عصر ایران؛ علی بهاری - سردبیر روزنامه جوان در سرمقاله چند روز پیش این روزنامه، یادداشتی با عنوان «شیخ بلاگر» در نقد رئیس دولت یازده و دوازده منتشر کرده است. در این باره چند نکته گفتنی است:
1. عنوان یادداشت شیخ بلاگر است. این تعبیر نخستین بار برای برخی معممهای بهارستاننشین استفاده شد؛ همان عزیزان که پیش از آغاز نطق، دوربین گوشی را روشن میکنند تا محتوای صفحه مجازیشان را تولید کنند. حال دیدار منظم با وزیران و معاونان وزرا چه ربطی به بلاگری دارد نویسنده باید توضیح دهد.
2. نویسنده در ادامه مینویسد: ایشان [روحانی] با مروری بر ادعای برخی افراد که حملات امریکا و اسرائیل را غیرممکن میدانستند و «این اطلاعات را به مقام بالاتر» انتقال میدادند، خود را فردی هوشیار که چنین نمیپنداشته معرفی کرده است.»
خدا را شکر در عصر رسانه زندگی میکنیم و اظهارات همه مقامات ثبت و ضبط میشود. مراجعه مختصری به آرشیو رسانهها مشخص میکند که در دوران انعقاد توافق برجام چه کسانی میگفتند برجام لازم است، چون علاوه بر رفع تحریم، سایه جنگ را از ایران دور میکند و چه کسانی میگفتند اساسا جنگ پشت دروازه ایران نیست که بخواهد دور شود، دشمن توان رویارویی با ما را ندارد و نباید مردم را ترساند. روحانی و همفکرانش جزء دسته اول بودند. بنابراین حداقل در این یک فقره از نویسنده و همقطارانش واقعبینانهتر تحلیل کرده و منافع ملی را دقیقتر تشخیص دادهاند.
3. نویسنده ادامه میدهد: روحانی کسی است که برخی از تاریخیترین و ماندگارترین رجرخوانیهای سیاسی که در سپهر سیاسی ایران تبدیل به «مثل سائر» شد (لغو بالمره تحریمها، آفتاب تابان برجام، گلابی برجام) از اوست و بهرغم تبیین و هشدار منتقدان درباره مهملبودن این رجزخوانیها او دستبردار نبود.
صرف نظر از این که حسن روحانی هم انسانی ممکنالخطاست و نگارنده این سطور خود نیز منتقد ادبیات مبالغهآمیز شیخ دیپلمات در ارائه برخی دستاوردهای برجام است باید گفت در همان سالهای اجرایی شدن توافق هستهای، تورم تک رقمی و رشد اقتصادی دو رقمی شد. قدرت خرید مردم افزایش یافت و افسار گرانی کشیده شد.
این چیزی نیست که کسی بتواند فراموش یا انکار کند، مگر آن که پا روی انصاف بگذارد. در نقطه مقابل، کسانی که معتقد بودند تحریمها تاثیر خاصی ندارند و مشکل فقط از سوء مدیریت است وقتی روی کار آمدند دلار بیست و خردهای را به شصت هزار تومان رساندند و نتیجه عملکردشان چنان بود که در انتخابات ریاست جمهوری 1403 نیمی از مردم رای ندادند و آن نیمه مشارکتکننده نیز به گفتمان مقابل دولت سیزدهم رای دادند.
4. آقای سردبیر ادامه داده: روحانی گفته «دوستانی صاحبنظر بودند که میگفتند امکان ندارد که اسرائیل به ما حمله کند. بعد هم دلایلی میآوردند و میگفتند اگر اسرائیل به ما حمله کند میداند که ظرف چند روز منهدم و نابود میشود. امریکا هم به ما حمله نخواهد کرد به دلیل اینکه اگر به ما حمله کند، میداند ظرف چند روز یا چند هفته بعد صدهزار امریکایی در منطقه که در پایگاههای مختلف هستند از بین خواهند رفت و باید دهها هزار جنازه حمل کند؛ بنابراین به ما حمله نمیکنند».
او این حرفها را درواقع مقدمه قرار داده است تا بگوید این افراد چنین اطلاعات و باورهای غلطی را به مقام بالاتر نظام انتقال دادهاند و حتماً تأثیر هم گذاشتهاند و سپس خودش را بالاتر از آن معرفی کرده که گول این جور حرفها را بخورد: «من میدانم آن عزیزان افراد قابلاعتمادی بودند و بر مبنای تفکر و محاسبهای این تصمیمسازیها را میکردند و به مسئولان بالاتر گزارش میدادند، ولی من هیچوقت قانع نبودم از مطالب آنها و همیشه تصریح میکردم به آنها که حرف شما درست نیست و ما باید خودمان را تقویت کنیم و به این محاسبات غیردقیق نباید خوشبین باشیم و راحت و بدون دغدغه در کناری بنشینیم و بگوییم کشور ما کاملاً در امن و امان است و هیچ مشکلی برای ما پیش نخواهد آمد».
این یک روایت دروغ است که گزارشهای مفروض روحانی مورد استناد مقامهای بالاتر قرار بگیرد یا گرفته باشد. بیشتر ظاهراً به درد خود او خورده و روی شخص خود او اثر گذاشته تا چنین بافتههایی را بریسد. یک سیاستمدار که میخواهد در ابعاد ملی یا جهانی نقشآفرینی کند، باید یک کنشگر نهادی باشد نه یک کنشگر نمایشی.
مطرح کردن چنین ادعاهایی در عصر فراگیری رسانه، مرغ پخته داخل قابلمه را به قهقهه میاندازد. کافی است مودم خانه یا محل کار را روشن کنید و یا با نت گوشی به اینترنت وصل شوید (خط سفید هم نداشته باشید مشکلی نیست!). سپس کلیدواژههای مرتبط با این بحث را در آرشیو سایتها و روزنامههای داخلی جستجو و نتیجه را ملاحظه کنید.
ببینید چه کسانی میگفتند اسرائیل امکان اجرای عملیات در ایران را ندارد و اگر کاری بکند خرابکاری داخلی است. چه کسانی معتقد بودند اگر جنگنده اسرائیلی به سوی مرزهای ما بیاید پیش از بازگشت دیگر فرودگاهی برای فرود نخواهد داشت.
چه کسانی میگفتند جنگنده رادارگریز برای پدافند ما معنایی ندارد. چه عزیزانی میگفتند ترامپ باید هزاران تابوت سفارش دهد و آن را از کشتههای خود در پایگاههای منطقهایاش پر کند. وقتی گفته میشد جنگنده هم برای آفند و پدافند لازم است و نباید صرفا به قدرت موشکی که البته آن هم مهم است بسنده کرد چه کسانی میگفتند با پول یک جنگنده میشود دهها موشک ساخت و ... . بگذریم.
5. او در بخش دیگری تعبیر «هفتادمن کاغذ اباطیل» را برای برجام و «از بدترین و زیانبارترین سیاستمداران تاریخ ایران» را بری محمدجواد ظریف بهکار میبرد.
احتمالا در نگاه نویسنده محترم، عزیزانی که در طول صدارتشان با بیتحرکی و کارنادانی، اجازه دادند پرونده هستهای ایران به شورای امنیت برود و سنگینترین تحریمها علیه سفره مردم اعمال شود سیاستمدار تراز و مناسب این سرزمیناند؛ همانها که اکنون هم به جای عذرخواهی، تز فعالسازی اقتصاد داخلی با صادرات صیفیجات به روسیه را میدهند و ایتا و بله را جایگزین خوب تلگرام و واتساپ میدانند و کافهنشینی را مقابل فرهنگ زوجیت در اسلام میپندارند و با سفرهای استانی مکرر، معلوم نیست چه هدفی را دنبال میکنند!
اما محمدجواد ظریف که در زمان وزارتش یکی از پیچیدهترین پروندههای خارجی جمهوری اسلامی را با حمایت و هدایت رهبری و رئیسجمهور به سرانجام رساند (اگر چه دو سال و اندی بعد، رئیس دولت امریکا بدعهدی کرد و زیر میز زد) و با این کار، ده سال جنگ را به عقب انداخت و زمینه ورود میلیاردها دلار پول و تجهیزات پیشرفته را به کشور فراهم کرد و اتفاقا همان تجهیزات هم در نبرد با اسرائیل به کار کشور آمد.
6. نبرد دوازدهروزه برای ما خسارتهای زیادی داشت. هم فرماندهان باتجربه و دانشمندان برجستهای را از دست دادیم و هم برخی شهروندان غیرنظامی را اما اگر صرفا همین یک درس را گرفته باشیم که واقعبینانه به مسائل نگاه کنیم و رویکردهای هیجانی و جدلی را در تحلیل این امور دخالت ندهیم خون این شهداء به ثمر نشسته است و میتواند پیشران حرکتهای بعدی کشور باشد انشاء الله.