به گزارش روز یکشنبه ایرنا، دکتر "محمدجواد ظریف" وزیر خارجه کشورمان اخیرا در مورد اقدام چند روز پیش اتحادیه اروپا در تحریم تعدادی از مسوولان ایرانی و نوع واکنش تهران به این اقدام تاکید کرد: اتحادیه اروپا در سال های گذشته با ناتوانی در اجرای تعهدات برجامی خود و با تسلیم شدن در برابر فشارهای آمریکا نشان داده است که کم کم دارد موضوعیت خود را در روابط بین الملل از دست می دهد.
سیاست بیانیه به جای عمل
از زمان خروج آمریکا از برجام در دولت دونالد ترامپ، دولتهای اروپایی بارها اعلام کردند که به دنبال حفظ توافق هستهای با ایران و تلاش برای بازگشت واشنگتن به توافق هسته ای هستند و نباید این دستاوردی که به گفته بسیاری از کارشناسان و مقامات بسیار مهم بوده از دست برود.
از اروپایی که در دوره ترامپ، سیاست فشار حداکثری کاخ سفید را مانعی در برابر اجرای تعهدات خود نشان می داد، انتظار میرفت امروز رویکرد متفاوتی در پیش گیرد و به جای همراهی بایدن برای تداوم تحریم ها و تهدید تهران، دست کم به اجرای حداقلی تعهدات و سازوکارهای مالی خود روی آورد.
در این میان اروپاییها رایزنیها و مذاکرات مختلفی را برای حفظ برجام ترتیب داده اند و اعلام کردهاند که خروج آمریکا از برجام به معنای پایان این توافق نیست.

به رغم اینکه اروپایی ها اعلام کردهاند در راستای حفظ برجام تلاش می کنند اما این وعده تاکنون فقط در حد حرف بوده و هیچ عمل و اقدام سازنده ای در پس آن وجود نداشته است. دولتهای اروپایی همواره فقط ادعای پیشبرد مفاد برجام را از زمان خروج یک جانبه آمریکا داشته اند و بدعهدی های اروپایی ها در قبال اجرای مفاد برجام کاملا مشهود بوده است.
ایران ۲ سال پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تعلل طرفهای اروپایی در عمل به تعهداتشان در این توافق، گامهایی را تحت نظارت آژانس برای کاهش تعهداتش آغاز و اعلام کرد که در صورت لغو تمام تحریمها و اجرای تعهدات برجامی از سوی دیگر طرف های این توافق، به گونه ای که از منافع خود تحت برجام بهره مند شود، به اجرای کامل برجام باز میگردد.
به نظر می رسد اروپایی هایی که قبل از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا برای نجات برجام در مقابل ترامپ قد علم کردند، در دوره بایدن ضمن تلاش برای میانجیگری، رویکردی همسو با کاخ سفید در قبال ایران اتخاذ کردهاند.
اروپایی هایی که در دوره ترامپ، سیاست فشار حداکثری کاخ سفید را مانعی در برابر اجرای تعهدات خود می دانستند، در صدد آن برآمدند تا سازو کارهای مالی را برای دور زدن تحریم های ایران و با هدف نجات برجام بیابند؛ ساز و کارهایی همچون «طرح کانال ویژه مالی» (SPV) که از همان ابتدا ناکام ماندند و تنها سازوکاری که هر چند بسیار محدود اما سرانجام به اجرا درآمد، «اینستکس» بود. ساز و کار مذکور که از بهمن ماه ۹۷ یعنی حدود ۹ ماه پس از خروج آمریکا از توافق تدوین و رسانه ای شده بود، از فرودین ماه سال ۱۳۹۹ به صورت بسیار ناچیز آن هم در زمینه تامین دارو به دلیل شیوع کرونا به اجرا درآمد.

در ابتدا هدف از ایجاد و راهاندازی اینستکس جبران خسارات ناشی از تجارت بدون دلار یا به عبارتی دیگر راهکاری برای تسهیل تجارت غیردلاری با تهران بود. همچنین با خروج آمریکا از برجام و در پی آن، خروج شرکتهای بزرگ از ایران به دلیل تهدید و فشارهای کاخ سفید، اینستکس به منظور تشویق و حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی که پیوند مالی کمتری با آمریکا دارند، برای همکاری با تهران شکلگرفت.
مسئله اجرای اینستکس به حدی در حد حرف بوده که «میشل ارهارد باک» سومین مدیرعامل این شرکت آلمانی، انگلیسی و فرانسوی بعد از ماهها لاپوشانی و مخالفت اواخر سال گذشته سرانجام لب به سخن گشود و به عدم موفقیت این ماموریت اعتراف کرد. وی گفت که تحریمهای آمریکا علیه ایران، بانکهای بزرگ اروپایی را به شدت محافظه کار کرده و به همین دلیل آنها با اینستکس کار نمیکنند. باک افزود: سیاست های آنها در خصوص انطباق با مقررات مالی امریکا باعث شده که ریسک را از فعالیتشان دور کنند.
در این میان اروپا وعده داده بود که تحت برجام سطح تجارت میان اروپایی ها با تهران به طور چشمگیری احیا شود اما اروپا نشان داد که از تحریم های آمریکا هراس دارد و عزم جدی برای جامه عمل پوشاندن به تعهداتش ندارد. یکی از چالشهای جدی تجارت اروپا و ایران، آثار مخرب تحریمهای ظالمانه آمریکا بوده که مانع روابط کارگزاری بانکی بین دو طرف شده و طرف اروپایی را به رغم وعدههای سیاستمداران، دست به عصا کرده است.

آمریکا و اروپا هم در سالهای گذشته و به ویژه در قضیه برجام، ثابت کردند که شرکای قابل اعتمادی در درازمدت برای هیچ کشوری نیستند. آنها حتی حاضر شدند اعتبار چندین دهه ای شورای امنیت سازمان ملل را نیز قربانی کنند. نتیجه قرار بود به زانو در آمدن ایران و تغییر حکومت یا فروپاشی در نتیجه فشار حداکثری باشد که در عمل محقق نشد.
اکنون متحدان اروپایی در اطاعت بی چون و چرا از آمریکا مردد هستند. آلمان تلاش دارد برغم خواسته صریح دولت بایدن و حتی با وجود تحریم ها و فشار های آمریکا، خط لوله «نورد استریم۲» را که گاز روسیه را به اروپا می رساند به اتمام برساند. اروپا امنیت انرژی خود را گروگان تغییرات در سیاست خارجی آمریکا نکرده و تلاش خواهد کرد تامین کننده ای مستقل از حوزه نفوذ آمریکا برای انرژی خود پیدا کند.
این مسئله نیز مهم است که اروپایی ها مدتهاست به فکر استقلال تصمیم گیری در امور بین الملل و دور شدن از سیطره و نفوذ آمریکا هستند.
استقلال اروپا از آمریکا فقط در حرف و بدون عملگرایی
اروپایی ها که دهه هاست به طور سنتی دنباله رو سیاستهای آمریکا در زمینه های مختلف بوده اند در دوران ترامپ شرایط دیگری را تجربه کردند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا رویکرد کاملا متفاوتی را در پیش گرفت و حتی در انتقادها از سیاست کشورها به همپیمانان نزذیک اروپایی واشنگتن نیز رحم نکرد. این مسئله خشم و نگرانی دولتمردان اروپایی به ویژه هم پیمانان آمریکا را به دنبال داشت که منجر به مطرح شدن مسئله استقلال تصمیم گیری از آمریکا شد که این خود عملا فرایند فاصله گرفتن اروپا از واشنگتن را کلید زد.

البته برخی کارشناسان معتقد بودند که این رویکرد ترامپ موهبتی برای اروپا بوده چون سرانجام باید مسئله استقلال سیاستگزاری اروپا از واشنگتن کلید می خورد. اروپایی ها در دوران ریاست جمهوری ترامپ به این نتیجه رسیدند که در مسائل و مناقشات مهم دنیا باید باید مسیر مستقلی از آمریکا در پیش بگیرند و این مسئله را بسیاری از کارشناسان و مقامات اروپایی تایید کردند.
از زمان خروج آمریکا از توافق هسته ای، اروپا رویه متفاوت با امریکا در پیش گرفت و بر حفظ برجام تاکید کرد و مسیری متفاوت از واشنگتن در پیش گرفت اما پس از مدتی مشخص شد که درست است دولتمردان اروپایی مسیر متفاوتی از واشنگتن دنبال می کنند اما در عمل اقدام سازنده ای از سوی آنها برای پیشبرد برجام انجام نشده است که در عمل همان رویه قبلی بوده است.
تروئیکای اروپایی باید در نهایت از این بی عملی و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت برجام دست برداشته و با اراده ای جدی آمریکا را به بازگشت بی قید و شرط به برجام متقاعد کند. اروپا نباید فراموش کند که طرفی که برجام را ترک کرده، آمریکا است نه ایران. در واقع کسی که قانون شکنی کرده ایالات متحده است و باید برای اصلاح اشتباه خود هر چه سریعتر دست به کار شود.
این در حالی است که رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز پیشتر از سه کشور اروپایی عضو برجام خواسته بود تا نقش خود را در قبال این توافق، ایفا کرده و به آمریکا نگاه نکنند.
گروسی گفته بود: اروپا یک بازیگر اساسی است . اروپا دو راه ورود دارد . از یک طرف فرانسه و آلمان هستند که ویژگی های خود را دارند و از طرفی دیگر انگلیس است که هرچند از اتحادیه خارج شده اما از اروپا خارج نشده است . جوسپ بورل هم نقش تاثیرگذاری در این موضوع ایفا می کند.همزمان ، آمریکا نیز نقش مشخص و تعیین کننده ای دارد . به نظر من همه طرف ها باید کار خود را انجام دهند و هیچکدام نمی تواند و نباید به طرف دیگری نگاه کند .
گروسی در حالی معتقد است که اروپا باید راه خودش را در مسئله برجام برود که عملا ممکن است در ظاهر بر حفظ برجام موضع گیری کند اما اقدامات اروپایی ها تفاوتی با اقدامات آمریکایی ها نداشته است. تکلیف آمریکا در برجام مشخص است. این کشور از توافق هسته ای خارج شده و باید برگردد اما تکلیف اروپایی که حداقل در 2 سال اخیر بارها بر نجات و احیای توافق هسته ای تاکید کرده، خیلی مشخص نیست.
در این میان به راستی می توان از عملکرد اروپا در قبال برجام انتقاد کرد چون سازوکارها و رایزنی های مختلف با اروپا برای پیشبرد برجام عملا نتیجه نداده و این نشان می دهد که دولتمردان اروپایی هیچ اقدام سازنده ای در قبال تعهداتشان انجام نداده اند.
اروپایی ها نشان داده اند که در مسیر اجرای تعهداتشان تحت برجام آن چنان که می گویند، جدی نیستند و بیشتر در صدور بیانیه و موضعگیری صرف تبحر دارند تا عملگرایی بنابراین اگر تروئیکای اروپایی به این مسیر ادامه دهد، اعتبار حداقلی که نزد ایران دارد را به طور کامل از دست خواهد داد و دیگر نمی توان بر روی اروپا در مسائل مختلف بین المللی حساب باز کرد چون حرف و عملاش یکی نیست.
اقدام مخرب اخیر اروپا در اعمال تحریم های جدید علیه ایران براساس ادعاهای بی پایه و اساس نیز خود دلیلی بر این است که نمیتوان به اروپا اعتماد کرد و باید در برابرش ثابتقدم بود و عقبنشینی نکرد.