ظهور و سقوط جیمی لای؛ از امپراتوری رسانه تا زندان امنیت ملی

عصر ایران دوشنبه 01 دی 1404 - 15:16
مقالهٔ گاردین، گزارشی از مبارزهٔ ناشری است که سرگذشتش با سرنوشت هنگ‌کنگ گره خورده و راویِ مسیر شگفت‌انگیز لای به‌عنوان کودک کارگر، میلیاردر رسانه‌ای و ناشر برجسته

عصر ایران؛ لیلا احمدی(ترجمه و تحلیل)-  سیاست داخلی چین در دهه‌های اخیر با تمرکز فزایندهٔ قدرت، سرکوب سیاسی و گسترش سانسور همراه بوده است. پس از سرکوب خونین اعتراضات تیان‌آن‌من در سال ۱۹۸۹، حزب کمونیست چین هرگونه سازمان‌یابی مستقل سیاسی و مدنی را تهدیدی مستقیم علیه حاکمیت تلقی کرد. 

با به قدرت رسیدن شی‌جین‌پینگ از سال ۲۰۱۲، این رویکرد سخت‌گیرانه‌تر شد؛ کنترل رسانه‌ها، اینترنت و دانشگاه‌ها شدت گرفت، نظام نظارت دیجیتال گسترش یافت و مخالفت سیاسی با برچسب «تهدید امنیت ملی» به‌طور سیستماتیک سرکوب شد. سانسور و سرکوب، ابزار حکمرانی و بخشی نهادینه از منطق و سازوکار قدرت در چین معاصر است.

مبارزهٔ سیاسی و علنی جیمی لای از سال ۱۹۸۹، هم‌زمان با سرکوب خونین اعتراضات میدان تیان‌آن‌من آغاز شد. این رویداد نقطهٔ گسست فکری او از حزب کمونیست چین بود و او را به یکی از صریح‌ترین منتقدان پکن تبدیل کرد.

ورود به عرصهٔ مبارزه مصادف بود با به‌قدرت رسیدنِ جیانگ زمین به‌عنوان دبیرکل حزب کمونیست (۱۹۸۹) که چندی بعد به رییس‌جمهوری (۱۹۹۳–۲۰۰۳) رسید. در دوران جیانگ، به‌ویژه پس از واگذاری هنگ‌کنگ به چین در سال ۱۹۹۷، تقابل جیمی لای با حکومت علنی‌تر و ساختاری‌تر شد؛ تقابلی که با تأسیس روزنامهٔ اپل‌دیلی در سال ۱۹۹۵ به مبارزه‌ای تمام‌عیار انجامید. 

هنگ‌کنگ که زمانی به‌عنوان قطب مالی و تجاری شهرت بین‌المللی داشت، پس از الحاق به چین با محدودیت‌های سیاسی و قانونی روبه‌رو شد. لای با تأسیس رسانه‌هایی چون اپل‌دیلی و نکست‌مگزین، عرصه‌ای ایجاد کرد که در آن، خبرنگاریِ مستقل و نقد حکومتِ چین ممکن باشد و صدای اعتراضات و مطالبات دموکراتیک شنیده شود.

او با انتشار گزارش‌های تحقیقیِ بی‌پروا، حمایت مالی آشکار و حضور فعال در صف نخست اعتراضات، در معرض تهدید، فشار امنیتی و بازداشت قرار گرفت. فضای فعالیتش آکنده از تهدید و مراقبت دائمی بود؛ از حملات فیزیکی و بمب‌گذاری‌ گرفته تا یورش‌ پلیس و فشارهای حقوقی فزاینده‌ که سرانجام با اِعمال سخت‌گیرانهٔ "قانون امنیت ملی" به اوج رسید. لای در چنین فضایی ماند و فعالیت کرد. بر این باور بود که وظیفه‌اش دفاع از آزادی و شفافیتِ اطلاعات برای هنگ‌کنگ است.  در فضایی مملو از محدودیت، سرکوب و مقاومت ماند و جنگید تا به نمادی از پایداری و ایستادگی در برابر اقتدارگرایی بدل شود.

مقالهٔ گاردین، گزارشی خواندنی از مبارزهٔ ناشری است که سرگذشتش با سرنوشت هنگ‌کنگ گره خورده است. هلن دیویدسن و ایمی هاوکینز با نگاهی دقیق و تحلیلی، زندگی و فعالیت‌های جیمی لای، غول رسانه‌ای هنگ‌کنگ را روایت کرده‌اند. 

مقاله، مسیر صعب و شگفت‌انگیز لای به‌عنوان کودک کارگر، میلیاردر رسانه‌ای و ناشر برجسته را روایت می‌کند و به میدان‌داریِ او و رسانه‌هایش در حمایت از جنبش‌های طرفدار دموکراسی و مقابله با محدودیت‌های دولت چین می‌پردازد. 

نویسندگان با گزارش میدانی، اسناد حقوقی و روایت‌های خانوادگی، تصویری جامع از چالش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هنگ‌کنگ ارائه کرده‌اند. چگونه است که فردی متمول با جایگاه اجتماعی مستحکم و فرصت‌های گریز متعدد، همچنان انتخاب می‌کند در شهرش بماند و برای آزادی و شفافیت رسانه‌ای بجنگد؟ شجاعت و مسئولیت اجتماعی‌اش با چه محدودیت‌هایی مواجه می‌شود؟ چگونه با رسانه و کنشگری مدنی در ساختار خودکامهٔ چین به نماد مقاومت در برابر سرکوب بدل می‌شود؟ مقاله توجه خواننده را به پیچیدگی‌های سیاسی هنگ‌کنگ و تأثیر بلافصل قوانین امنیت ملی بر زندگی روزمرهٔ فعالان جلب می‌کند و نمایی روشن از تعارض میان آزادی و اقتدار ارائه می‌دهد.

➖➖➖➖➖➖➖➖

گاردین:

روز دوشنبه، دادگاهی در هنگ‌کنگ، جیمی لای را به جرائم مرتبط با امنیت ملی محکوم کرد؛ پایانی بر یکی از مهم‌ترین محاکمات تاریخی این شهر و جنبش اعتراضیِ سرکوب‌شده‌اش. صدور این حکم قابل انتظار بود. لای، غول ۷۸ سالهٔ رسانه‌ای و فعال سیاسی که سال‌ها خارِ چشم پکن بود، به هدف اصلی و نمادینِ سرکوب دموکراسی در هنگ‌کنگ بدل شد. مقامات او را خائن و مجرم نامیدند.

محاکمهٔ جیمی لای یکی از مهم‌ترین پرونده‌های ناتمام امنیت ملی علیه چهره‌های سرشناس هنگ‌کنگ است؛ پرونده‌هایی که ریشه در نقش چهره‌های سرشناس در اعتراضات گستردهٔ سال ۲۰۱۹ دارند. در پی سرکوب‌های سیاسی، صدها فعال مدنی، وکیل و سیاستمدار با پیگرد قضایی و زندان مواجه شدند. خیلی‌ها راهی جز ترک کشور و زیستن در تبعید نداشتند. با این همه، کمتر کسی به‌اندازهٔ لای توانست توجه افکار عمومی جهان را برانگیزد؛ شخصیتی که زندگی و کارنامه‌اش با تلاش‌های محتاطانه و گام‌های لرزان در نیل به دموکراسی قوام یافت و با تضعیف این روند، به سقوط انجامید.

[م. اعتراضات سیاسی هنگ‌کنگ در سال ۲۰۱۹ در واکنش به لایحهٔ استرداد آغاز شد که امکان تحویل متهمان به چین را فراهم می‌کرد. مردم در این تظاهرات گسترده خواستار دموکراسی، آزادی‌های مدنی و توقف مداخلهٔ پکن بودند ولی با سرکوب شدید پلیس، خشونت و بازداشت‌های گسترده مواجه شدند.]

کوین یام، وکیل استرالیایی–هنگ‌کنگی که به دلیل فعالیت‌های دموکراسی‌خواهانه تحت تعقیب قضایی قرار دارد، در وصف لای می‌گوید: «مسیر زندگی جیمی لای بازتابی از تاریخ هنگ‌کنگ است.»

لای اتهام «توطئه برای انتشار مطالب فتنه‌انگیز» و دو فقره «توطئه برای تبانی با نیروهای خارجی» را نپذیرفت، اما دادگاه او را در تمامی اتهامات مجرم شناخت. قضاتِ منصوب دولت اعلام کردند «او سال‌های متمادی کینه و دشمنی عمیقی نسبت به جمهوری خلق چین در دل داشته و در پی سرنگونی حزب کمونیست حاکم بوده است؛ به بهای فدا شدن مردم جمهوری خلق چین و منطقهٔ اداری ویژهٔ هنگ‌کنگ.»

[م. منطقهٔ اداری ویژه هنگ‌کنگ، پس از واگذاری از بریتانیا به چین در سال ۱۹۹۷، تحت نظام «یک کشور، دو سیستم» اداره می‌شود. این منطقه خودمختاری اقتصادی و حقوقی دارد، شامل بازار آزاد، قانون‌گذاری مستقل و آزادی‌های مدنی نسبی است، اما در سال‌های اخیر تحت فشار سیاسی و محدودیت‌های چین قرار گرفته است.]

این محاکمه نزدیک به دو سال به طول انجامید و با تأخیرها، چالش‌های حقوقی و مداخلات دولتی متعدد همراه بود. نهادهای بین‌المللی حقوق بشر این رخداد را نمایشی سیاسی و حمله‌ای آشکار به آزادی مطبوعات توصیف کردند.

لای از سال ۲۰۲۰ در زندان به‌سر می‌برد. در این سال‌ها یا در بازداشت موقت بوده یا در حال گذراندن پنج حکم جداگانهٔ مرتبط با اعتراضات؛ احکامی که حدود ده سال حبس را برایش رقم زده‌اند، به‌علاوهٔ یک فقره اتهام کلاهبرداری که هوادارانش آن را بی‌اساس می‌دانند. ممکن است محکومیت‌های اخیر به حبس ابد بینجامند و خانواده‌ بیم آن دارند که هرگز طعم آزادی را نچشد.

او با اراده‌ای بی‌وقفه، از کودکیِ توأم با فقر و سختی گذر کرد و جایگاهش را در عرصهٔ تجارت و رسانه تثبیت کرد. در ۱۲ سالگی، چینِ دوران مائو را ترک کرد و به هنگ‌کنگ آمد تا در فضای دشوار کارخانه‌های پوشاک کارگری کند. تلاش‌های مستمرش زمینه را برای نخستین موفقیت تجاری‌ فراهم کرد و با تأسیس زنجیرهٔ خرده‌فروشیِ «جیوردانو»، موقعیتش در دنیای کسب‌وکار مستحکم شد. چشم‌اندازش فراتر از تجارت بود و مسیر تازه‌ای در پیش گرفت. لای با تأسیس مجموعهٔ عظیم رسانه‌ای، صدای جنبش دموکراسی‌خواهی هنگ‌کنگ را جهانی کرد، به نمادی از اثرگذاری اجتماعی و آزادی بیان تبدیل شد و «رابرت مورداکِ آسیا» نام گرفت.

[م. رابرت مورداک، کارآفرین و مالک رسانه‌ای استرالیایی-آمریکایی، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی شرکت‌های بزرگی چون نیوز کورپوریشن و فاکس‌نیوز است. او به‌خاطر تأثیرگذاری جهانی در رسانه، سیاست و اخبار، به‌ویژه در عرصهٔ تلویزیون و مطبوعات، شناخته می‌شود و قدرت و نفوذ چشمگیری در جریان اطلاعات دارد.]

طبق زندگی‌نامه‌ای که مارک کلیفورد، دوست و همکار صمیمی لای نوشته، ثروتش در سال ۲۰۲۰ و مصادف با اولین بازداشت، چیزی حدود ۱.۲ میلیارد دلار برآورد می‌شد. او از معدود اعضای طبقهٔ نخبگان هنگ‌کنگ است که ثروت و قدرت را صرف کنشگری سیاسی کرد؛ از تأمین مالی فعالیت‌های طرفدار دموکراسی گرفته تا مشارکت مستقیم در مبارزه با اقتدارگرایی.

بسیاری از نقاط عطف حرفه‌ای لای با رخدادهای کلیدی تاریخ هنگ‌کنگ و کشاکش سیاسی چین بر سر دموکراسی گره خورده‌اند؛ هرچند در آغاز چهره‌ای سیاسی نداشت. پسرش سباستین می‌گوید: "تصمیمات اولیهٔ پدرم در کسب‌وکار بیش از آن‌که سیاسی باشد، ناشی از جاه‌طلبی و ملال بود. همیشه می‌گفت جیوردانو را راه انداختم چون واقعاً حوصله‌ام سر رفته بود."

اما پس از سرکوب خونین دانشجویان در میدان تیان‌آن‌منِ پکن در سال ۱۹۸۹، لای به شکل جدی سیاسی شد و اندکی بعد نشریهٔ «نکست» را راه‌اندازی کرد. روزنامهٔ «اپل دیلی» هم کمی قبل از الحاق هنگ‌کنگ از بریتانیا به چین تأسیس شد و با گزارش‌های پرزرق و برق و چشمگیر، شایعات جنجالی و تحقیقات بی‌باکانه، بازار سنتی رسانه‌های شهر را دگرگون کرد.

[م. رویداد تیان‌آن‌من(۱۹۸۹)، سرکوب خونین اعتراضات دانشجویی و مردمی در پکن بود. معترضان خواستار اصلاحات سیاسی و آزادی‌های مدنی بودند. ارتش چین با تانک و قوهٔ قهریه وارد عمل شد و هزاران نفر را کشت.]

کوین یام می‌گوید: « این روزنامه از جهاتی، هنگ‌کنگ را صادق نگه داشت. اغلب فراموش می‌کنیم که جیمی لای و رسانه‌هایش نقشی حیاتی در حفظ جریان آزاد اطلاعات، افشای لایه‌های پنهان تجارت و جایگاه بین‌المللی هنگ‌کنگ داشتند.»

لای با رسانه‌های «نکست» و «اپل دیلی»، به مزاحمی پرهیاهو و بی‌پرده برای مقامات تبدیل شد. خودش هم ستون‌نویس بود و در سال ۱۹۹۴، لی پنگ، نخست‌وزیر وقت چین را که به «قصاب پکن» معروف بود، «حرامزاده‌ای با ضریب هوشی صفر» خطاب کرد؛ عبارتی که واکنش‌های سیاسی و تحریم‌های مالی از سوی دولت چین را در پی داشت.

[م. لی پنگ، نخست‌وزیر چین در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ و از چهره‌های کلیدی حزب کمونیست بود که به‌خاطر نقش‌افرینی در سرکوب اعتراضات میدان تیان‌آن‌من در سال ۱۹۸۹ به «قصاب پکن» مشهور شد. جیمی لای در مقالاتش با شجاعت به انتقاد از لی پنگ می‌پرداخت و یک‌بار او را «حرامزاده‌ای با ضریب هوشی صفر» قلمداد کرد، اقدامی که واکنش شدید دولت چین را به همراه داشت و لای را در معرض تهدید، فشارهای مالی و قانونی قرار داد. این مواجهه تابوشکن بود و به نمادی از مقاومت رسانه مستقل در برابر اقتدارگرایی دولت چین بدل شد.]

این دو رسانه در سال ۲۰۰۳، از اعتراض‌ها علیه طرح قانون امنیت ملی حمایت کردند، در سال ۲۰۱۴ پشتیبان جنبش «اشغال سنترال» شدند و لای نیز به اردوگاه معترضان پیوست. او در مقاطع مختلف با حملات مستقیم و آزارهای فیزیکی مواجه شد. مهاجمان به نشانهٔ تهدید، احشای خوک بر سر و بدنش ریختند و پس از انتشار اسنادی که از کمک‌های مالی چندمیلیون‌دلاری‌اش به فعالان حکایت داشت، پلیس ضدفساد به منزلش و خانهٔ دستیار ارشدش، مارک سایمون، یورش برد.

در سال ۲۰۱۹ نیز این روزنامه‌ها بار دیگر از اعتراضات گسترده حمایت کردند؛ این بار علیه لایحهٔ استرداد، که بعداً به جنبش بزرگ دموکراسی‌خواهی بدل شد. «اپل دیلی» حتی نامه‌ای پرفراژشده (به ضمیمهٔ روزنامه و آمادهٔ ارسال) خطاب به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در صفحهٔ نخست منتشر کرد تا خوانندگان آن را به واشنگتن بفرستند و از او بخواهند «به نجات هنگ‌کنگ کمک کند». این اقدام بعدها به یکی از ارکان پروندهٔ امنیت ملی علیه لای تبدیل شد.

لای شخصاً نیز در رویدادهای اعتراضی حاضر می‌شد؛ از جمله در مراسم ممنوع‌شدهٔ یادبود تیان‌آن‌من در ژوئن ۲۰۲۰. بیرون خودرو ایستاد و شمعی روشن در دست گرفت. به‌خاطر این اقدام به ۱۳ ماه زندان محکوم شد.

در هنگ‌کنگ همیشه تحت نظر بود و تهدید می‌شد. پیامد یادداشت‌های تندش علیه لی پنگ باعث شد از شرکت «جیوردانو» خارج شود. خانه و کسب‌وکارهایش بارها هدف حملات آتش‌زا قرار گرفت و خانواده‌اش از سوی پاپاراتزی‌ها تعقیب شدند. در سال ۲۰۰۸ نیز هدف طرح ترور نافرجام قرار گرفت.

«من برایشان دردسرسازم. مواجهه با من برایشان سخت است.» این را به مارک کلیفورد گفته بود.

پسرش سباستین که اکنون خارج از هنگ‌کنگ است و برای آزادی پدر لابی می‌کند، می‌گوید: "در کودکی از تهدیدهای پیرامون پدرش آگاه نبود، چون لای هرگز ترسی به خود راه نمی‌داد." و یادآور می‌شود: «همیشه می‌دانستم پدرم کار درست را انجام می‌دهد، نه کار آسان را.» سباستین می‌گوید: «با کسی روبه‌رو هستید که از هر نظر موفق است، اما ابایی ندارد که هرچه دارد برای باورهایش فدا کند. این خصیصه دیگران را منقلب می‌کند و به مذاق بعضی‌ها خوش نمی‌آید. او این مزیت را دارد که از هیچ شروع کرده و می‌داند اگر به همان‌جا برگردد، می‌تواند دوام بیاورد.»

لای درخواست‌ها برای داشتن محافظ شخصی را رد می‌کرد و می‌گفت کار اشتباهی نکرده که نیاز به محافظ داشته باشد؛ ضمن آن‌که محافظ شخصی هم نمی‌تواند او را از بزرگ‌ترین خطر، یعنی بازداشت و زندان برهاند. پس از سال ۲۰۱۹، این خطر بارها و بارها تحقق یافت. در آگوست سال ۲۰۲۰، درست چند هفته پس از اجرای قانون امنیت ملی پکن، صدها مأمور پلیس به دفاتر اپل دیلی یورش بردند و لای و مدیران ارشد روزنامه را بازداشت کردند. دو پسر بزرگ‌ترش، ایان و تیموتی نیز در موج دستگیری‌ها بازداشت شدند و سرانجام روزنامه تعطیل شد.

"تعطیلی اپل دیلی؛ میخی دیگر بر تابوت هنگ‌کنگِ دموکراتیک"، تیتر رسانه‌های جهان شد. این روزنامه که گاه مطالب زرد و گاه نظراتی تند دربارهٔ سرزمین مادری منتشر می‌کرد، فضایی داشت که کارکنانش آن را به «آزادی در قفس» توصیف می‌کردند؛ مدیریتی با نظارت مستمر بر سیاست‌های تحریریه و سرمقاله‌هایی منطبق با موضع کلی روزنامه. با این حال، سباستین می‌گوید: «اپل تنها روزنامه‌ای بود که بی‌وقفه از دموکراسی در هنگ‌کنگ دفاع می‌کرد.»

دوستان و مشاورانش بارها به او توصیه کردند با امتیاز شهروندی بریتانیا، ثروت هنگفت و داشتن اقامتگاه‌های خارجی‌، هنگ‌کنگ را ترک کند؛ اما نمی‌پذیرفت و می‌گفت می‌خواهد بماند، از روزنامه‌نگارانش حمایت کند و به مبارزه برای هنگ‌کنگ ادامه دهد. حتی ترجیح می‌داد به زندان برود تا شهری را ترک کند که به قول خودش «همه‌چیز به او داده بود.»

در دوران آزادی با وثیقه، گفت‌وگویی زنده به راه انداخت و با احتیاطِ توأم با خوش‌دلی گفت: «آن‌ها  فقط می‌خواهند دندان‌های قانون امنیت ملی را نشان دهند. هنوز گاز نگرفته‌اند و باید دید چه می‌شود.» سرنوشت سیاسی هنگ‌کنگ نشان داد که دولت به چنگ و دندان نشان دادن بسنده نکرده و به جان مخالفان افتاده است. بیش از ۲۰۰ بازداشت به پشتوانهٔ قانون امنیت ملی، محاکمهٔ جمعی ۴۷ فعال سیاسی، مداخلهٔ مستقیم پکن در مواردی که دادگاه‌ها همسو نبودند و بازنویسی قوانین برای محدود کردن آزادی با وثیقه و حضور وکلای خارجی در همین راستا صورت گرفت.

سرنوشت جیمی لای فراتر از پرونده‌ای حقوقی است. داستان او روایت تودرتوی گذار هنگ‌کنگ از شهری با مطبوعات جسور و جامعهٔ مدنی پویا به بستری است که کنشگری، روزنامه‌نگاری مستقل و حتی ماندن در وطن، می‌تواند جرم امنیتی قلمداد شود. لای، میلیاردر و شهروند بریتانیاست، می‌توانست زندگی آرام‌تری برگزیند و از مهلکه بگریزد، اما ماند و همین ماندن او را به نماد گذشتهٔ پرافتخار هنگ‌کنگ بدل کرد؛ گذشته‌ای که دیگر مجالی برای ادامهٔ حیات ندارد.

**********************

یادداشت مترجم:

جیمی لای، بنیان‌گذار اپل دیلی و میلیاردر هنگ‌کنگی است که در کودکی از چین مائو به هنگ‌کنگ مهاجرت کرد و در کارگاه‌های پوشاک به‌عنوان کارگر خردسال مشغول به کار شد. مسیر زندگی‌اش در گذر از تهیدستی به ثروت و کارآفرینی تا رسانه‌داری، روایتی است از برخاستن از هیچ و رسیدن به همه‌چیز. لای از ثروت و نفوذ خودساخته‌اش برای توسعهٔ کسب‌وکار، ترویج دموکراسی و حمایت از کنشگری سیاسی استفاده کرد.

لای پس از سرکوب دانشجویان در میدان تیان‌آن‌من ۱۹۸۹، مسیر سیاسی‌اش را ترسیم کرد و نشریهٔ نکست و روزنامهٔ اپل دیلی را تأسیس کرد. این رسانه‌ها با گزارش‌های شجاعانه، تحقیقات بی‌باکانه و نقد قدرت، به مزاحمانی جدی برای مقامات پکن بدل شدند. او شخصاً مقالاتی نوشت و با مواضع تند علیه مقامات چینی، از جمله لی پنگ، هزینهٔ سیاسی و مالی سنگینی پرداخت.

لای در جنبش‌های اعتراضاتی ۲۰۰۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ فعالانه شرکت کرد و به دفاع از حقوق شهروندی و دموکراسی پرداخت. او بارها هدف حملات فیزیکی و پرونده‌های قضایی قرار گرفت، اما هرگز از مبارزه دست نکشید. حتی در اوج تهدیدها، محافظ شخصی قبول نکرد و تصمیم گرفت در هنگ‌کنگ بماند، شهری که «همه چیز را به او داده بود».

با تصویب قانون امنیت ملی ۲۰۲۰، لای و مدیران ارشد اپل دیلی بازداشت شدند و دو پسرش نیز در جریان یورش پلیس دستگیر شدند. این قانون به ابزار اصلی دولت برای سرکوب رسانه‌ها و فعالان مدنی بدل شد. یک سال بعد اپل دیلی تعطیل شد و نشان داد آزادی مطبوعات و کنشگری در هنگ‌کنگ به شدت محدود شده است.

سرنوشت جیمی لای صرفاً نمایش پرونده‌ای حقوقی نیست؛ بلکه نمادی از گذار هنگ‌کنگ از شهری با جامعهٔ مدنی فعال و مطبوعات آزاد به محیطی در کنترل سخت‌گیرانهٔ دولت است. ماندن به‌رغم مخاطرات فراوان، او را به نمادی از مقاومت و پایبندی به ارزش‌های دموکراتیک بدل کرد و اهمیت رسانه‌های مستقل را نشان داد.

سرنوشت جیمی لای نمونه‌ای بارز از تقابل فرد و دولت است. او با ثروت و موقعیت‌اش می‌توانست امنیت شخصی و زندگی راحتی داشته باشد، اما تصمیم گرفت در هنگ‌کنگ بماند و از اصولش دفاع کند. این انتخاب، فراتر از تصمیم شخصی، نشان‌دهندهٔ اهمیت تعهد به ارزش‌های دموکراتیک و رسانه‌های مستقل است.

اجرای قانون امنیت ملی و دستگیری گستردهٔ فعالان، تحلیلگران و روزنامه‌نگاران، نشان می‌دهد دولت چین ابزارهای قانونی و قضایی را برای محدود کردن آزادی بیان و کنترل جامعهٔ مدنی به‌کار گرفته است. این وضعیت، فضای رسانه‌ای و سیاسی هنگ‌کنگ را به‌شدت محدود کرده و کنشگران موفق و شناخته‌شده را هدف گرفته است.

اپل دیلی و نکست نمونه‌هایی از رسانه‌های مستقل بودند که با مخاطرات شدید سیاسی و قانونی روبه‌رو شدند اما پایبندی به حقیقت و شفافیت را حفظ کردند. مقاله نشان می‌دهد رسانه‌های مستقل، به‌ویژه در محیط‌های اقتدارگرایانه، نقش مهمی در حفظ جریان آزاد اطلاعات و پاسخگویی قدرت دارند.

داستان لای و اپل دیلی نشان می‌دهد هویت سیاسی هنگ‌کنگ با آزادی رسانه و کنشگری مدنی گره خورده است. تعطیلی اپل دیلی و سرکوب فعالان، نمادی از تضعیف جامعهٔ مدنی و محدودیت مشارکت شهروندان است. با این حال، حضور فعالان و شهروندان در صف خرید آخرین شمارهٔ روزنامه، نشان می‌دهد مقاومت جمعی و تعهد به ارزش‌های دموکراتیک هنوز زنده است.

بازتاب جهانی پروندهٔ جیمی لای و تعطیلی اپل دیلی، اهمیت رسانه‌ها و افکار عمومی بین‌المللی را در مقابله با سرکوب‌های داخلی نشان می‌دهد. جلب توجه جامعهٔ جهانی به سرکوب کنشگران داخلی می‌تواند به فشارهای دیپلماتیک، تحریم‌های هدفمند و افزایش هزینهٔ سیاسی برای حکومت‌ها بینجامد؛ هرچند در برخی موارد، واکنش‌های دفاعی شدیدتر، انسداد بیشتر فضای مدنی و تشدید سرکوب در داخل را نیز به دنبال دارد.

چرا جیمی لای به نماد دموکراسی هنگ‌کنگ بدل شد؟

لای از قدرت و ثروتش نه برای انباشت ثروت شخصی، که برای حمایت از آزادی مطبوعات و جنبش دموکراسی‌خواهی استفاده کرد. تأسیس «اپل دیلی» و «نکست»، حمایت از اعتراضات ۲۰۰۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ و فعالیت‌های علنیِ او در حوادث سیاسی، باعث شد چهره‌ای شناخته‌شده و هدف سرکوب دولت چین شود. شهرت، شجاعت و انتخاب‌های اخلاقی‌ او را به چهره‌ای نمادین بدل کرد که برخلاف مسیر امن زندگی میلیاردرها زیسته است. لای شخصیتی دارد که مقاومت فردی را با مبارزهٔ سیاسی همسو کرده و به الگوی دموکراسی‌خواهی و شهروند مسئول بدل شده است

چگونه قانون امنیت ملی هنگ‌کنگ بر رسانه‌ها تأثیر گذاشت؟

اجرای قانون امنیت ملی، دست دولت را در محدود کردن آزادی مطبوعات باز کرد. بازداشت لای و مدیران اپل دیلی و توقیف روزنامه، نمونه‌هایی از قدرت اعمال فشار مستقیم بر رسانه‌ها بود. این قانون، فعالیت‌های مستقل رسانه‌ای و نقد سیاسی را به «جرم امنیتی» تبدیل کرد. نتیجهٔ آن، کاهش تنوع اطلاعاتی، خودسانسوری روزنامه‌نگاران و محدود شدن جریان آزاد اخبار دربارهٔ حکومت و سیاست داخلی شد. اپل دیلی به‌عنوان تنها رسانهٔ بی‌باکِ دموکراسی‌خواه، هدف مستقیم این قانون قرار گرفت و این روند، چشم‌انداز رسانهٔ آزاد در هنگ‌کنگ را به‌طور جدی تهدید کرد.

نقش خانواده و فرزندان جیمی لای در این ماجرا چه بود؟

فرزندان لای، به ویژه سباستین، نقش مهمی در حفظ یادآوری بین‌المللی پروندهٔ پدرشان داشتند. آنها با لابی سیاسی و ارائهٔ اطلاعات به رسانه‌ها، آگاهی جهانی دربارهٔ وضعیت جیمی لای و محدودیت‌های دموکراسی در هنگ‌کنگ را افزایش دادند. سباستین با بیان تجربهٔ کودکی‌اش، تصویری انسانی از شجاعت و فداکاری پدر ارائه داد. این مشارکت، حمایت بین‌المللی را تقویت کرد، فشار دیپلماتیک بر دولت چین و مقامات هنگ‌کنگ را افزایش داد و به روایتِ داستانی انسانی و اخلاقی دربارهٔ مقاومتِ مدنی عمق بخشید.

چرا لای از ترک هنگ‌کنگ و استفاده از شهروندی بریتانیا خودداری کرد؟

لای با وجود خطر بازداشت ترجیح داد بماند و از روزنامه‌نگاران و جنبش دموکراسی‌خواهی حمایت کند. او معتقد بود ترک هنگ‌کنگ، یعنی پشت کردن به جامعه و ارزش‌هایی که سال‌ها برای آن‌ها تلاش کرده است. این تصمیم، او را به نمادی از وفاداری، شجاعت و مسئولیت اجتماعی تبدیل کرد. انتخاب او نشان داد آزادی فردی و امنیت شخصی، گاه نمی‌تواند بر تعهد اخلاقی و سیاسی فرد غلبه کند. لای با ماندن، ارزش مبارزه برای دموکراسی و نقش رسانهٔ مستقل را بیش از پیش برجسته کرد.

چه عواملی باعث شد اپل دیلی به رسانه‌ای اثرگذار تبدیل شود؟

اپل دیلی عامه‌پسند بود و با گزارش‌های تحقیقی جسورانه و داستان‌های پرجاذبه، توانست توجه عموم و نخبگان را جلب کند. تمرکز بر شفاف‌سازی فساد، نقد مقامات چین و اطلاع‌رسانی دربارهٔ اعتراضات، این روزنامه را به یکی از آخرین رسانه‌های آزاد هنگ‌کنگ بدل کرد. شهامت و استقلال لای در هدایت این رسانه، اعتماد عمومی را افزایش داد و نشان داد رسانه می‌تواند سرگرم‌کننده و درعین‌حال ابزاری برای شفافیت و دموکراسی باشد. اپل دیلی ترکیبی از حرفه‌ای‌گری و کنشگری اجتماعی در قالب رسانه‌ای پرهیاهو و عامه‌پسند بود.

سرگذشت لای چه پیامدهایی برای فعالان دموکراسی در هنگ‌کنگ دارد؟

فعالان دموکراسی در هنگ‌کنگ با تهدید بازداشت، حبس و تبعید مواجه‌اند. قانون امنیت ملی، برگزاری اعتراضات، رأی‌گیری غیررسمی و حتی فعالیت‌های رسانه‌ای را به جرم امنیت ملی تبدیل کرده است. این وضعیت باعث خودسانسوری، کاهش فعالیت مدنی و فرار بسیاری از نخبگان سیاسی شده است. تجربهٔ لای و دیگر فعالان نشان می‌دهد مقاومت فردی و گروهی با هزینهٔ شخصی بالا همراه است و ادامهٔ مسیر دموکراسی‌خواهی نیازمند حمایت داخلی و بین‌المللی مستمر است.

واکنش جامعهٔ جهانی به پروندهٔ لای چه بود؟

بازداشت و محاکمهٔ لای توجه جهانی را جلب کرد. رسانه‌های بین‌المللی، سازمان‌های حقوق بشری و دولت‌ها، این پرونده را به‌عنوان نماد سرکوب آزادی مطبوعات و دموکراسی در هنگ‌کنگ دنبال کردند. فشار بین‌المللی محدود بود، اما باعث شد موضوع به سطح بحث‌های سیاسی و حقوق بشری جهانی وارد شود. تلاش‌های فرزندانش نیز این آگاهی را تقویت کرد. با وجود این، قدرت دولت چین و محدودیت‌های عملی در هنگ‌کنگ، اثرگذاری فشار خارجی را محدود می‌کرد.

تصمیم لای برای حضور مداوم در اعتراضات چه اهمیتی داشت؟

حضور شخصی لای در اعتراضات، از جمله مراسم یادبود تیان‌آن‌من، نشان از شجاعت و التزام عملی به ارزش‌های دموکراسی داشت. این اقدام او پیام سیاسی و اخلاقی نیرومندی داشت و به فعالان و عموم نشان داد که مقاومت صرفاً با رسانه و نوشته‌ها محقق نمی‌شود، بلکه حضور ملموس و فداکاری فردی نیز اهمیت دارد. این رفتار، اعتبار اپل دیلی و شخص لای را تقویت کرد و توجه مقامات و رسانه‌های بین‌المللی را به او جلب کرد.

در شرایطی که این همه تلاش به سرکوب ختم شده، حکایت لای چه پیامی برای جامعهٔ مدنی و دموکراسی‌خواهان دارد؟

تلاش‌های جیمی لای به سرکوب و زندان انجامید. سرگذشت او برای جامعهٔ مدنی حامل پیامی دوگانه و ژرف است. نخست، این‌که کنش مدنی الزاماً به «پیروزی فوری» ختم نمی‌شود، اما می‌تواند به خلق معنا، حافظهٔ تاریخی و الگو بینجامد. لای نشان داد حتی در ساختارهای بسته، انتخابِ ماندن، گفتن و ایستادن، کنشی سیاسی است که مرزهای ترس و سرسپردگی را جابه‌جا می‌کند.

دوم این‌که، تجربهٔ او هشدار می‌دهد اقتدارگرایی بهای کنش را بالا می‌برد و بدون شبکه‌سازی، حمایت نهادی و همبستگی فراملی، کنشگران به‌راحتی منزوی می‌شوند. شکست ظاهری لای به معنای بی‌اثری او نیست؛ او به نمادی بدل شد که سرکوب را عریان‌تر و هزینهٔ اخلاقیِ سکوت را سنگین‌تر کرد. پیام او برای جامعهٔ مدنی این است که حتی وقتی نتیجه شکست باشد، ایستادگی می‌تواند آیندهٔ روایت‌ها، حافظهٔ جمعی و امکان‌ مقاومت را شکل دهد.

با توجه به توفیق حکومت چین در رشد اقتصادی توأم با سرکوب سیاسی، ایا می‌شود گفت این کشور به الگویی از تمامیت‌خواهی نظام‌مند و موفق برای سایر نظام‌های خودکامه بدل شده است؟

چین نمونه‌ای از تمامیت‌خواهی سازمان‌یافته و موفق در تلفیق رشد اقتصادی با سرکوب سیاسی است، اما با ظرافت‌ها و محدودیت‌های مشخص. این کشور نشان داده می‌توان از توسعهٔ اقتصادی برای مشروعیت‌سازی و کنترل جامعه استفاده کرد و درعین‌حال فعالیت‌های مدنی، رسانه‌ای و سیاسی را محدود کرد. توفیق اقتصادی چین ممکن است الگویی برای سایر نظام‌های خودکامه باشد، اما این موفقیت نه بدون هزینهٔ اجتماعی و انسانی است و نه قابل انتقال به همهٔ شرایط. جامعهٔ مدنی، آزادی اطلاعات و اعتماد شهروندان، عناصر غیرقابل تقلید و آسیب‌پذیرند و تجربهٔ چین نشان داده این ارکان در چنین شرایطی در مضیقه قرار می‌گیرند.

چین الگویی «موفق» از نظر کنترل و بقا برای خودکامه‌هاست، اما نه الگویی بدون هزینه، بحران یا محدودیت. بله، این مدل الهام‌بخش اقتدارگرایان است ولی الگوی مطلق یا شایسته‌ای برای حکمرانی پایدار نیست.

حکایت جیمی لای نمادی روشن از وضعیت پیچیدهٔ سیاسی و رسانه‌ای در کشورهای توتالیتر است. در این کشورها عرصهٔ کنشگری مستقل به جرم امنیتی بدل می‌شود، قدرت سیاسی آزادی رسانه و بیان را محدود می‌کند و حتی شهروندان موفق و شناخته‌شده را هدف می‌گیرد. داستان لای، تصویری ملموس از تقابل فرد با دولت، رسانه با قدرت سیاسی و اصول دموکراتیک با اقتدارگرایی است.

قهرمانان و کنشگران مدنی برای نهادینه‌کردن ارزش‌های دموکراتیک و مبارزه با استبداد هزینهٔ سنگینی می‌پردازند. سرنوشت جیمی لای پرسش‌هایی جدی دربارهٔ آیندهٔ دموکراسی‌خواهی، جایگاه رسانه‌های مستقل و مسئولیت شهروندان در حفاظت از آزادی بیان مطرح می‌کند و خواننده را به تأمل وامی‌دارد.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.