خبرگزاری مهر، گروه استانها - مطهره میرزایی: دانشگاهها در هر نظام سیاسی و اجتماعی فراتر از کارکرد آموزشی، بهعنوان مراکز تولید دانش و اندیشه، نقشی بنیادین در حکمرانی ایفا میکنند.
آنها نهتنها نیروی انسانی متخصص و کارآمد برای اداره کشور تربیت میکنند، بلکه با پژوهشهای علمی و تحلیلهای راهبردی، مسیر تصمیمسازیهای کلان را روشن میسازند.
در واقع، دانشگاهها موتور محرک توسعه و نوآوریاند و بدون بهرهگیری از ظرفیت آنها هیچ حکمرانی نمیتواند به پایداری و کارآمدی دست یابد، دانشگاه بهعنوان حلقه واسط جامعه و دولت یکی از مهمترین کارکردهای دانشگاه، ایفای نقش واسط میان جامعه و حاکمیت است.
ارتباط دوسویه دانشگاه و حاکمیت، سرمایه اجتماعی تولید میکند و موجب افزایش اعتماد عمومی به نظام حکمرانی میشود، هرگاه این حلقه واسط جدی گرفته شده، دانشگاه توانسته است شکاف میان مردم و دولت را کاهش دهد و مسیر سیاستگذاری را به سمت واقعیتهای جامعه هدایت کند.
در همین راستا خبرگزاری مهر در میزگردی با حضور دو فعال دانشجویی به بررسی نقش دانشجو در حکمرانی آینده کشور پرداخته است.
مدیریت دانشگاه ضرورت فعالیت تشکلها را درک نکرده است
لیلا نصیری، مسئول واحد خواهران تشکل انجمن اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در این میزگرد اظهار کرد: دانشجویان در دانشگاهها همواره بهعنوان حلقه واسط میان جامعه و حکمرانی نقش مهمی در مشارکت اجتماعی دارند؛ نقشی که تنها به محیط دانشگاه محدود نیست و در بزنگاههای ملی همچون انتخابات، جنگ و مسائل کلان اجتماعی نیز میتواند اثرگذار باشد.
وی با بیان اینکه در بسیاری موارد مدیریت دانشگاه ضرورت فعالیت تشکلهای دانشجویی را درک نکرده و حمایت لازم را ارائه نداده است، افزود: همین کمتوجهی موجب شده بخشی از ایدهها و ابتکارات دانشجویان به نتیجه نرسد.
وی تصریح کرد: هرچند دانشجویان خود پایهگذار فعالیتها هستند و بدون اجازه مستقیم نیز میتوانند کار را پیش ببرند اما نبود نگاه کلان و حمایتی از سوی مدیریت، مانع پیشرفت جدی میشود.
نصیری تأکید کرد: نسل امروز ترجیح میدهد انرژی خود را صرف اقداماتی کند که هدفمند بوده و نتیجه ملموس برای جامعه و دانشگاه داشته باشد. پس از جنگ نیز دانشجویان وظیفه تبیین دستاوردهای علمی و ورزشی کشور را بر عهده داشتند، اما رخوت و ناامیدی ناشی از کمتوجهیها بر فعالیتها سایه انداخت با این حال، جنبش دانشجویی هیچگاه ناامید نشده و نسل جدید با روحیه پرسشگری و دغدغهمندی تنها در فعالیتهایی حضور مییابد که خروجی و اثر واقعی داشته باشد.
جنبش دانشجویی در ایران سابقهای طولانی و جریانساز دارد
مسئول واحد خواهران انجمن اسلامی یادآور شد: جنبش دانشجویی در ایران سابقهای طولانی و جریانساز دارد. از نخستین انجمنهای اسلامی در سال ۱۳۵۸ و تشکیل دفتر تحکیم وحدت با تأکید امام خمینی (ره) بر «وحدت کنید»، دانشجویان همواره نقشی جدی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا کردهاند؛ از انقلاب فرهنگی و تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام گرفته تا نقشآفرینیهای گسترده در دهههای بعد. این روحیه هنوز هم در دانشگاهها وجود دارد، هرچند شکل و شدت آن در دولتهای مختلف متفاوت بوده است.
وی ادامه داد: تفاوت نگاه حاکمیت نسبت به دانشگاه تعیینکننده است. گاهی دانشگاه بهعنوان حلقه مشاور و اندیشهورز برای مسائل اساسی کشور دیده میشود و گروههای آزاداندیشی و هیئتهای فکری شکل میگیرند و گاهی نیز فعالیتها به سطحیترین شکل ممکن محدود میشود. در دولت روحانی اگرچه تشکلها فعال بودند و تخاطب میان آنها وجود داشت اما نگاه غالب همچنان محدود بود.
نصیری بیان کرد: در دولت فعلی نیز حضور جدیتر دانشجویان در مسائل کلان کمتر دیده میشود اما اگر نگاه حاکمیت اصلاح شود حتی دانشجویانی که عضو تشکل نیستند نیز میتوانند با تخصص و استعداد خود به حل مسائل کشور کمک کنند؛ اما اگر نگاه سطحی باقی بماند، دانشجو نیز انگیزهای برای نقشآفرینی نخواهد داشت.

۸۸ استاد شهید در جنگ ۱۲ روزه؛ نماد نقشآفرینی دانشگاه در نهضت علمی
نصیری با اشاره به نقش دانشگاهها در نهضت علمی کشور بیان کرد: جنبش علمی در سالهای اخیر یکی از مهمترین دستاوردهای دانشجویی بوده است. نمونه روشن آن را میتوان در جنگ ۱۲ روزه مشاهده کرد؛ از میان ۱۱۰ شهید این جنگ، ۸۸ نفر از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاهها بودند. این آمار نشان میدهد دانشگاه در بخش نهضت علمی توانسته نقش خود را ایفا کند و به نقطهای تبدیل شود که دشمن آن را تهدیدی جدی میبیند. با این حال، این حرکت باید فراگیرتر شود و علاوه بر فعالیت علمی، میان فعالیتهای علمی، اجتماعی و فرهنگی نیز پیوند ایجاد کند.
وی افزود: چالش اصلی این حوزه آن است که آیا به فعالیت علمی عمق داده میشود یا خیر؟ دانشجویی که نهضت علمی ایجاد میکند و به دنبال پیشرفت علمی است، نیازمند حمایت و بها دادن است. در کنار آن، فعالیت دانشجویی و نقش دانشگاه بهعنوان حلقه واسط حکمرانی نیز نباید از این جریان جدا دیده شود؛ همه این حوزهها باید در کنار هم یک نهضت فراگیر و مؤثر بسازند.
این فعال دانشجویی در پایان با اشاره به تجربههای موفق مدیریتی در دانشگاهها گفت: نمونههایی مانند مدیریت شهید تهرانچی در دانشگاه آزاد نشان میدهد که فعالیت علمی و تشکلی باید همزمان پیش برود تا اثرگذاری واقعی داشته باشد. از سوی دیگر، نگاه بیرونی به دانشگاه گاه موجب میشود دانشجو منفعل دیده شود، در حالی که نسل جدید دانشجویان نگاهی متعالی و بلند دارند؛ اما مشکل اصلی این است که تخاطب با مسئولان شکل نمیگیرد و نتیجه آن کاهش اثرگذاری است.
دانشگاه سالهای اخیر دچار سطحیسازی شد
محمدرضا حیدری، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی استان قزوین در این میزگرد ابراز کرد: دانشجویان در تاریخ معاصر ایران همواره نقش جریانساز و اثرگذار داشتهاند؛ از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و جریانات انقلاب اسلامی تا دهههای ۶۰ و ۷۰، دانشگاهها و حوزههای علمیه بارها موتور محرک تحولات اجتماعی و سیاسی کشور بودهاند.
وی گفت: در دهه ۶۰ دانشگاه تهران صحنه مهمترین مباحث جریانی بود و در دهه ۷۰ نیز دانشجویان در انتخابات ریاستجمهوری نقشی پررنگ ایفا کردند و حتی دولتها را به اتخاذ یا توقف برخی تصمیمات واداشتند.
وی افزود: این روند نشان میدهد دانشگاه زمانی اثرگذار است که دو عامل همزمان وجود داشته باشد؛ نخست عزم و دغدغهمندی دانشجویانی که خود را در مسائل اساسی کشور سهیم میدانند و دوم پذیرش و میدان دادن حاکمیت به گفتار و کنش دانشجویان. با این حال، در یک دوره هشتساله، دانشگاه با نوعی «سطحیسازی» مواجه شد؛ جریانی که دانشگاه را صرفاً محل آموزش علوم دید و کنش اجتماعی و سیاسی را از آن گرفت. این نگاه موجب شد تشکلهای دانشجویی به حاشیه رانده شوند، فعالیتهای جدی سرکوب گردد و دانشگاه به سمت تکصدایی و پرداختن به مسائل غیر اساسی مانند اردوهای تفریحی یا برنامههای فرهنگی سطحی سوق داده شود و نتیجه این روند، کاهش عمق مشارکت دانشجویی و دور شدن دانشگاه از مسائل کلان کشور بود.
این مسئول ادامه داد: امروز اما فضای دانشگاه با دو جریان متفاوت روبهرو است؛ گروهی که همچنان مدافع دانشگاه سطحی هستند و گروهی که دانشگاه را جدی میخواهند و به مسائل اساسی کشور میپردازند. تشکلهای فعال دانشگاهها، بهویژه بسیج دانشجویی، معتقدند باید از سطحینگری فاصله گرفت و به مسائل بنیادین کشور پرداخت.
حیدری تصریح کرد: اتفاقات اخیر نشان داده که دانشجویان در بزنگاههایی همچون جنگ یا انتخابات به سرعت سازماندهی میشوند، در کف جامعه حضور مییابند، کنشگری میکنند و حتی نقش حمایتی و روانی برای مردم ایفا میکنند.
وی تأکید کرد: مشارکت دانشجویان همچنان پابرجاست و دانشجو دغدغهمند است اما بسیاری از آنان نقش خود را در ساختار کلان نمیبینند.
این دانشجو ادامه داد: وظیفه امروز تشکلهای دانشجویی، مقابله جدی با جریان سطحیسازی و تعریف نقشی روشن برای دانشگاه در ارتباط با حاکمیت و مسائل اساسی کشور است. اگر این حلقه میانی بتواند جایگاه دانشگاه را بازتعریف کند، افقهای روشن و امیدبخشی پیش روی جنبش دانشجویی قرار خواهد گرفت اما اگر دانشگاه در سطحینگری باقی بماند، نقش تاریخی و جریانساز آن کمرنگ میشود.

هویت مطالبهگری دانشجو کمرنگ شد
حیدری مطرح کرد: در دولتهای گوناگون، نگاه مسئولان به تشکلهای دانشجویی متفاوت بوده است. در دورهای مانند دولت شهید رئیسی، حاکمیت دانشگاه را جدی گرفت، مسائل اساسی کشور را مطرح کرد و از دانشجویان نخبه برای حل مشکلاتی همچون آب، انرژی و سوخت یاری خواست اما در برخی دولتها نگاه به دانشگاه سطحیتر بود و تشکلها بیشتر به فعالیتهای هنری و موسیقی سوق داده شدند و هویت مطالبهگری دانشجو کمرنگ شد.
وی یادآور شد: دانشجوی امروز تحولخواه و دغدغهمند است اما بحران هویت و نبود شبکه قوی تشکلی مانع نقشآفرینی او شده است. حاکمیت نیز کمتر به سمت دانشجو آمده و ارتباط جدی برقرار نکرده است. راهحل این وضعیت، تقویت حلقههای میانی مانند تشکلها و کانونهای ریشهدار است؛ نهادهایی که میتوانند نقش دانشجو را به حاکمیت منتقل کرده و جایگاه او را تعریف کنند. تنها با این ارتباط است که دانشجو میتواند دریابد علمی که میآموزد چه کاربردی در جامعه دارد و چگونه میتواند در جریان سیاسی و اجتماعی کشور اثرگذار باشد.
حل بحران هویت دانشجو، شرط اصلی بازگشت دانشگاه به جایگاه جریانساز
وی ادامه داد: حل بحران هویت دانشجوی امروز شرط اصلی بازگشت دانشگاه به جایگاه جریانساز دهههای گذشته است. دانشگاه و تشکلهای دانشجویی باید حلقه میانی میان نیازهای اساسی کشور و بدنه دانشگاهی باشند. این حلقهها باید مسائل کلان کشور را شناسایی کرده و آنها را به ظرفیت علمی و انسانی دانشگاه منتقل کنند.
حیدری تاکید کرد: تشکلها باید از فعالیتهای صرفاً درونی عبور کرده و به حل مسائل واقعی مانند احیای دشت قزوین، مدیریت منابع انرژی یا کشاورزی بپردازند.
این مسئول تصریح کرد: اگر شبکههای تشکلی بتوانند دانشجویان رشتههای مختلف را بههم پیوند دهند، دانشگاه میتواند بهطور مستقیم در حل مشکلات کشور نقشآفرینی کند و بحران هویت دانشجو نیز برطرف شود. به گفته وی، راهحل اصلی در این مسیر، مشخص شدن تکلیف حاکمیت است.
اگر مسئولان واقعاً به دانشجو بها دهند و تحلیلهای او را جدی بگیرند، جلسات تشریفاتی جای خود را به تصمیمگیریهای واقعی خواهد داد. در کنار آن، دانشگاه و تشکلها باید انگیزه لازم را در دانشجویان ایجاد کنند تا آنان خود را در حل مسائل کشور سهیم بدانند.
حیدری خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب نیز بارها تأکید کردهاند که بسیاری از مشکلات تنها به دست دانشجویان حل خواهد شد؛ بنابراین حمایت مسئولان و میدان دادن به نسل جدید شرط اساسی است. آینده کشور بدون رجوع به دانشگاه ممکن نیست.
تشکلها باید با «دانشگاه سطحی» مقابله کنند
وی تأکید کرد: دانشگاه دارای دو سرمایه مهم است؛ علم و تخصص، و نیروی جوان. این دو سرمایه میتوانند بار سنگین کشور را به سمت رشد و بالندگی هدایت کنند.
حیدری تشکلهای دانشجویی امروز وظیفه دارند با تفکر «دانشگاه سطحی» مقابله کنند و جدی بودن دانشگاه را اثبات نمایند. نسلهای پیشین جنبش دانشجویی نیز باید به نسل جدید کمک کنند تا حاکمیت بپذیرد هیچ راهی جز سرمایهگذاری بر دانشگاه نیست.
وی تشریح کرد: تجربه ۴۰ سال گذشته انقلاب اسلامی نشان داده است که کار شبکهای دانشجویان حتی در سطح جهانی اثرگذار بوده است. حمایت از گفتمان مقاومت و فلسطین در دانشگاههای غربی، نتیجه مجاهدت شبکههای تشکلی ایران است. این همان رویکردی است که امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب پایهگذاری کرد و در فرمان تشکیل بسیج دانشجویی تجلی یافت. هدف بلند ایشان، جهانی شدن اندیشه اسلامی از مسیر دانشگاه بود و امروز نشانههای آن در دانشگاههای لبنان، آمریکا و دیگر نقاط جهان دیده میشود. با توجه به پرسشگری نسل جدید، جنبش دانشجویی ایران پس از افول دهه ۹۰ اکنون در مسیر صعود قرار گرفته است.
این مسئول عنوان کرد: اگر حلقههای میانی بتوانند نقش دانشجو را بهدرستی تعریف کنند و ارتباط او با حاکمیت و مسائل اساسی کشور برقرار شود، آیندهای روشن برای دانشگاه و جامعه رقم خواهد خورد. به گفته وی، روز ۱۶ آذر به تعبیر رهبر انقلاب، روز ضد استکبار و نماد نقشآفرینی دانشجویان است، نه روز جشن و سرگرمی.
دانشگاه باید دانشجو را برای مدیریت آینده آماده کند
وی افزود: مسئله مهم دیگر، نظام آموزشی کشور است. دانشگاه باید دانشجو را برای حل مسائل و مدیریت آینده آماده کند، اما در عمل چنین ظرفیتی ایجاد نشده است. بسیاری از دانشجویان چهار سال درس میخوانند، مدرک میگیرند و بدون انگیزه اجتماعی یا ملی دانشگاه را ترک میکنند. نظام آموزشی ما با نیازهای روز کشور هماهنگ نیست؛ چه در امنیت غذایی، چه حوزههای نوین چون هوش مصنوعی و رباتیک و چه علوم انسانی. هنوز همان دروس و ساختارهای ۲۰ تا ۳۰ سال پیش تدریس میشود و ارتباطی با مسائل واقعی استانها ندارد.
حیدری با تأکید بر اینکه در علوم انسانی بهجای تولید علم بومی همچنان با الگوهای غربی مواجهیم، ادامه داد: نمونه بارز مشارکت دانشجویان در مسائل استانی، بحرانهای اجتماعی مانند طلاق در قزوین است اما دانشجویان حقوق کمتر در این حوزه ورود کردهاند. در مقابل دانشگاههایی مانند امام صادق (ع) توانستهاند بخشی از بار علمی و قضائی کشور را بر دوش بگیرند.
نظام آموزشی و نگاه حاکمیت به دانشگاه منطبق با نیازهای واقعی کشور نیست
وی افزود: مشکل اصلی این است که نظام آموزشی و نگاه حاکمیت به دانشگاه منطبق با نیازهای واقعی کشور نیست. اگر دانشگاه به مسائل اساسی کشور متصل شود و دانشجو بهعنوان نیروی نخبه جدی گرفته شود، جنبش دانشجویی میتواند دوباره نقش تاریخی خود را بازیابد؛ در غیر این صورت، دانشگاه همچنان از ایفای نقش واقعی خود باز خواهد ماند.
این مسئول تأکید کرد: بحران هویت و بحران نقشآفرینی از مهمترین چالشهای امروز دانشجویان است. بسیاری از آنان نمیدانند چگونه و در کجا باید نقش خود را ایفا کنند؛ پرسشهایی مانند «درس بخوانم چه میشود؟» نشاندهنده نبود تعریف روشن از جایگاه دانشجو در جامعه است.
وی در پایان گفت: افزایش بیرویه پذیرش دانشجو در برخی رشتهها، مانند حقوق در دانشگاههای قزوین با ۹۰۰ نفر ورودی، موجب کاهش ارزش علمی و افت جایگاه دانشگاه شده است.
حیدری بیان کرد: دانشجویان در چنین فضایی تنها توقعی از حاکمیت دارند بدون اینکه نقش جدی برای خود تعریف کنند و این وضعیت سرمایه جوان کشور را بیهوده مصرف میکند.
به گزارش مهر دانشگاهها با دو سرمایهی بزرگ یعنی علم و نیروی جوان میتوانند بار سنگین حکمرانی را سبک کنند. آینده کشور جز با رجوع به دانشگاه قابل تصور نیست زیرا این نهاد هم توان تولید دانش دارد و هم ظرفیت ایجاد تغییر اجتماعی.
اگر حاکمیت به دانشگاه میدان دهد و دانشگاه نیز نقش خود را در ارتباط با مسائل کلان بازتعریف کند میتوان انتظار داشت که دانشگاه نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی مرجعیت علمی و فکری پیدا کند و مسیر حکمرانی مطلوب را هموار سازد.












