خیز دوباره بختیاری برای نجات کشور؛ «پتروپالایش» جایگزین تفنگ شد، اما راه را بسته‌اند!

خبرآنلاین چهارشنبه 26 آذر 1404 - 15:49
«پروژه عقیم‌سازی «دژ دفاعی زاگرس» کلید خورده است ، تبدیل گاز متان به اوره و سپس صادرات آن، در شان کشوری با بلندپروازی‌های ایران نیست. مسیر درست، تبدیل این گاز به پیچیده‌ترین ترکیبات آلی در پتروپالایش بختیاری است تا هم چرخ‌های صنعت دفاعی روان‌تر بچرخد و هم مسجدسلیمان پس از یک قرن استخراج نفت، طعم واقعی توسعه صنعتی و اشتغال پایدار را بچشد.

نوید احمدپور - خبرآنلاین خوزستان - در حالی که جهان به سمت "پارک‌های شیمیایی یکپارچه" حرکت می‌کند، بررسی‌های نخبگان صنعت نشان می‌دهد که منطقه مسجدسلیمان بر روی گنجینه‌ای از فرصت‌های سوخته نشسته است. طرح اتصال خروجی "پتروشیمی مسجدسلیمان" به عنوان خوراک ورودی "پتروپالایش بختیاری"، تنها یک پروژه اقتصادی نیست؛ بلکه یک دکترین دفاعی برای بی‌نیازسازی کشور از واردات محصولات استراتژیک (از سوخت‌های خاص تا پلیمرهای پیشرفته نظامی) محسوب می‌شد. این گزارش فاش می‌کند که چگونه توقف یا کندی در تکمیل این زنجیره، عملاً به معنای صادرات "یارانه انرژی" به جای تولید "اقتدار ملی" است و چرا مدل توسعه‌ای این منطقه پتانسیل رقابت با مجمتع‌های پیشرفته در چین و آلمان را دارد.

کالبدشکافی فنی؛ پتروشیمی مسجدسلیمان در ترازوی جهانی

اگرچه مسجدسلیمان را با لقب نوستالژیک «شهر اولین‌های نفتی» می‌شناسیم، اما در معادلات مدرن صنعتی، برگ برنده این مجتمع فراتر از تاریخچه آن است. اهمیت راهبردی امروز این سایت، استقرار آن درست بر دهانه مخازن عظیم و دست‌نخورده «گاز ترش» (گاز همراه با گوگرد) در چین‌خوردگی‌های زاگرس است؛ این یعنی در حالی که پتروشیمی‌های دیگر برای دریافت خوراک نیازمند احداث هزاران کیلومتر خط لوله پرهزینه هستند، مسجدسلیمان بر سرچشمه نشسته است. این دسترسی مستقیم به خوراک ارزان و فراوان، در کنار موقعیت جغرافیایی خاص که دسترسی به منابع آبی پایدار سدها (برای خنک‌سازی تأسیسات) را تضمین می‌کند، مسجدسلیمان را از یک «موزه نفتی» به یک «لوکیشن طلایی» تبدیل کرده که هزینه تمام‌شده تولید در آن به مراتب پایین‌تر از رقبای مستقر در عسلویه یا ماهشهر است.
۱. مقایسه با غول‌های اوره و آمونیاک جهان:
محصول پایه فعلی پتروشیمی مسجدسلیمان، اوره و آمونیاک است. اگر بخواهیم این مجتمع را به صورت مستقل مقایسه کنیم:
•    رقیب جهانی (یارا اینترنشنال نروژ) :  شرکت یارا بزرگترین تولیدکننده کودهای شیمیایی جهان است. اما پاشنه آشیل یارا هزینه بالای گاز طبیعی در اروپاست. مسجدسلیمان با دسترسی به مخازن عظیم گاز در زاگرس، هزینه خوراک بسیار پایین‌تری دارد.
•    رقیب منطقه‌ای (قافکو قطر): قافکو قطر: َ بزرگترین تولیدکننده تک‌سایتی اوره در جهان است. پتروشیمی مسجدسلیمان از نظر تکنولوژی (لایسنس‌های اروپایی و ژاپنی مانند Toyo و Casale) با قافکو برابری می‌کند، اما مزیت مسجدسلیمان در "ارتفاع از سطح دریا" و نزدیکی به منابع آب پشت سدها (سد گتوند و شهید عباسپور) برای سیستم‌های خنک‌کننده است که راندمان حرارتی را نسبت به واحدهای مستقر در بیابان‌های گرم قطر افزایش می‌دهد.
۲. نقد مدل فعلی (خام‌فروشی مدرن):
در حال حاضر، بخش عمده محصول پتروشیمی مسجدسلیمان (اوره گرانول) صادر می‌شود. در ادبیات دانشگاهی اقتصاد انرژی، به این فرآیند "Monetizing Gas" (پول‌سازی از گاز) می‌گویند، نه ایجاد ارزش افزوده واقعی.
صادرات اوره یعنی ما گاز با ارزش کشور را تبدیل به کود کرده و به کشاورزان هندی یا برزیلی می‌دهیم. در حالی که در مدل‌های پیشرفته جهانی (مانند پتروشیمی‌های باسف در آلمان)، اوره و آمونیاک "محصول نهایی" نیستند، بلکه "آجر اول" برای ساختن هزاران محصول دیگرند.

حلقه مفقوده استراتژیک؛ پتروپالایش بختیاری و دکترین دفاعی

نقطه عطف این تحقیق اینجاست: فلسفه وجودی پتروشیمی مسجدسلیمان، تغذیه پتروپالایش بختیاری بود.
بر اساس طرح‌های کلان و تحلیل‌های کارشناسی، قرار بود محصولاتی نظیر آمونیاک، متانول یا گازهای سنتزی تولید شده در فاز اول، مستقیماً وارد راکتورهای پتروپالایش بختیاری شوند و این خود از دو منظر قابل بررسی است:
۱. اهمیت حیاتی برای صنایع دفاعی:
اگر این زنجیره (پتروشیمی مسجدسلیمان – پتروپالایش بختیاری) تکمیل می‌شد، خروجی آن دیگر "کود شیمیایی" نبود. محصولات زیر که همگی در صنایع دفاعی کاربرد حیاتی دارند، خروجی این هم‌افزایی بودند:
•    نیترات آمونیوم گرید انفجاری: آمونیاک تولیدی مسجدسلیمان، ماده اولیه اصلی برای تولید نیترات‌های خاصی است که در سوخت موشک‌ها و مواد منفجره قدرتمند کاربرد دارد.
•    پلیمرهای مهندسی و رزین‌ها: با تبدیل اوره به "ملامین" و ترکیب آن با فرمالدهید (در زنجیره بختیاری)، رزین‌های فوق‌مقاوم برای ساخت بدنه‌های کامپوزیتی پهپادها و تجهیزات نظامی سبک تولید می‌شد.
•    هیدرازین و مشتقات سوختی: در صورت توسعه زنجیره آمونیاک در پتروپالایش بختیاری، امکان تولید پیشران‌های مایع  برای صنایع هوافضا فراهم می‌شد.
۲. مدل سایت ممنوعه:
در جهان، مجتمع‌هایی که خوراک صنایع نظامی را تأمین می‌کنند، به صورت یکپارچه و در مناطق حفاظت شده ساخته می‌شوند. موقعیت جغرافیایی مسجدسلیمان (در میان کوه‌های زاگرس) یک "پدافند غیرعامل طبیعی" است. برخلاف پتروشیمی‌های ماهشهر یا عسلویه که در نوار ساحلی و در تیررس تهدیدات دریایی هستند، مجموعه مسجدسلیمان-بختیاری در عمق استراتژیک کشور قرار دارد. این ویژگی باعث می‌شود که این هاب، ایده‌آل‌ترین نقطه برای تولید مواد شیمیایی حساس دفاعی باشد.

مقایسه تطبیقی مدل یکپارچه  با رقبا

اگر فرض کنیم پتروپالایش بختیاری راه‌اندازی شده و کل محصول پتروشیمی مسجدسلیمان را مصرف کند، این مدل چه جایگاهی در جهان دارد؟
۱. مقایسه با مدل یکپارچگی شرکت باسف آلمان:
شرکت باسف در لودویگسهافن، مفهوم "یکپارچگی" را ابداع کرد. در این مدل، هیچ محصولی از کارخانه خارج نمی‌شود مگر اینکه به محصول نهایی تبدیل شده باشد.
این در حالی است که ،پتروشیمی مسجدسلیمان فعلی شبیه به یک کارخانه "تک‌محصولی" در ترینیداد و توباگو است (مدل مستعمراتی: تولید و صادرات).
اما با احداث پتروپالایش بختیاری، این سایت تبدیل به یک "یکپارچه ایرانی" می‌شود. جایی که حرارت اتلافی یک واحد، برق واحد دیگر را تأمین می‌کند و محصول جانبی یک راکتور، خوراک راکتور بعدی است. این یعنی کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی هزینه‌های تولید نسبت به رقبای جدا افتاده.
۲. مقایسه با مجتمع‌های نظامی-صنعتی نورینکو چین :
شرکت‌های چینی نظیر نورینکو، مجتمع‌های شیمیایی عظیمی دارند که در زمان صلح کود و پلاستیک تولید می‌کنند و در زمان تهدید، بلافاصله خطوط را به تولید مواد پیشرانه و انفجاری تغییر می‌دهند.
پتروشیمی مسجدسلیمان بدون پتروپالایش بختیاری، فاقد این "انعطاف‌پذیری استراتژیک است. اتصال این دو، به ایران قدرت مانور می‌دهد تا بسته به نیاز روز (کشاورزی یا دفاعی)، خروجی سیستم را تنظیم کند.

فرصت‌های توسعه‌ای و احیای "شهر اولین‌ها"

اما ببینیم در صورت راه اندازی کامل این اکوسیستم (پتروشیمی مسجدسلیمان + پتروپالایش بختیاری) فراتر از سودآوری شرکتی، چه بر سر منطقه می‌آورد؟
۱. پایان نفرین منابع :
مسجدسلیمان نماد کلاسیک "نفرین منابع" است؛ شهری که روی نفت خوابیده اما با بیکاری دست و پنجه نرم می‌کند.
•    فرصت اشتغال: پتروشیمی‌های بالادستی (مثل اوره فعلی) سرمایه‌بر هستند اما اشتغال‌زا نیستند . اما پتروپالایشگاه‌ها و صنایع پایین‌دستی که خوراک خود را از آنها می‌گیرند، به شدت "کارگرطلب" هستند. برآوردها نشان می‌دهد تکمیل زنجیره ارزش در پتروپالایش بختیاری می‌تواند بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ شغل مستقیم فنی و مهندسی ایجاد کند که عملاً نرخ بیکاری در مسجدسلیمان، لالی و اندیکا را تک‌رقمی خواهد کرد.
۲. توسعه زیرساخت‌های لجستیکی
برای حمل محصولات نهایی (که دیگر گاز نیستند و جامد یا مایع‌اند)، نیاز مبرم به اتصال مسجدسلیمان به شبکه ریلی کشور وجود دارد. این پروژه اقتصادی، توجیه لازم برای کشیدن خط آهن به شمال خوزستان را فراهم می‌کند؛ اتفاقی که نزدیک به 100 سال است وعده داده شده اما عملی نشده.
۳. پارک‌های شیمیایی تخصصی:
با وجود خوراک پتروپالایش بختیاری، امکان راه‌اندازی کارگاه‌های کوچک و متوسط در اطراف مجتمع فراهم می‌شود. تولید رنگ‌های صنعتی، چسب‌های خاص، قطعات پلاستیکی مهندسی و کودهای ترکیبی پیشرفته توسط بخش خصوصی بومی، اکوسیستمی شبیه به "پارک شیمیایی جبیل" در عربستان را در مقیاس کوچکتر ایجاد خواهد کرد.


چالش‌ها و تهدیدهای عدم اجرا

چرا تاکنون این اتصال طلایی برقرار نشده است؟ تحقیقات ما نشان می‌دهد موانع اصلی تکنیکال نیستند، بلکه مدیریتی و تأمین مالی هستند. اما اگز خط از دست رفتن زمان را در نظر نگیریم و به این تعلل ادامه دهیم و اگر پتروشیمی مسجدسلیمان زنجیره ارزش خود را تکمیل نکند، رقبای منطقه‌ای (عربستان و امارات) به شدت در حال توسعه صنایع پایین‌دستی اوره و متانول هستند بخش های مورد نظر بازار را در دست خواهند گرفت و در ۵ سال آینده با اشباع بازار جهانی اوره مواجه شده و مجبور به کاهش تولید خواهد شد. 
از دیدگاه امنیت ملی نیز  عدم تکمیل پتروپالایش بختیاری یعنی وابستگی صنایع دفاعی به واردات برخی مواد واسطه که در شرایط تحریم، پاشنه آشیل محسوب می‌شود. خودکفایی در این بخش، یک "بازدارندگی نامتقارن" ایجاد می‌کند.

فرمان آتش برای توسعه

پتروشیمی مسجدسلیمان در وضعیت فعلی، یک "کارخانه خوب" است، اما با اتصال به پتروپالایش بختیاری به یک "دارایی ملی بی‌نظیر" تبدیل می‌شود.
بر طبق تحقیقات خبرگزاری خبرآنلاین ، مقایسه‌های علمی نشان می‌دهد که هیچ کجای جهان، چنین ترکیبی از "امنیت جغرافیایی"، "وفور خوراک ارزان" و "نزدیکی به آب" را یکجا ندارد.
برای صنایع دفاعی کشور، این پروژه یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. تبدیل گاز متان به اوره و سپس صادرات آن، در شان کشوری با بلندپروازی‌های ایران نیست. مسیر درست، تبدیل این گاز به پیچیده‌ترین ترکیبات آلی در پتروپالایش بختیاری است تا هم چرخ‌های صنعت دفاعی روان‌تر بچرخد و هم مسجدسلیمان پس از یک قرن استخراج نفت، طعم واقعی توسعه صنعتی و اشتغال پایدار را بچشد.
تعریف پروژه پتروپالایش بختیاری ذیل "طرح‌های اولویت‌دار پدافند غیرعامل" و تخصیص خط اعتباری ویژه از صندوق توسعه ملی، تنها راه شکستن قفل این گنجینه ملی است. زمان برای مسجدسلیمان و صنایع استراتژیک کشور به سرعت در حال گذار است.


تراژدی غارت آینده؛ وقتی «سفره‌های خالی» تاوان «خیانت‌های مدیریتی» را می‌دهند

این تنها یک اشتباه محاسباتی یا سوءمدیریت نیست، بلکه مصداق بارز «کشتار فرصت‌ها» در سرزمینی است که یک قرن شیره جانش را برای توسعه ایران مکیده‌اند، اما سهمش همواره فقر، بیکاری و حسرت بوده است. سناریوی کثیف «زیان‌دهی تعمدی» و زمین‌گیر کردن پتروشیمی مسجدسلیمان، عملاً حکم تیر خلاص به امید هزاران جوان تحصیل‌کرده بختیاری بود که چشم‌انتظار پایان کابوس بیکاری بودند. آنانی که با کارشکنی و ایجاد بحران‌های ساختگی، راه را بر تولد «پتروپالایش بختیاری» بستند، باید بدانند که امروز نه فقط مسئول ترازنامه‌های منفی یک شرکت، بلکه متهم ردیف اول سفره‌های خالی، مهاجرت اجباری و آسیب‌های اجتماعی فزاینده در منطقه‌ای هستند که روی اقیانوس ثروت، در فقر دست‌وپامی‌زند. تبدیل کردن «پیشران توسعه ملی» به یک «بنگاه ورشکسته»، خیانتی آشکار به مردم نجیب زاگرس است که تاریخ هرگز مسببان آن را نخواهد بخشید.

48

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.