فرزانه فراهانی: طی سالهای اخیر اصلاح قوانین مربوط به مهریه، هر چند وقت یکبار در دستور کار نمایندگان مجلس قرار گرفته است تا احتمالا هم تعداد زندانیان مرتبط با مهریه کاهش پیدا کند و هم به تبع آن تعداد پروندههای حقوقی مربوط به مهریه در محاکم قضایی کم شود؛ عدهای هم بر این عقیده هستند که با اصلاح قوانین مهریه، آمار ازدواج جوانان افزایش پیدا میکند که البته آنطور که کارشناسان، صاحبنظران و وکلا میگویند بعید است اصلاح قوانین مهریه با شکل و شمایل فعلی به چنین امری منجر شود.
بسیاری از منتقدان میگویند قوانینی که نمایندگان مجلس میخواهند جایگزین قوانین فعلی مهریه کنند، در اغلب موارد بیشتر به نفع مردان تهیه و تنظیم شده تا زنان و اینگونه است که به گفته آنها کمتر دختر و زن جوانی در این شرایط به ازدواج و دردسرهای زندگی مشترک و مهریه تن خواهد داد.
شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری، در گفتگو با خبرآنلاین، در خصوص اصلاح ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه زن میتواند تا دریافت مهریه از تمکین خاص امتناع کند، میگوید: این ماده قبلا هم وجود داشته است و اصلاح آن که به نفع زنان نیست؛ این ماده تحت عنوان «حق حبس» قبلا هم در قانون بود و اگر زن مهریهاش را دریافت نمیکرد، میتوانست از تمکین (به معنای عام) خودداری کند.
مشروح گفتگو را در ادامه بخوانید:

اصلاح قانون مهریه درباره تمکین خاص زن از شوهر، به چه معناست؟
ماده ۱۰۸۵ قرار است به ضرر زنان اصلاح شود و در صورت تصویب، اولا زن فقط میتواند از تمکین خاص خودداری کند؛ در حالیکه در قانون سابق که از فقه آمده، به صورت کلی گفته بود تمکین؛ در ثانی پیشنهادی که مطرح شده این است که اگر در واقع مرد پرداخت مهریه را قسطبندی کند، با پرداخت اولین قسط دیگر زن نمیتواند از این حق حبس خودش استفاده کند؛ در حالیکه دادگاه میتواند قسط اول را ۱۰۰ هزار تومان در نظر بگیرد و این باز هم به ضرر زنان است؛ یعنی باز هم تصویب هر دو موردش کاملا به ضرر زنان است و بهتر است تصویب نشود. تمکین خاص زن از شوهرش، مشخصا رابطه جنسی است؛ تمکین عام تمام امور خانهداری به صورت کلی را شامل میشود.
آیا بهتر نیست برای پرداخت قسط اول مهریه، سقفی تعیین شود؟
اینکه قسط پرداختی مهریه چقدر باشد، را دادگاه تعیین میکند و تا الان هم طبق نظر دادگاه بوده است و برای همین نمیتوان سقفی تعیین کرد؛ چون شرایط هر موردی با مورد دیگر فرق میکند و شرایط مالی آقا متفاوت است؛ ممکن است اموالی به دست آمده باشد یا نیامده باشد؛ شرایط کاری آقا چطور باشد؛ برخی از مردان هستند که هیچ مالی ندارند و مثلا همان ۱۰۰ هزار تومان هم ممکن است برایشان فشار باشد و برخی هم ممکن است ماهی یک سکه را هم بتوانند پرداخت کنند.
اتفاقا ما برای اقساط مهریه نباید سقف تعیین کنیم و باید مثل سابق به تشخیص دادگاه باشد، اما چیزی که مهم است این است که با توجه به کلیت تعداد سکه و میزان مهریه و با توجه به شرایط شغلی و اجتماعی آقا و داراییهایی که دارد و میزان کل مهریه، دادگاه باید ملزم باشد که در مورد قسطبندی پرداخت مهریه، تعداد یا میزانی را تعیین کند که متناسب با مجموع این شرایط باشد؛ وگرنه اگر بخواهد سقف یا کفی تعیین شود ممکن است به ضرر یکسری از افراد یا به نفع خیلی از افراد دیگر باشد.
تمکین خاص زن از شوهرش، مشخصا رابطه جنسی است؛ تمکین عام تمام امور خانهداری به صورت کلی را شامل میشود.
در قانون فعلی چیزی درباره اینکه زن پس از دریافت اولین قسط پرداختی مهریه توسط شوهر باید از او تمکین کند، نیست و میخواهند در طرح جدیدی که تحت عنوان قانون مهریه موسوم شده، این را عوض کنند که فقط با پرداخت قسط اول زن ملزم به تمکین باشد و از حق حبس خودش نتواند استفاده کند و حق حبس منتفی شود.
قانون فعلی میگوید زن تا دریافت کل مهریهاش میتواند از حق حبس استفاده کند و اگر این قانون تغییر کند به ضرر زنان است.
اصلاحیه جدید قانون مهریه که به تصویب نمایندگان مجلس رسیده است به این شکل است که با پرداخت قسط اول مهریه از طرف مرد، باید زن تمکین کند و بخش دوم آن این است که در صورتی که قسط اول مهریه پرداخت نشود، زن فقط میتواند تمکین خاص را انجام ندهد؛ یعنی فقط میتواند رابطه جنسی برقرار نکند ولی ملزم است که تمکین عام داشته باشد یعنی باید به خانه مرد برود و زندگی کند و کار خانگی را هم باید انجام بدهد؛ در حالیکه این خلاف مصلحت زنان و خلاف نص صریح قانون فعلی مهریه که برگرفته از فقه است، به حساب میآید و امیدواریم شورای نگهبان روی این مورد ایراد فقهی بگیرد.

به نظر شما آیا اصلاحیههای این چنینی باعث صرفنظر کردن زنان از ازدواج نمیشود؟
قطعا همینطور است؛ چندوقت پیش صحبت مناظره مانندی در یک برنامه داشتم که آقای محمدتقی نقدعلی نماینده مجلس شورای اسلامی مخاطب من بود این مسئله را گفتم. آقای نقدعلی نظرشان این بود که ازدواج باعث شده که جوانان به سختی بیافتند و من به ایشان گفتم که ظاهرا از منظر شما جوان فقط مردان هستند؛ وقتی میگوییم جوانان باید هم مردان و هم زنان را ببینیم و در تصمیمگیریها شرایط آنها را لحاظ کنید؛ مخصوصا در قانونگذاری؛ هر تصمیمی که در واقع قانونگذار به ویژه در چنین شرایطی میگیرد، هر دو طرف زن و مرد را تحت تاثیر خود قرار میدهد و باید دو طرف را در نظر داشته باشید.
نمیتوانیم فقط به نفع برخی از این افراد که مردان هستند، قانونگذاری کنیم و نفع بقیه را نبینیم؛ اگر مبنای قانونگذاری و اصلاح قوانین مهریه این است که تعداد ازدواجها بیشتر شود و آمار ازدواج بالا برود، از آنجا که ازدواج یک عقد دوطرفه است و زن هم باید راضی باشد به ازدواج با این شرایط، میتوانم به شما قول بدهم که آمار ازدواج از اینی که هست هم پایینتر بیاید؛ چون هیچ زنی حاضر نمیشود با این شرایط که تنها ابزارش مهریه بوده از او گرفته شود و هیچ حق جایگزین دیگری هم به او داده نشود ازدواج کند و خب این سوال برای سایر زنان پیش میآید که در چنین شرایطی چرا باید ازدواج کنند.
۴۷۴۷












