«حافظ» گوش کنید با خوانش و صدای موسوی گرمارودی!

عصر ایران یکشنبه 05 اردیبهشت 1400 - 02:58
در اوقات مختلف روز می‌توانید به حافظ گوش کنید. آقای موسوی گرمارودی انصافا خیلی خوب و درست می‌خوانَد. امکانی که با یک جست و جوی ساده در گوگل فراهم است.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چه دربارۀ حافظ بگوییم نزد برخی مکرر و برای بعضی تازه است هر چند که هیچ‌گاه ملال‌آور نمی‌شود.

  پس آنچه می‌خواهم بنویسم نه دربارۀ خواجه حافظ که به اشتراک گذاشتن یک حس خوب دربارۀ شنیدن غزلیات او به یاری فناوری حیرت‌آور ارتباطی در این روزگار است.

«حافظ» گوش کنید با صدای موسوی گرمارودی!

 روز جمعه جایی بودم و اصرار به بهانه‌ای که غزلی از حافظ را بخوانم. انگار که دیوان را از بر هستم و وقتی گفتم جز برخی اشعار مشهور، باقی را در حافظه ندارم و کتاب دیوان را بدهید تا بخوانم و البته خواندن آن چندان هم دشوار نیست و به جای کنج‌کاوی بر سر معنی کافی است در موسیقی کلمات و زیبایی تصاویر غرق شوید، گفتند دیوان خواجه در دست‌رس نیست. گفتم اشکالی ندارد. در گوشی تلفن همراه برای گوگل نوشتم "غزل شمارۀ 86 + انجمن راسخون" و غزل بی‌نظیر و زیبایی با مطلع «ساقی بیا که یار، رخ از پرده برگرفت» با صدای آقای موسوی گرمارودی به یاری امکان صوتی در محل پخش شد.

  دیگر بر همه روشن شد که نیاز به خواندن من نیست چون خود نیز خوانش حافظ را با نوع خواندن او تطبیق می‌دهم و اصلاح می‌کنم.

  آن قدر طی چند دهه حافظ خوانده و شنیده‌ام که به خود حق دهم آنچه را که او می‌خواند -هم از حیث تُن و لحن و هم نوع بیان واژه‌ها- از دیگران که چه بسا پرآوازه‌ترباشند جذاب‌تر بدانم.

  نمی‌خواهم رتبۀ موسوی گرمارودی را در حافظ پژوهی از نام‌آوران این عرصه و کسانی چون دکتر زرین کوب یا آقای خرمشاهی یا نویسندگان کتاب‌های مختلفی که دربارۀ شاعر بی‌نظیر نوشته‌اند برتری دهم بلکه تنها نوع خواندن و درست و پیراسته و رسا خواندن و صدای مطلوب را مراد دارم و چه خوب که هیچ موسیقی‌یی نیفزوده‌اند و اجازه داده‌اند موسیقی کلمات جاری باشد.

  در همین غزل 86 بیتی هست که پیشنهاد دهنده را دگرگون کرد و انگار پاسخ خود را گرفته است:

  بارِ غمی که خاطر ما خسته کرده بود
  عیسی دَمی خدا بفرستاد و برگرفت


  چون زیاده از حد سپاس گفت نه فروتنانه که واقع‌بینانه گفتم نه شعر را من سروده‌ام و نه آن را خوانده‌ام. تنها عبارت «غزل شمارۀ 86 + انجمن راسخون» را در گوگل تایپ کردم و به موتور جست و جوی آن سپردم، همین!

  شما هم در اوقات مختلف روز می‌توانید به حافظ گوش کنید. آقای موسوی گرمارودی انصافا خیلی خوب و درست می‌خوانَد. مرادم از شما اتفاقا جماعت اهل کتاب و مجله نیست. شمای مکانیک، فروشنده یا کارمند حسابداری که می خواهید لختی از  این فضا خارج شوید و به قصد لذت و نه هیچ امر دیگر.

  گاه انتظار در یک مطب یا ایستگاه مترو یا اتوبوس یا نشستن روی نیمکت پارک از بیکاری کرونایی خسته کننده می‌شود و چقدر می توان به گروه‌ها و کانال‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی سر زد؟ گاهی باید از هیاهوی این روزگار بیرون رفت و به نوایی دیگر گوش سپرد.

  وقتی این امکان با یک جست و جوی بسیار ساده که تا 20 سال قبل به رؤیا می مانست فراهم است چرا که نه؟ امتحان کنید اما نگویید مگر اوضاع و احوال زمانه می‌گذارد؟

  غایت زندگی، زیبایی است، پس زیبایی گوش و روح خود را از آن محروم نکنید.

  به غزل شمارۀ 86 هم بسنده نکنید. غزل های 80 تا 90 هم لذتی می‌دهد که نپرس! اما چرا این 10 غزل؟ چرا که خود هر روز 10 غزل را می خوانم و 80 تا 90 به اعتبار قبل و بعد شمارۀ 86 ذکر شد و گرنه نیاز به توضیح نیست که باقی هم بسیار زیبا و دل‌نشین‌اند.

  *بعد‌التحریر: این یادداشت نه دربارۀ دکتر سید علی موسوی گرمارودی که تنها به قصد معرفی حافظ خوانی اوست که چند سالی پیش‌تر انجام شده و من تازه تجربه کرده‌ام و اگر بهانه‌ای پیدا شود دربارۀ خود او که هم طعم زندان رژیم پهلوی را چشیده بی‌آن که واقعا چریک بوده باشد (به خاطر همسر به زندان افتاد و تا مرز خودکشی هم رفت) و هم مشاور اولین رییس جمهوری ایران شد بی آن که در حلقۀ نزدیکان ابوالحسن بنی‌صدر بوده باشد و هم به عنوان شاعر آیینی معرفی شده در حالی که ابتدا دوست‌تر داشته در زمرۀ روشنفکران تلقی شود و هم درمستندی از عباس کیا رستمی در سال 1358 در ردیف چهره‌های درجه اول سیاسی و هنری و در کنار ابراهیم یزدی، صادق قطب زاده، صادق خلخالی، نورالدین کیانوری، عبدالکریم لاهیجی، عزت‌الله انتظامی، احترام برومند و مسعود کییمایی منظور شده و هم نشریۀ «گلچرخ» که صبغۀ روزنامه‌نگاری او را نشان داد خواهم نوشت.

----------------------------------------------------

 بیشتر بخوانید: (15 نوشتۀ پیشین)

* 1. تو داد و دهش کن، فریدون تویی!

* 2. سیرتِ دوست داشتن، صورتِ دوست داشته ‌شدن

* 3. ایوان مداین را آیینۀ عبرت دان!

* 4. میر جلال‌الدین کزازی؛ فردوسی بی ردا و دستار!

* 5. دوم بهمن؛ جشن بهمن‌گان؟

* 6. غوغای موسیقی کلمات؛ دیدی آن قهقهۀ کبک خرامان حافظ؟

* 7. پرویز نیست، پرویزَن است!

*8. ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

*9. ترانه سَرا یا ترانه سُرا؟ نکته‌ای به بهانۀ «مرغ سحر»

*10. سایه؛ دور از وطن ولی همچنان عاشق ایران

*11. اسلامی نُدوشن؛ سلطان نثر پارسی

*12. شفیعی کدکنی؛ عیارِ «استادی»

 *13. ای ایران، ای مرز پرگهر؛ معجونی به نام «حسین گل گلاب»

 * 14. عطار؛ آن‌که جان بخشید و ایمان، خاک را

* 15. سال‌مرگِ سهراب سپهری؛ بیا زندگی را بدزدیم!

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.