و عجیبی است؛ مثلاً بیماری در بخش داشتیم که هوشیار بود اما در یکلحظه میدیدیم به حد مرگ میرسد، به همین خاطر باید چهارچشمی مراقب هر بیمار باشیم. موارد زیادی داشتیم که بیمار جوان بوده و اصلاً انتظار نداشتیم روند بهبودی معکوس میشود، اما متأسفانه این اتفاق افتاده و بیمار با همه تلاشهایی که میشود جان خود را از دست میدهد و این برایمان خیلی سخت است.
او خاطره تلخی هم از این دوران دارد و میگوید: بیمار ۴۰ سالهای داشتیم که ۲۰ روز با لوله تنفسی و به دستگاه متصل بود و کاهش سطح هوشیاری داشت، کمکم سطح هوشیاری بیمار بالا آمد و آن روز همه خوشحال شدیم و جشن گرفتیم که بیمار برگشت، ولی متأسفانه بعد از یک هفته یکمرتبه روند درمان معکوس شد و بیمار فوت کرد که خیلی تأثیر بدی بر روحیه ما داشت.
همه بهنوبت درگیر بیماری شدیم
این سرپرستار بخش آی سی یو لحظههای سخت زیادی در این مدت داشته اما تأکید میکند که سختترین لحظهها زمانی بوده که همکارانش درگیر بیماری شدهاند. همه همکارانم بهنوبت درگیر شدند، اگرچه خوشبختانه همه همکارانم بهبودیافته و به سرکار برگشتهاند ولی برخی به خاطر دلهره، اضطراب و بیماری دچار مشکلات اعصاب شدند و از اینکه نمیتوانستم برایشان کاری کنم خیلی ناراحت بودم.
میپرسم در این مدت لحظات شیرینی هم داشته، کمی فکر میکند و میگوید: لحظهای که بیمار رو به بهبودی است و به بخش میرود برایمان بهترین لحظه است، حتی بیماران را دنبال میکنیم ببینیم کی بهبود مییابند و از بیمارستان مرخص میشوند. احساس میکنم در این دوران همه به هم نزدیکتر شدهاند و جامعه زحمات قشر پرستار را بیشتر دیدهاند. خیلیها تا در خانواده یک پرستار نداشتند نمیدانستند حرفه پرستاری چه سختیهایی دارد ولی این دوران باعث شد مردم بیشتر این حرفه و سختیهایش را درک کنند.
از او درباره سختیهای بخش آی سی یو میپرسم و میگوید: کار پرستاری در هر بخشی سختیهای خود را دارد. در آی سی یو نسبت به بخشهای دیگر تفاوتهایی دارد، چون باید همزمان هم با دستگاهها و هم با بیماران کار کنی و اینها را در کنار هم مدیریت کنی. در بخش آی سی یو پرستار در معرض ترشحات بیماران است در حال حاضر ویروس کرونا درگذشته نیز انواع مقاوم میکروبها به همین خاطر باید ازخودگذشتگی و توانایی لازم را داشت باشد تا از پس این کار حساس برآید.
اصلاً فکرش را هم نمیکردم!
میپرسم روزهای اول شیوع کرونا فکر میکردید این اپیدمی ادامه پیدا کند و این روزها را پیشبینی میکردید؟ اصلاً فکرش را هم نمیکردم!
روزهای اول هوا سردتر بود اما بهمرور هوا گرم شد، پوشیدن لباسهای حفاظتی یکسره خیلی سخت بود و بچهها خیس عرق میشدند طوری که وقتی لباس را درآوردند آب از زیر لباس روی زمین میریخت، کمکم لباسهای یکبارمصرف دوتکه پوشیدیم که هوا عبور کند و الان هم هوا هم سرد شده، اما بازهم کار کردن با این لباسها و تجهیزات طاقتفرسا است.
او بابیان اینکه جامعه پرستاری انتظار زیادی از مردم ندارد جز اینکه پایبند به رعایت پروتکلهای بهداشتی باشند. خیلیها رعایت میکنند ولی هنوز برخی هستند که متأسفانه توجه نمیکنند. از مردم میخواهد کمی سعهصدر داشته باشند و رعایت کنند و اشاره میکند: البته الان خیلی کمتر شده ولی قبلاً بهمحض اینکه یک مناسب و تعطیلی پیش میآمد همه شال و کلاه میکردند و به سفر میرفتند! درحالیکه اگر کمی رعایت کنند از این وضعیت نجات پیدا خواهیم کرد.
وقتی بیتوجهی مردم را به رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل استفاده از ماسک و حفظ فاصله اجتماعی میبینم پیش خودم میگویم اینهمه از طریق رسانههای مختلف تکرار میکنند که باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرد و مدام هشدار میدهند، چطور بعضی از مردم هنوز توجه نمیکنند؟ حتماً باید یکی از عزیزانشان درگیر شود تا متوجه شوند خطر جدی است!؟
برخی هنوز در انکار کرونا هستند و با همه توصیههایی که به ایشان میشود اصرار به ملاقات بیماران دارند و فقط باعث انتقال ویروس به جامعه میشوند.
خانم موسوی ادامه میدهد: خانوادهای داشتیم که همه درگیر بیماری شده بودند و در این مدت خیلیها را دیدیم که در دورهمی ها و میهمانیها مبتلا شده بودند یا برخی دیگر و میگفتند اعتقادی به ماسک نداشتهاند و حالا درگیری از نوع شدید پیداکرده و کارشان به تخت آی سی یو کشیده شده بود. خیلی از بیماران ما را متأثر کردند، ولی فوت بیماران جوانی که فکر میکردیم بهبود پیدا میکنند و ناگهان از دست میرفتند تأثیر بدی روی روحیه ما میگذارد.
استرس و اضطراب بیماری را شدیدتر میکند
او توصیهای هم به مردم و بیماران کووید دارد و تأکید میکند: استرس و اضطراب بیماری را شدیدتر میکند، هرکسی که درگیر بیماری شد باید آرامش داشته باشد چون روحیه خوب و قوی در بهبودی خیلی مؤثر است، درحالیکه وقتی اضطراب و درگیری زیاد باشد مشکل تنفسی بیمار زیاد میشود.
سرپرستار بخش آی سی یو بیمارستان بوعلی در خاتمه به وضعیت معیشتی پرستاران اشاره میکند و میگوید: حقوق پرستاران در ایران نسبت به کشورهای دیگر پایین است حتی کشورهای همسایه که در همهگیری کووید جذب پرستار با حقوق بسیار خوب دارند. در حال حاضر پرستارانی هستند که به خاطر حقوق پایین مجبورند جای دیگر هم کار کنند و این باعث خستگی مضاعف میشود، اما امیدوارم شرایط پرستاران بهبود یابد.
انتهای پیام