خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: فوتبال ایران مدتی است فقط با نتایج و جدول تعریف نمیشود؛ نشانههای نگرانکنندهتری در حال پررنگشدناند: خشونت کلامی، سکوهای ملتهب، رفتارهای انفجاری کنار زمین و در نهایت شکستن حرمت چهرههایی که زمانی سرمایه مشترک فوتبال ایران بودند.
دیدار جام حذفی تیمهای پرسپولیس و تراکتور بار دیگر نشان داد که مشکل پرخاشگری در فوتبال ایران، مسألهای مقطعی یا محدود به سکوها نیست. حاشیههای این مسابقه، از تنشهای کنار زمین گرفته تا واکنشهای تند سکوها و در نهایت بیاحترامی به چهرهای مانند کریم باقری، بحث قدیمی اما حلنشده «مدیریت رفتار در فوتبال ایران» را دوباره زنده کرد.
دکتر سیدمقداد سادات جامعه شناس ورزشی در یادداشتی برای گروه ورزشی خبرگزاری مهر ضمن نگارش این چند سطر نوشته است: آنچه در دیدار حذفی پرسپولیس و تراکتور رخ داد - و بیاحترامی به کریم باقری - بیش از یک جنجال ورزشی است؛ این رخداد را میتوان نشانه یک بحران ساختاری در نظم اخلاقی فوتبال ایران دانست.
خبرگزاری مهر پیشتر در گزارشهای متعددی به افزایش حاشیهها، اعتراضهای مکرر و فضای متشنج برخی مسابقات لیگ و جام حذفی پرداخته بود؛ روندی که به اعتقاد کارشناسان ورزشی، کیفیت فنی مسابقات را تحتالشعاع قرار داده و تمرکز را از فوتبال دور میکند.
آنچه امروز در فوتبال ایران دیده میشود، عبور تدریجی از رقابت حرفهای به سمت خصومت کلامی است؛ جایی که اعتراض به داور، مشاجره با نیمکت حریف و واکنشهای احساسی بخشی از بازی تلقی میشود و در بسیاری از موارد، برخورد بازدارندهای هم با آن صورت نمیگیرد.
از کنار زمین شروع میشود
ناظران فنی معتقدند که بخش مهمی از پرخاشگری سکوها، ریشه در رفتارهای داخل زمین دارد. اعتراضهای پیدرپی بازیکنان به تصمیمات داوری، واکنشهای احساسی کادر فنی و جنجالهای پس از مسابقه، عملاً هیجان منفی را از مستطیل سبز به سکوها منتقل میکند. در چنین شرایطی، تماشاگر تنها یک بیننده نیست؛ بلکه ادامه همان تنش موجود در زمین است. مسألهای که بارها در مسابقات حساس و پرتماشاگر از جمله دیدار پرسپولیس و تراکتور، خود را نشان داده است.
فروپاشی قواعد؛ فوتبال در وضعیت آنومیک
«امیل دورکیم» جامعهشناس فرانسوی، زمانی از مفهوم آنومی سخن گفت که نظم هنجاری جامعه تضعیف میشود؛ یعنی افراد دیگر درک روشنی از حد و مرز رفتار اجتماعی ندارند. در وضعیت آنومیک، تخطی قاعده به استثنا محدود نمیماند، بلکه به رویه تبدیل میشود. فوتبال ایران امروز شباهت زیادی به چنین وضعیتی دارد:
- توهین نه تخلف، بلکه بخش طبیعی بازی است
- اعتراض مداوم، جای داوری قواعد را گرفته
- مرز میان «رقابت» و «خصومت» عملاً از میان رفته است
در چنین فضایی، از بین رفتن حرمت اسطورهها عجیب نیست. کریم باقری نماد سرمایه اخلاقی و حرفهای فوتبال ایران است؛ توهین به او یعنی جامعه فوتبالی دیگر حتی بر سر بدیهیات اخلاقی نیز اجماع ندارد. این دقیقاً همان نشانهای است که دورکیم آن را بحران وجدان جمعی مینامید.
شکست پروژه کنترل هیجان
«نوربرت الیاس» در نظریه «فرایند متمدنشدن» نشان میدهد که جوامع مدرن با افزایش خودکنترلی و مهار هیجانات تعریف میشوند. ورزش، بهویژه فوتبال، قرار است میدان تخلیه هیجان باشد اما تخلیهای قانونمند و نمادین.
مسئله فوتبال ایران این است که این مهار از کار افتاده است:
- خشم بازیکن و مربی مستقیماً به سکو منتقل میشود
- فریاد، اعتراض و اتهامزنی کنار زمین، نهادینه شده
- تماشاگر دیگر تماشاگر نیست؛ ادامه شبکه عصبی تیم است
بیاحترامی به پیشکسوتان، از نگاه الیاس، نشانه بازگشت به هیجان خام است؛ جایی که شرم اجتماعی و خویشتنداری جای خود را به فوران احساسات میدهد.
کریم باقری سالهاست بهعنوان یکی از چهرههای کمحاشیه و اخلاقمدار فوتبال ایران شناخته میشود؛ فردی که چه در دوران بازی و چه پس از آن، همواره مورد احترام طیف گستردهای از هواداران بوده است. با این حال، حاشیههای اخیر نشان داد که حتی چنین چهرههایی نیز از فضای پرتنش فوتبال امروز در امان نیستند.
به باور کارشناسان، بیاحترامی به پیشکسوتان و چهرههای شاخص، نشانهای نگرانکننده از تغییر مرزهای رفتاری در فوتبال است؛ مرزهایی که اگر بازتعریف نشوند، میتوانند جایگاه حرفهای این ورزش را بیش از پیش تضعیف کنند.
منطق میدان؛ وقتی پرخاشگری پاداش میگیرد
با نظریه میدان «پییر بوردیو» میتوان فوتبال ایران را عرصهای دید که در آن بازیگران برای سرمایه نمادین، رسانهای و اجتماعی رقابت میکنند. در این میدان، رفتارها فقط اخلاقی یا غیراخلاقی نیستند؛ آنها «کارکردی» هستند.
پرخاشگری در فوتبال ایران:
- دیده میشود
- بازنشر میشود
- و اغلب بیهزینه است
در نتیجه، به یک استراتژی تبدیل میشود. حتی خشونت کلامی علیه اسطورهها نوعی «خشونت نمادین» است؛ تلاشی برای بازتعریف مرجعیتها در میدانی که آرامش و اخلاق اغلب به چشم ضعف دیده میشود.
نقش نهادها؛ غیبت اقتدار تنظیمگر
نباید فراموش کرد که هیچیک از این روندها در خلأ شکل نگرفتهاند. فدراسیون، کمیتههای انضباطی، باشگاهها و حتی رسانهها، در شکلدهی به این فضا سهم دارند. وقتی:
- مجازاتها نامتناسب و دیرهنگاماند
- آموزش فرهنگی غایب است
- و رفتارهای پرخاشگرانه حتی تریبون رسانهای میگیرند
- پرخاشگری نه مهار، بلکه بازتولید میشود.
جمعبندی؛ مسألهای فراتر از فوتبال
آنچه امروز در فوتبال ایران دیده میشود، مسئله اخلاق فردی یا تعصب هواداری نیست؛ با پدیدهای مواجهایم که همزمان:
- هنجاری است (دورکیم)
- هیجانی است (الیاس)
- و ساختاری است (بوردیو)
بیاحترامی به کریم باقری نه حادثهای حاشیهای، بلکه نشانهای از فرسایش سرمایه اخلاقی فوتبال ایران است. فوتبالی که اسطورههایش بیپناهاند، آیندهای امن برای نسل بعدی نخواهد داشت. اگر فوتبال آینه جامعه است، تصویر امروز آن، نیازمند تأملی جدی و اصلاحی عمیق است.
آنچه در دیدار پرسپولیس و تراکتور رخ داد، یک هشدار جدی برای فوتبال ایران بود؛ هشداری درباره فاصله گرفتن از استانداردهای حرفهای و ورزشی. فوتبال ایران برای بازگشت به مسیر کیفیت فنی و رقابت سالم، بیش از هر چیز نیازمند بازسازی نظم رفتاری در زمین و سکوهاست. احترام به پیشکسوتان، کنترل هیجانات و برخورد قاطع با حاشیهسازان، گامهایی است که اگر جدی گرفته نشود، حاشیهها همچنان بر متن فوتبال سایه خواهند انداخت.












