خبرگزاری مهر، گروه استانها- کوروش دیباج: در دومین نشست از سلسله نشستهای اهل اصفهانم با موضوع آباد و آبادانی در اصفهان، محمدرضا اولیا معمار و مرمتگر پیشکسوت ایرانی، شامگاه پنجشنبه در عمارت سعدی اصفهان با نگاهی عمیق، انتقادی و تجربهمحور به تبیین نسبت میان معماری، مرمت، دانش، اخلاق حرفهای و مفهوم آبادانی پرداخت. این نشست به همت حوزه هنری استان اصفهان و مؤسسه نقش و خیال برگزار شد و با استقبال جمعی از معماران، پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان به میراث فرهنگی همراه بود.
اولیا در ابتدای سخنان خود با اشاره به دشواری سخن گفتن پس از چهرههای صاحبنظر، اظهار کرد: صاحبنظری با داشتن مدرک دانشگاهی تفاوت بنیادین دارد و جامعه امروز ما بیش از آنکه نیازمند مدرک باشد، به نظریه، اندیشه و حرف تازه نیاز دارد. وی با نقد وضعیت آموزش عالی کشور افزود: دانشگاههای ما در بسیاری از موارد به کارخانه مدرکسازی تبدیل شدهاند، در حالی که توسعه واقعی از دل فهم، تجربه و مسئولیتپذیری بیرون میآید نه از انباشت عناوین علمی.

نقد مدرکگرایی و مفهوم توسعهزدگی
این معمار و مرمتگر با اشاره به کاربرد نادرست شاخصهای توسعه، اظهار کرد: ما دچار نوعی توسعهزدگی شدهایم؛ یعنی نشانههای توسعه را گرفتهایم اما به جوهره آن نرسیدهایم. داشتن تعداد بالای دکتر و مهندس لزوماً به معنای پیشرفت نیست، همانطور که بیماری مزمن اقتصاد کشور با وجود انبوه متخصصان درمان نشده است.
وی افزود: علم را نباید مانند باک بنزین دید که با پر شدن، انسان کامل شود. این نگاه، نگاهی معیوب به دانش است.
اولیا با انتقاد از واردات شاخصهای ارزیابی علمی از غرب، بیان کرد: ما معیارهایی را پذیرفتهایم که با بستر فرهنگی و تاریخی ما سازگار نیست. در حالی که بسیاری از سازندگان آثار فاخر معماری ایران، هیچگاه آموزش رسمی دانشگاهی نداشتهاند اما دانشی عمیق و کارآمد در اختیار داشتهاند.
وی تأکید کرد: سواد فقط خواندن و نوشتن نیست، بلکه توان فهم، تشخیص و عمل درست در موقعیت درست است.

استادکاران سنتی، حاملان دانش نانوشته
وی با ذکر نمونههایی از استادکاران برجسته معماری سنتی ایران، اظهار کرد: استادکارانی وجود داشتند که بدون مدرک دانشگاهی، پیچیدهترین مسائل سازهای و فنی را با دقت حل میکردند. این افراد حامل دانشی بودند که مکتوب نبود اما سینهبهسینه منتقل میشد. اولیا افزود: این دانش نانوشته حاصل قرنها تجربه، آزمون و خطا و زیست در اقلیم و فرهنگ خاص بوده است.
این مرمتگر با اشاره به تجربههای میدانی خود در مرمت بناهای تاریخی، بیان کرد: بسیاری از اصولی که امروز در معماری پایدار مطرح میشود، قرنها پیش در معماری سنتی ایران رعایت شده بود. از شیببندی کفها گرفته تا نحوه استفاده از مصالح، همه بر اساس منطق، اقلیم و نیاز انسان طراحی شده بود.
وی ادامه داد: اگر این زبان و این دانش منسوخ شود، معماری ما نیز بیریشه خواهد شد.
حمام، مسجد و خانه؛ معماری به مثابه فرهنگ زیسته
اولیا در بخش دیگری از سخنان خود با تمرکز بر فضاهای عمومی سنتی مانند حمامها و مساجد، اظهار کرد: معماری سنتی ما فقط ساخت بنا نبود، بلکه ساماندهی زندگی بود. حمامهای قدیمی بر اساس پروتکلهایی دقیق ساخته میشدند که هم بهداشت، هم صرفهجویی در انرژی و هم کرامت انسانی را در نظر میگرفت. این پروتکلها مکتوب نبودند اما به شکل دقیق اجرا میشدند.
وی با اشاره به تفاوت نگاه سنتی و مدرن به فضا، بیان کرد: در معماری سنتی، هر فضا معنا داشت و هر تصمیم مبتنی بر فهم عمیق از انسان و طبیعت بود. مسجد، خانه و بازار هرکدام پاسخ مستقیمی به نیازهای جسمی، روحی و اجتماعی انسان بودند. اولیا تصریح کرد: ما امروز بسیاری از این معانی را از دست دادهایم و صرفاً به تقلید فرمها بسنده کردهایم.

اصفهان؛ دانشگاهی به وسعت یک شهر
این معمار پیشکسوت با توصیف اصفهان بهعنوان دانشگاهی زنده، اظهار کرد: شهر اصفهان یک متن خواندنی است. هر بنا، هر کوچه و هر میدان آن حامل دانشی است که باید آموخته شود.
وی افزود: معماری اصفهان یک نظام آموزشی پیوسته است که هیچگاه فارغالتحصیل ندارد و هر بار که به آن بازمیگردیم، درس تازهای میآموزیم.
اولیا با تأکید بر لزوم بازگشت به خوانش آثار تاریخی، بیان کرد: اسناد مصنوع، یعنی بناها و فضاهای تاریخی، واجد ارزشهایی هستند که قابلیت قرائت دارند. اما ما سواد خواندن آنها را از دست دادهایم.
وی ادامه داد: آموزش معماری باید از دل مواجهه مستقیم با این آثار آغاز شود، نه صرفاً از کلاس و کتاب.
فرایند یادگیری و مسئولیت معلم
اولیا با اشاره به مفهوم آموزش بهعنوان یک فرایند، اظهار کرد: یادگیری یک پروژه کوتاهمدت نیست، بلکه یک فرایند مداوم و مبارک است. معلم کسی نیست که پاسخ آماده بدهد، بلکه کسی است که پرسش درست ایجاد کند. اگر دانشجو به پاسخ برسد، دهها پرسش دیگر نیز برایش گشوده خواهد شد.
این مرمتگر با انتقاد از سطحینگری در آموزش، بیان کرد: لقمه آماده در دهان دانشجو گذاشتن، خیانت به فرآیند یادگیری است. لذت کشف، مزد واقعی معلم است و این لذت با هیچ عنوان و مزایای اداری قابل مقایسه نیست.
وی تأکید کرد: معماری بدون تفکر، به تکرار و شکست میانجامد.

آبادانی در برابر ویرانگری
اولیا در جمعبندی سخنان خود با بازگشت به مفهوم آبادانی، اظهار کرد: نمیتوان از آبادانی سخن گفت و از ویرانگری غافل بود. هر تصمیم نادرست در معماری و شهرسازی، میتواند به تخریب فرهنگی و اجتماعی منجر شود.
وی افزود: آبادانی نیازمند فهم، احترام به نعمتها و شناخت ظرفیتهای بومی است.
این معمارتصریح کرد: اگر آینده تمدن ایران برای ما مهم است، باید چراغی برای راه بیفروزیم. این چراغ، دانش، زبان، اخلاق و صداقت است. اگر نتوانیم منبع نور باشیم، دستکم باید بازتابدهنده نور باشیم.
اولیا تأکید کرد: نور علم راه را نشان میدهد و بیتوجهی به آن، ناسپاسی در برابر میراثی است که به ما رسیده است.
این نشست با تأکید بر ضرورت بازاندیشی در مفهوم آبادانی، نقش معماری در فرهنگ و اهمیت انتقال تجربه میان نسلها به پایان رسید؛ نشستی که بار دیگر نشان داد اصفهان نه فقط یک شهر، بلکه یک متن زنده و یک دانشگاه همواره گشوده است












