سرنوشت شتری که به حرم امام رضا(ع) پناه برد/ چرا صاحبش آن را نفروخت؟(+عکس)

عصر ایران دوشنبه 17 آذر 1404 - 00:06
شتر مستقیم به سمت حرم می دود حاضرین با تعجب صحنه را دنبال می کنند و صاحب شتر نیز به دنبال حیوان راهی مسیر است .

عصرایران- روزنامه های کشور در تاریخ ۲۸ آذر ماه سال ۱۳۵۲ به اتفاقی شگفت آور در مشهد مقدس اشاره کردند که طی آن برای شتری که به قصد قربانی شدن به درگاه امام رضا(ع) برده شده بود اتفاق جالبی می افتد. ما در این جا برای آن که روایت کامل تری را آورده باشیم مطلب را از کتاب « ذره و آفتاب» نقل می کنیم که دربر دارنده معجزات و کرامات امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) است که معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی آن را تهیه و تدوین نموده و در اختیار عاشقان آن حضرت قرار داده است:

کتاب ذره و آفتاب

در منطقه محمد آباد مشهد، کشتارگاهی بود که محل ذبح حیوانات و تأمین گوشت قصاب خانه های مشهد بود. روزی صاحب کشتارگاه، شتری را خریداری و برای ذبح به کشتارگاه می برد.

ناگهان قبل از ذبح، حیوان افسار خود را کشیده و فرار می کند. همه تلاشها برای نگه داشتن آن بی نتیجه می ماند.حیوان به خیابان می آید و صحنه عجیبی پیش روی مردم خلق می شود. 

شتر مستقیم به سمت حرم می دود حاضرین با تعجب صحنه را دنبال می کنند و صاحب شتر نیز به دنبال حیوان راهی مسیر است .

پناه بردن شتر به حرم امام رضا(ع)

در طول مسیر مردم به شتر و صاحبش که دنبال وی است نگاه می کردند. برخی همراه می شدند و برخی می خندیدند و نظاره گر بودند. 

به نقل از شاهدین  آن روز که در حرم مطهر مشرف بودند ، ناگهان از درب شرقی صحن انقلاب ( عتیق ) شتری وارد صحن شده و مستقیم به سمت درب غربی می رود ، اما قبل از رسیدن به درب غربی برمیگردد و نگاهی به گنبد و بارگاه انداخته و آرام آرام پشت پنجره فولاد رفته و آنجا زانو می زند.

کم کم زائران جمع می شوند ، خدّام و مسئولین حرم هم می رسند، صاحب شتر نیز خودش را به صحنه می رساند، غوغایی در صحن برپا می شود ، که این حیوان اینجا چه می کند. ( گویا از چشمان حیوان اشک جاری بود)

هر کس چیزی می گوید و برخی با اشک از صاحب شتر می خواهند از او صرف نظر کند. حتی از بین جمعیت فرد غریبه ای جلو می آید و می گوید بهای شتر را به صاحب آن می پردازد تا از کشتن حیوان صرف نظر کند ...

عکس روزنامه اطلاعات از شتر و مردم

اما صاحب شتر که از ابتدا ماجرا را دیده و این امر را فرصتی خاص می بیند با رِندی لبخندی زده و همراه با اشک ارادت نگاهی به سمت پنجره فولاد و گنبد کرده و بلند می گوید :

«من این حیوان را به مولای مان حضرت رضا علیه السلام می بخشم و امیدوارم حضرت هم مرا به نوکری خود بپذیرند.»

(( الکاسب حبیب الله  به این می گویند که با صاحب کرم و خدای او معامله می کند و امید به فضل او دارد)) این زرنگیست احسنت.

با دیدن این صحنه، جمعیت سرشار از خوشحالی همراه با اشک ارادت به ساحت اباالحسن علی ابن موسی الرضا (ع) می شوند و ندای صلوات پی در پی فضا را معطر می کند. 

حیوان را به مزرعه آستان قدس می برند و تا پایان عمر در آنجا آزادانه مشغول چرا و گشت و گذار می شود .

آمدم ای شاه پناهم بده 

خط امانی ز گناهم بده

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.