رعد و برق؛ ناجی ژابی شد

همشهری آنلاین دوشنبه 24 آذر 1404 - 20:42
رودریگو توانست حداقل برای چند هفته هم که شده جلوی حکم اخراج سرمربی رئال را بگیرد.

همشهری آنلاین_ ورزشگاه مندی‌زوروتسا برای رئال‌مادرید هرگز یک تفریحگاه نبوده است؛ یک سیاهچال کوچک و پرسر و صداست که در آن رویاهای زیادی دفن شده‌اند. اما یکشنبه‌شب، این ورزشگاه صحنه‌ اتفاقی فراتر از فوتبال بود. صحنه یک درام تمام‌عیار بود که در آن پادشاهی در آستانه سقوط (ژابی آلونسو) توسط شوالیه‌ای که پیش‌تر شمشیرش را گرفته بود (رودریگو)، نجات یافت. در این شب رئال‌مادرید ۲بر یک آلاوس را شکست داد، اما نتیجه روی تابلو، دروغگوترین راوی تاریخ است. آنچه در ورزشگاه دیدیم، روایتی از خیانت، ترس، اشتباهات داوری و در نهایت، رستگاری بود؛ آن هم با یک ‌گل یک ‌ستاره برزیلی که لقب رعدوبرق را یدک می‌کشد.
۱-بیایید تعارف را کنار بگذاریم. اگر رئال‌مادرید این بازی را نمی‌برد، صبح دیروز تیتر مارکا و آس چه بود؟ پایان ژابی. ژابی آلونسو، مردی که با بایرلورکوزن فوتبال را به شعر تبدیل کرده بود، در مادرید فهمید که صبر واژه‌ای بی‌معنی است. فصل برای او خوب شروع شد اما پس از پیروزی بر بارسا در ال‌کلاسیکو روزهای پرنوسان از راه رسید. تساوی‌های بدموقع و آن باخت به سلتاویگو در خانه و پس از شکست خانگی مقابل سیتی، جایگاه او را متزلزل کرد. فلورنتینو پرز در جایگاه ویژه نبود، اما سنگینی نگاهش حتی از مادرید هم حس می‌شد. شایعات بی‌رحمانه بودند؛ کلوپ در دسترس است و زیدان منتظر تماس. از همین‌رو ژابی این هفته نه برای ۳امتیاز که برای بقای شغلش می‌جنگید. او با چهره‌ای که سعی می‌کرد آرامش همیشگی‌اش را حفظ کند، کنار خط ایستاده بود، اما لرزش دستانش وقتی بطری آب را برمی‌داشت، داستان دیگری می‌گفت.
۲-بازی شروع شد و رئال‌مادرید ژابی، باز هم همان تصویر آشنای این فصل بود؛ مالکیت توپ بالا (۶۸درصد در نیمه‌اول)، پاس‌های زیاد، اما زهر کم. جود بلینگام، که حالا در نقش یک شماره‌۸ کلاسیک بازی می‌کند، سعی می‌کرد ریتم بدهد. دقیقه‌۲۴، نبوغ انفرادی بر تاکتیک غلبه کرد. پاس قطری و لیزری جود، کیلیان امباپه را در موقعیت خوبی قرار داد. و کیلیان... خب، او کیلیان است. چند قدم رو به جلو ضربه‌ای که تور را لرزاند و فریادی که شاید کمی از استرس ژابی کم کرد. با این گل همه‌چیز آرام به‌نظر می‌رسید اما رئال این فصل، استاد زنده کردن مرده‌هاست.
۳-نیمه‌دوم، آلاوس تیمی متفاوت بود. آنها فهمیدند که این رئال‌مادرید، آن هیولای ترسناک گذشته نیست که اگر حمله کنی، تو را ببلعد. آلاوس جلو کشید. پرس کرد و رئال عقب نشست. دقیقه۶۸، فاجعه رخ داد. یک ارسال ساده، اشتباه محاسباتی مندی در جایگیری و ضربه تمام‌کننده کارلوس ویسنته؛ یک-یک. ورزشگاه منفجر شد. دوربین روی صورت ژابی زوم کرد. او یخ زده بود. در آن لحظه، او داشت صدای تایپ حکم اخراجش را می‌شنید. بارسلونا بازی‌اش را برده بود و این تساوی یعنی افزایش فاصله. یعنی پایان رویا. رئال آشفته بود. پاس‌ها به مقصد نمی‌رسید. وینیسیوس عصبی شده بود و مدام با داور بحث می‌کرد.
۴-درام اصلی اما جای دیگری بود. بیایید به عقب برگردیم؛ به تابستان۲۰۲۵. وقتی ژابی آمد، نخستین قربانی سیستم او چه کسی بود؟ رودریگو. ژابی معتقد بود رودریگو در سیستم مبتنی بر مالکیت و پرس او جایی ندارد. او به وینگرهایی نیاز داشت که مثل پیستون عمل کنند یا هافبک‌های خلاقی مثل ویرتز (که شایعه آمدنش بود) و گولر. رودریگو، مرد شب‌های غیرممکن چمپیونزلیگ، مرد ۲گل دقیقه نودی به سیتی، ناگهان تبدیل شد به یک نیمکت‌نشین لوکس. گزارش‌ها می‌گفتند رابطه این دو سرد و حرفه‌ای است. رودریگو غمگین بود. او بازیکنی نیست که اعتراض کند، اما زبان بدنش فریاد می‌زد. او در اکثر بازی‌های بزرگ فصل روی نیمکت نشسته بود اما سرنوشت، شوخ‌طبعی عجیبی دارد.
۵-اینجاست که تفاوت مربی و بازیکن مشخص می‌شود. ژابی تاکتیک می‌چیند، اما این بازیکنان هستند که باید روحشان را در زمین بدمند. دقیقه۷۶، بازی گره خورده بود. رئال نیاز به معجزه داشت. وینیسیوس که تمام شب مدافعان آلاوس او را زده بودند، یک لحظه از بند رها شد. او فرار کرد، اما زاویه بسته بود. همه منتظر پاس به عقب برای بلینگام یا امباپه بودند. اما وینیسیوس کسی را دید که ژابی او را نمی‌دید؛ رودریگو. رودریگو با یک حرکت مورب هوشمندانه (چیزی که فقط در ذات اوست و هیچ مربی‌ای نمی‌تواند آموزش دهد) خودش را به فضای کور دفاع رساند. پاس وینی رسید. ضربه؟ مرگبار. توپ به تور چسبید و بازی ۲بر یک شد.
۶-شادی گل؟ این بخش احساسی ماجراست. رودریگو ندوید تا جلوی دوربین‌ها ژست بگیرد. او فریاد زد. فریادی از ته دل. فریادی که ماه‌ها بغض نیمکت‌نشینی، تحقیر تاکتیکی و نادیده گرفته شدن پشتش بود. هم‌تیمی‌ها رویش ریختند. ژابی کنار خط چه کرد؟ او مشت‌هایش را گره کرد، اما نگاهش... نگاهش به رودریگو آمیزه‌ای از شرمندگی و سپاسگزاری بود. پسری که او نمی‌خواست، حالا او را نجات داده بود. این گل، فقط ۳امتیاز نبود؛ امضای سند بقای ژابی بود. شاید به همین دلیل چند دقیقه بعد از گل ژابی ناجی‌اش را در آغوش گرفت و از او حسابی تشکر کرد.
۷-نمی‌شود از بازی‌های لالیگا نوشت و از داوری نگفت. این بخش تاریک فوتبال اسپانیاست. اواخر بازی (دقیقه‌۸۶)، صحنه‌ای رخ داد که خون مادریدی‌ها را به جوش آورد. وینیسیوس در محوطه جریمه با ضربه خشن مدافع آلاوس سرنگون شد. صحنه به‌قدری واضح به‌نظر می‌رسید که حتی بازیکنان آلاوس هم برای لحظه‌ای ایستادند. اما سوت داور؟ خاموش ماند. VAR؟ سکوت کرد. تکرار تلویزیونی نشان می‌داد که برخورد صورت گرفته، اما داوران اتاق VAR ظاهرا مشغول نوشیدن قهوه بودند. اگر بازی مساوی می‌شد، این صحنه می‌توانست بزرگ‌ترین رسوایی فصل باشد. رئال‌مادرید امسال بارها از داوری نالیده است (پرونده نگریرا هنوز در ذهن‌هاست)، و این صحنه بنزینی بود بر آتش تئوری‌های توطئه. وینیسیوس بعد از بازی در میکس‌زون گفت: «انگار باید پای ما بشکند تا سوت بزنند.»

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.