خبرگزاری مهر، گروه استانها: پوشش و حفظ مرز میان حریم شخصی و اجتماعی زن، از دیرزمان در فرهنگ ایرانی جایگاهی ریشهدار داشته است. از زنان فرهیخته دوران هخامنشی و اشکانی گرفته تا بانوان اندیشمند عصر اسلامی، انتخاب پوشش آراسته و موقر بخشی از هویت زن ایرانی و نشانهای از شأن اجتماعی وی تلقی میشده است.
با ورود اسلام، این سنت تقویت و معناهای اخلاقی، معنوی و اجتماعی تازهای به آن افزوده شد. حجاب در نگاه اسلامی نه تنها نماد کرامت زن و احترام به شخصیت انسانی وی است، بلکه نوعی آزادی از نگاه ابزاری و انتخاب آگاهانه به شمار میرود؛ انتخابی که زنان بسیاری در جهان اسلام و حتی خارج از آن، با اراده خود به سوی آن رفتهاند.
در طول دهههای اخیر نیز، بانوان محجبه ایرانی در عرصههای علمی، ورزشی، فرهنگی و دیپلماسی با درخشش چشمگیر نشان دادهاند که حجاب مانع پیشرفت نیست، بلکه گاهی سکوی هویتبخش آنان برای حضور مؤثرتر در جامعه بوده است. از دانشمندان زن گرفته تا ورزشکاران بینالمللی با حجاب کامل، این پیام را به جهان منتقل کردهاند که زیبایی، توانمندی و اعتمادبهنفس، در کنار پوشش اسلامی معنا پیدا میکند، نه در تقابل با آن.
در چنین زمینهای، مباحث درباره «زیبایی» و نسبت آن با «حجاب» باید در بستر فرهنگی و تاریخی ایران دیده شود؛ جایی که زن نه با ظاهر، بلکه با هویت چندلایه خود شناخته میشود.

زینبسادات موسویکیا، عضو شورای راهبری عفاف و حجاب گلستان، در واکنش به برخی ادعاها درباره رابطه میان بیحجابی و زیبایی میگوید: زیبایی یک مفهوم چندبُعدی و عمیقاً فرهنگی و شخصی است؛ هر جامعهای بر اساس هویت، فرهنگ و ارزشهای خود، معیارهای زیبایی را تعریف میکند.
وی تأکید میکند که حجاب در فرهنگ اسلامی، نشانهای از هویت، انتخاب آگاهانه و کرامت زن است: حجاب فقط یک پوشش نیست؛ نوعی زیبایی معنوی و شخصیتی است که در اعتمادبهنفس، رفتار و نگاه زن مسلمان جلوه پیدا میکند.
حجاب، بومی برای خلاقیت و زیبایی
موسویکیا با اشاره به ظرفیتهای زیباییشناختی پوشش ایرانی–اسلامی میگوید: حجاب را میتوان مانند یک بوم هنری برای خلاقیت دانست. تنوع رنگها، طرحها، جنس پارچهها و مدلهای مختلف مانتو، شال و مقنعه این امکان را میدهد که هر زن بر اساس سلیقه، فصل و شرایط اجتماعی، زیبایی خود را با چارچوبهای فرهنگی _دینی تلفیق کند.
وی معتقد است: زیبایی در حجاب محدود نمیشود؛ بلکه عمق و جذابیت بیشتری هم پیدا میکند.
زیبایی در توانمندی، نه در ظاهر تحمیلی غرب
عضو شورای راهبری عفاف و حجاب گلستان ادامه میدهد: زیبایی واقعی در توانمندی، دانش، رفتار نیک، ادب و احترام به خود و دیگران است. بانوان محجبه بسیاری در جهان درخشیدهاند و زیبایی آنان ترکیبی از حجاب، شخصیت و موفقیتشان بوده است.
وی در پاسخ به گزارههایی مانند بیحجابی باکلاستر است میگوید: این حرفها محصول جنگ نرم و برساخته رسانههای خاص است. کلاس و زیبایی ربطی به نوع پوشش ندارد، بلکه در ظرافت رفتار و اعتمادبهنفس دیده میشود.
حجاب، یکی از وجوه زیبایی چندوجهی زن
به باور موسویکیا: زیبایی مانند یک الماس است با وجوه متعدد. حجاب یکی از این وجوه است که در کنار اخلاق، دانش، وقار و شخصیت، زیبایی کاملتری را میسازد.
وی میگوید: حجاب نه تنها زیبایی ظاهری را نفی نمیکند، بلکه آن را ارتقا میدهد و به آن معنا و وقار میبخشد.

ایستادگی زنان ایرانی در جنگ نرم
وی با اشاره به تلاش جریانهای رسانهای معاند برای تضعیف ارزشهای هویتی زنان ایرانی بیان میکند: القای اینکه بیحجابی نشانه باکلاسی است، بخشی از جنگ نرم علیه هویت دختران و زنان ماست. اما بانوان ایرانی بارها نشان دادهاند که زیر بار این فریب نمیروند.
وی ادامه میدهد: در حساسترین لحظات تاریخ، زنان محجبه در کنار مردان از کشور دفاع کردهاند و امروز نیز با حفظ حجاب و عفت، پاسخ محکم و هویتی به دشمنان ایران میدهند.
حجاب؛ زیبایی در امتداد هویت
بررسی پیشینه تاریخی حجاب در ایران و سخنان کارشناسانی مانند موسویکیا نشان میدهد که موضوع پوشش، صرفاً یک انتخاب ظاهری نیست؛ ریشه در فرهنگ، هویت و جهانبینی زن ایرانی دارد.
زیبایی در نگاه جامعه ایرانی مجموعهای از صفات ظاهری و معنوی است و حجاب یکی از عناصر تقویتکننده این الگو است؛ الگویی که بر کرامت، وقار، اعتمادبهنفس و استقلال فکری زن تأکید میکند.
در جهانی که صنعت مد و رسانه تلاش میکنند زیبایی را به ظاهری یکبعدی تقلیل دهند، زنان ایرانی با تکیه بر هویت اصیل خود ثابت کردهاند که زیبایی واقعی در هماهنگی میان پوشش، شخصیت و توانمندی شکل میگیرد. حجاب نه سایهای بر زیبایی، بلکه امتدادی از آن است.












