به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی و بین الملل، حسن روحانی در دولت یازدهم و دوازدهم با انتشار یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
با وجود برگزاری سومین جلسه «کمیته سهجانبه ایران، عربستان و چین» و تأکید سه طرف بر گسترش همکاریهای منطقهای، یک واقعیت بنیادین همچنان پابرجاست: روابط تهران و ریاض هنوز نتوانسته از قید واسطه رها شود و به اصالت یک رابطه دوجانبه و بالغ برسد.
اینکه دو کشور مهم و اثرگذار منطقه، با وجود احیای روابط و تمایل آشکار به تنشزدایی، همچنان مجبورند در چارچوبی سهجانبه و با میانجیگری یک قدرت خارجی حرکت کنند، نشانهای از شکنندگی اعتماد، فقدان مکانیسمهای پایدار همکاری و نبود دستورکار مستقل دوجانبه است. این وضعیت، در مقایسه با روند دیگر کشورها که توانستهاند بهسرعت روابط مستقیم را جایگزین سازوکارهای واسطهمحور کنند، بیش از پیش قابل تأمل است!
برای عبور از این وضعیت، تهران و ریاض نیازمند سطحی از اعتماد متقابل و توان گفتوگوی مستقیم هستند؛ سطحی که در آن، سازوکارهای دوجانبه بهجای میانجی ستون اصلی تنظیم روابط را تشکیل دهد و ناامنی ساختاری منطقه کاهش یابد.
بازتاب نشست در سه پایتخت
الف) روایت چین: موفقیت دیپلماتیک و نمایش نقش جهانی
پکن این روند را نه یک اقدام فنی، بلکه جلوهای از ظرفیت دیپلماتیک نوظهور خود در نظام بینالملل معرفی میکند. در رسانهها و بیانیههای رسمی چین، میانجیگری میان ایران و عربستان «نماد نقش سازنده چین» و یک پیروزی در دیپلماسی چندجانبه قلمداد میشود.
این رویکرد نشان میدهد که موضوع، برای چین در چارچوب گستردهتر امنیت انرژی، تثبیت نفوذ منطقهای و رقابت ژئوپلیتیک با غرب معنا پیدا میکند؛ یعنی میانجیگری بخشی از یک راهبرد کلان است نه صرفاً اقدامی تسهیلگر.
ب) روایت عربستان: احتیاط راهبردی و تأکید بر امنیت
ریاض با رویکردی محتاط و اجرایی، ضمن استقبال از روند نشستها، همچنان بر تضمینهای امنیتی، اصول عدممداخله و حفظ منافع راهبردی خود تأکید دارد.
این محتاطگری بیانگر آن است که سعودی هنوز اعتماد لازم برای عبور از میانجی و ورود به یک الگوی کاملاً دوجانبه را شکل نداده است. در واقع، عربستان هنوز ترجیح میدهد بخشی از توازن امنیتی خود را از بیرون تأمین کند.
ج) روایت ایران: بازتاب بیانیه، بدون افزودن راهبرد
تهران با انتشار رسمی متن بیانیه، عملاً نشان داد که چیزی فراتر از مفاد نشست برای ارائه ندارد.
تأکید بیانیه بر مسائل منطقهای و تجاوزات اسرائیل نیز بیانگر آن است که رابطه تهران - ریاض هنوز از وضعیت نامتوازن و پرفشار خارج نشده و دستورکار مستقل مشترکی شکل نگرفته است.
نقش چین: میانجیگری سازنده یا تثبیتکننده وابستگی؟
تداوم «کمیته مشترک سهجانبه» پس از چندین سال، نشان میدهد که پکن مایل است در این روند باقی بماند. این کمیته نه یک سازوکار صرفاً فنی، بلکه ابزاری برای تثبیت حضور چین بهعنوان ضامن، ناظر و تنظیمگر است؛ حضوری که نقش میانجی را از یک اقدام مقطعی، به یک عنصر ساختاری در روابط تهران - ریاض تبدیل کرده است.
بهبیان دیگر، چین نهتنها میانجی است، بلکه در حال تبدیلشدن به یک لایه پایدار میان روابط دو کشور است؛ لایهای که حذف آن، هم هزینه سیاسی دارد و هم با رویکرد راهبردی پکن سازگار نیست.
پرسشهای کلیدی پیشروی تهران و ریاض
اکنون، علاوه بر پرسش اصلی درباره چرایی ناتوانی دو قدرت بزرگ مسلمان منطقه در ایجاد یک رابطه دوجانبه مستقل، باید پرسید:
آیا پکن اساساً اجازه خواهد داد روابط ایران و عربستان از قالب سهجانبه و میانجیمحور به یک رابطه مستقل دوجانبه و بدون واسطه تبدیل شود؟
یا آنکه:
آیا حفظ این سازوکار بخشی از راهبرد بلندمدت چین برای کنترل معادلات خاورمیانه و مدیریت رابطه تهران - ریاض نیست؟
و در نهایت:
چرا تهران و ریاض تاکنون نتوانستهاند با بازتفسیر ارزشهای مشترک اسلامی و پذیرش مسئولیت اخلاقی قدرت خود، بهجای تداوم یک نظم واسطهمحور، یک نظم گفتوگویی و متوازن برادرانه ایجاد کنند؟
پاسخ به این پرسشها تعیین خواهد کرد که تهران و ریاض در حال حرکت بهسوی رابطهای دوجانبه و یک نظم جدید منطقهایاند؛ یا در حال محصور شدن در چارچوبی که چین و دیگر بازیگران فرامنطقهای برای آنان تعریف کردهاند!
۲۱۹/۴۲












