خبرگزاری مهر، گروه استانها: خراسان رضوی بهعنوان یکی از کهنترین بسترهای تمدنی ایران، همواره نقش مهمی در حفظ و بازتولید آئینهای جمعی داشته است. شب یلدا در این استان نهتنها از خلال رسوم ظاهری، بلکه در لایههای عمیقتری از روایت، اخلاق و همدلی اجتماعی استمرار یافته است؛ امری که آن را از یک جشن ساده به یک سرمایه فرهنگی تبدیل کرده است.
در جامعهای که شتاب زندگی مدرن، روابط انسانی را به سمت فردگرایی سوق میدهد، شب چله همچنان یکی از معدود فرصتهای مکث جمعی به شمار میرود. این آئین، سازوکاری فرهنگی برای بازگرداندن گفتگو، شنیدن نسلها از یکدیگر و تجربه «با هم بودن» در معنای اصیل آن است.
شب چله در خراسان رضوی، آئینی صرفاً نوستالژیک نیست؛ بلکه قابلیتی پویا برای پاسخ به نیازهای امروز جامعه دارد. از کاهش تنهایی اجتماعی گرفته تا تقویت پیوندهای خانوادگی، یلدا ظرفیتی اجتماعی است که هنوز میتواند در متن زندگی معاصر نقشآفرین باشد.
یلدا؛ از زایش خورشید تا میراث هویتبخش جهان امروز
رضا سلیمان نوری، یک خراسانپژوه در گفتگو با خبرنگار مهر با تأکید بر قدمت بیش از هفت هزار ساله شب چله، این آئین کهن ایرانی را الگویی کمنظیر در سطح جهان برای زایش، تداوم و هماهنگسازی فرهنگی دانست و اظهار کرد: یلدا نهتنها در برابر تحولات دینی، فرهنگی و جغرافیایی دوام آورده، بلکه با نفوذ در آئینهای غربی، زمینهساز شکلگیری شب کریسمس شده و امروز نیز نقشی مؤثر در تقویت پیوندهای اجتماعی و آرامش روانی انسان معاصر ایفا میکند.
این خراسانپژوه شب چله را الگویی بسیار مناسب در سطح جهان برای زایش و هماهنگسازی فرهنگی دانست و گفت: نزدیک به هفت هزار سال است که این سنت کهن، بهرغم تمامی تغییرات دینی، فرهنگی و جغرافیایی، حفظ شده و حتی در سطح جهان گسترش یافته است.
وی افزود: آنچه امروز بهعنوان کریسمس میشناسیم، همان شب یلدای ایرانیان است که از طریق آئین مهر و میترائیسم به اروپا نفوذ پیدا کرد و به اندازهای در میان مردم اهمیت داشت که پس از گسترش مسیحیت، کشیشان و بزرگان این دین ناچار شدند این آئین «شب یلدا» را بهگونهای در برنامههای خود بگنجانند و همانندسازیهایی انجام دهند که ثمره آن، شکلگیری شب کریسمس بود. تا حدود قرن دوازدهم میلادی، این دو شب بر هم منطبق بودند، اما تغییرات تقویمی در تقویم میلادی باعث اختلاف زمانی کنونی میان شبهای یلدا و کریسمس شد. در واقع، «یلدا» واژهای برگرفته از زبان سریانی و به معنای زایش و تولد است.
سلیمان نوری ادامه داد: پیشتر ایرانیان روز پس از یلدا، یعنی یکم دیماه، را «خورروز» یا روز تولد خورشید و «دیگان» مینامیدند و به استراحت و تفریح میپرداختند. فردوسی نیز به استناد منابع تاریخی، یلدا و خورروز را به هوشنگ، از شاهان پیشدادی ایران، نسبت داده است. این روز از چنان اهمیتی در نزد ایرانیان کهن برخوردار بود که ابوریحان بیرونی آن را «میلاد اکبر» نامیده است.
این خراسانپژوه درباره تفاوت آئین یلدا در خراسان با سایر مناطق ایران عنوان کرد: در میان خراسانیها، این شب که بر اساس تحقیقات نجومی طولانیترین شب سال است، «شب چله» نامیده میشود؛ زیرا آغازگر دورهای چهلروزه است که به جشن سده در دهم بهمن ختم میشود. به همین دلیل، آئینهای ویژهای در این شب در نقاط مختلف خراسان برگزار میشود. خانوادهها دور هم جمع میشدند، شاهنامهخوانی میکردند، مادربزرگها قصه میگفتند و پدربزرگها شاهنامه میخواندند و شب را زیر کرسی و در کنار نور چراغ روشن به صبح پیوند میزدند.
وی افزود: یکی از آئینهای خاص خراسانیان در این ایام، برگزاری مراسم «سرحمومی» بود. در گذشته، خانوادهها زمان ازدواج جوانان خود را بهگونهای تنظیم میکردند که فردای این شب، یعنی خورروز، به خانه بخت بروند. به همین مناسبت، عروس و داماد در شب چله به حمام برده میشدند و آئین حنابندان برای عروس و کیسهکشی برای داماد در فضایی شاد انجام میگرفت. همزمان، در بیرون حمام نیز بازیگران به اجرای چوببازی و سیاهبازی برای مردم میپرداختند.
سلیماننوری ادامه داد: از دیگر آئینهای کهن این شب در خراسان که هنوز هم بهنوعی اجرا میشود، بردن «شبچلگی» برای عروسان تازهعقدی بود. در گذشته، خانواده داماد هدیهای به همراه هفت نوع میوه شامل انار، انگور، خربزه، به، سیب، گلابی و هندوانه برای خانواده عروس میفرستادند و خانواده عروس نیز در مقابل، هدایایی برای خانواده داماد ارسال میکردند. این کار بهنوعی اجازه حضور شبانه داماد در خانه عروس محسوب میشد.
این خراسانپژوه درباره آئین شب چله در مشهد گفت: مشهدیها در این شب رسم داشتند در خانه بزرگ خاندان جمع شوند و ضمن خوردن تنقلات، به شاهنامهخوانی بپردازند. در بسیاری از این محافل، علاوه بر شاهنامه، کتاب «حملهحیدری» و داستانهایی که در میان عامه مردم جایگاه خاصی داشت، مانند «امیرارسلان نامدار»، نیز خوانده میشد. دیوانخوانی حافظ و فال حافظ نیز در سده معاصر به آئین شب چله مشهدیها افزوده شده است.
وی افزود: خوردن هندوانه در شب چله در خراسان رضوی و مشهد رسمی دیرینه است. مشهدیهای قدیم معتقد بودند اگر در این شب مقداری هندوانه بخورند، در سراسر چله بزرگ و کوچک زمستان از سرما و بیماری در امان خواهند بود. پس از خوردن هندوانه، رسم بر این بود که پوست آن را به پشتبام همسایه بیندازند تا اگر توان خرید این میوه را نداشت، پوست آن را بتراشد و بخورد؛ این کار گاه تا بام همسایه هفتم ادامه مییافت.
سلیماننوری درباره آئینهای خاص این شب در شهرهای مختلف خراسان نیز گفت: در بیشتر شهرهای استان، شاهنامهخوانی در شب یلدا مرسوم است، اما یکی از آئینهای ویژه، مراسم «کفزدن» است. در این آئین، ریشه گیاهی «چوبک» که در این منطقه «بیخ» نامیده میشود، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف سفالی بزرگی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستههایی از چوب نازک درخت انار، مایع را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید. این کار باید در محیط سرد انجام شود. کف آمادهشده با شیره انگور مخلوط و پس از تزئین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان آورده میشود.
این خراسانپژوه با اشاره به جایگاه خاص شب چله در میان کرمانجهای شمال خراسان گفت: در گذشته، خوراک ویژه «ترخان» که ترکیبی مقوی از دانههای خوراکی کوبیدهشده همراه با شیره انگور بود، نماد اصلی این شب در میان این قوم به شمار میرفت و خانهای نبود که شام شب چله در آن ترخان نباشد. امروز نیز در روستاهای کرمانجنشین و خانههای بزرگان کرمانج قوچان و کلات، این غذا در شب چله پخته میشود. در صورت بارش برف در روزهای نزدیک به یلدا، مردم در کنار ترخان به پخت «کاچی» نیز روی میآورند.
وی یلدا را شب شاهنامهخوانی، داستانپردازیهای پرخاطره، روایت امیرارسلان نامدار و شب خوراکیهای شیرین در میان کرمانجها دانست و گفت: افروختن آتش، ساخت گوی آتشین و پرتاب آن به سوی آسمان از جمله سنتهایی بود که در گذشته میان طوایف مختلف این قوم رواج داشت و هنوز هم بهصورت محدود دیده میشود. قرائت اشعار «جعفرقلی»، شاعر کرمانج، نیز از آئینهای رایج گذشته بود که متأسفانه امروز کمرنگ شده است.
سلیمان نوری افزود: در نیشابور، مردم شب یلدا به خانه بزرگترها میروند و تا نیمهشب مینشینند. علاوه بر خوردن هندوانه، نکته مهم این آئین در نیشابور، نحوه پذیرایی میزبان است؛ بهگونهای که در برخی خانهها با ذبح گوسفند، از مهمانان با خوراک قورمه گوسفندی پذیرایی میشود.
این خراسانپژوه ادامه داد: آئین شالاندازی نیز در برخی مناطق خراسان، بهویژه سبزوار، برگزار میشود. در این آئین، خواستگار شال خود را از روزنه سقف خانه دختر به داخل میاندازد و پاسخ خانواده دختر، با گذاشتن یا نگذاشتن آجیل و شیرینی در شال، اعلام میشود. همچنین بازیهای گروهی مانند گل یا پوچ، طرح معما و چیستان توسط جوانترها و بازگویی قصهها و افسانههای قدیمی توسط بزرگان فامیل، بخشی از برنامههای این شب است.
سلیماننوری درباره تغییرات این جشن در سالهای اخیر گفت: هرچند شالوده آئین شب چله در شهرهای کوچک حفظ شده، اما در شهرهای بزرگ به دلیل تغییر ساختار خانواده و کوچک شدن آن، دوستان و همکاران جای اعضای خانواده را گرفتهاند. با این حال، شب چله همچنان زمان افزایش پیوند دوستی، همراهی و همگرایی میان نسلهای مختلف جامعه است و صرف میوه، تنقلات و غذاها بیشتر جنبه نمادین دارد.
وی درباره نقش شب چله در آموزش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی به نسل جوان گفت: آیینهایی مانند یلدا میتوانند شکاف میان نسلها را کاهش داده و زمینه انتقال آموختههای فرهنگی، دینی و اجتماعی را فراهم کنند. در شرایطی که انسان قرن ۲۱ با فشارهای روانی، تنهایی و بحران هویت مواجه است، توجه به سنتها و آیینهایی چون شب چله میتواند نقشی مؤثر در ایجاد آرامش روانی و تقویت هویت فردی و اجتماعی ایفا کند.
یلدا در خراسان روایت زنده هویت و امید اجتماعی است
مهدی قاسمی، یک عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به جایگاه تاریخی خراسان در حفظ آئینهای کهن ایرانی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: شب یلدا در این منطقه صرفاً یک جشن فصلی نیست، بلکه بخشی از نظام هویت فرهنگی و اجتماعی مردم محسوب میشود.
یک عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: خراسان در طول تاریخ، به دلیل موقعیت جغرافیایی و فرهنگی خود، نقش مهمی در انتقال و تثبیت آیینهایی مانند شب چله داشته است.
وی افزود: آنچه یلدا را در خراسان متمایز میکند، پیوند این آئین با روایت، اسطوره و ادبیات حماسی است؛ بهگونهای که شاهنامهخوانی و نقل داستانهای تاریخی، بخش جداییناپذیر این شب بوده است.
قاسمی ادامه داد: در گذشته، شب چله بهانهای برای تقویت نقش بزرگان خانواده بود؛ سالمندان در کانون توجه قرار داشتند و انتقال تجربه و حکمت به نسلهای بعدی در همین محافل شکل میگرفت.
یک عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به بُعد مفهومی یلدا بیان کرد: گذار از تاریکی به روشنایی، امید به آغاز دوباره و تحمل سختیها، مفاهیمی هستند که در فرهنگ خراسانی بهروشنی در آئین شب چله بازتاب یافتهاند.
وی تصریح کرد: این مفاهیم با باورهای دینی مردم منطقه نیز همخوانی دارد و به همین دلیل یلدا در خراسان هیچگاه صرفاً یک رسم باستانی تلقی نشده، بلکه معنایی زنده و پویا داشته است.
قاسمی خاطرنشان کرد: در جامعه امروز، آیینهایی مانند یلدا میتوانند در کاهش گسستهای اجتماعی و تقویت انسجام خانوادگی نقش مؤثری ایفا کنند.
یک عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: خراسان با پشتوانه فرهنگی خود، همچنان میتواند الگوی مناسبی برای بازخوانی و احیای آئینهای هویتبخش در سطح ملی باشد.
شب یلدا در خراسان تمرینی برای همبستگی و باهمبودن اجتماعی است
فاطمه سادات موسوی، یک پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه شب یلدا در خراسان همواره کارکردی اجتماعی داشته است، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: این آئین بستری برای همگرایی، همدلی و کاهش فاصلههای اجتماعی میان اقشار مختلف بوده است.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه بیان کرد: در گذشته، شب چله فرصتی بود تا خانوادهها و همسایهها بدون توجه به مسائل معیشتی یا تفاوتهای طبقاتی در کنار یکدیگر جمع شوند.
وی افزود: آیینهایی مانند بردن شبچلگی، پذیرایی جمعی و دورهمیهای خانوادگی، باعث تقویت شبکههای اجتماعی محلی و حس تعلق در میان مردم میشد.
موسوی ادامه داد: خوراکها و تنقلات شب یلدا در خراسان تنها جنبه تغذیهای نداشتند، بلکه هرکدام حامل معنا و امید به برکت، سلامتی و گذر زمستان بودند.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه با اشاره به نقش زنان در برگزاری این آئین گفت: مدیریت آئین شب چله، از تدارک غذا تا حفظ روایتها، بهطور سنتی برعهده زنان خانواده بوده و این امر نقش فرهنگی آنان را پررنگ میکرد.
وی بیان کرد: بازیهای جمعی، معماگویی، نقل قصه و مشارکت کودکان در این شب، زمینه آموزش غیرمستقیم ارزشهای اجتماعی را فراهم میکرد.
موسوی با اشاره به تغییر سبک زندگی در شهرهای بزرگ گفت: هرچند برخی از مظاهر سنتی یلدا کمرنگ شده، اما جوهره این آئین همچنان ظرفیت احیا و بازتعریف دارد.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه افزود: اگر یلدا از نگاه مصرفگرایانه فاصله بگیرد و بر مفهوم باهمبودن تأکید شود، میتواند پاسخگوی بخشی از نیازهای روانی جامعه امروز باشد.
وی تأکید کرد: آئینهای بومی خراسان، از جمله شب چله، میراثی زندهاند که همچنان میتوانند در تقویت هویت فرهنگی و آرامش اجتماعی نقشآفرین باشند.
شب چله، میراث زنده خراسان رضوی
شب چله در خراسان رضوی بیش از آنکه یک جشن زمستانی باشد، آیینهای از ارزشهایی است که جامعه به آن نیاز دارد؛ همدلی، روایت مشترک و احساس تعلق. این آئین ثابت میکند که حتی در روزگاری که ارتباطات مجازی پررنگ شده، جمعشدن دور یک سفره و شنیدن صدای گرم یکدیگر همچنان معنا دارد.
یلدا فرصتی است تا مردم این خطه، دور از شتاب روزمره، لحظهای مکث کنند و با یکدیگر دوباره ارتباط بگیرند. همین توقف کوتاه، نقشی اساسی در کاهش تنشهای اجتماعی و احیای امید جمعی ایفا میکند؛ نقشی که هیچ ابزار مدرن دیگری جای آن را نمیگیرد.
حفظ و پاسداشت شب چله در خراسان رضوی به معنای پاسداری از هویت فرهنگی این منطقه است. آئینی که طی قرنها توانسته با تحولات اجتماعی سازگار شود و هر نسل، رنگ تازهای به آن بیفزاید. این استمرار، نشاندهنده ظرفیت عظیم فرهنگ بومی برای بقا و تحول است.
اکنون که جامعه با چالشهایی همچون کاهش ارتباطات چهرهبهچهره و گسترش تنهایی اجتماعی مواجه است، بازخوانی کارکردهای آئینی چون یلدا اهمیت بیشتری پیدا میکند. خراسان با پیشینه فرهنگی خود، میتواند الگوی احیای چنین سنتهایی در سایر مناطق کشور باشد.
بهاینترتیب، شب چله در خراسان رضوی نهفقط یادگاری از گذشته، بلکه سرمایهای فرهنگی برای آینده است؛ سرمایهای که اگر بهدرستی دیده و تقویت شود، میتواند در تقویت انسجام اجتماعی، افزایش امید جمعی و پایداری هویت فرهنگی نقشی اساسی ایفا کند. همین ظرفیت است که یلدا را به یکی از ماندگارترین آئینهای این سرزمین تبدیل میکند.












