عصر ایران - مناظره دو روحانی شیعه، حجه الاسلام حامد کاشانی و حجه الاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی درباره بخش هایی از تاریخ اسلام و مشخصاً شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، در کانون توجه بسیاری از اهل اندیشه و دین قرار گرفته و هر کسی به مقتضای دیدگاه و دانش خویش، نظری در این باره مطرح می کند.
در یکی از آخرین اظهارات، حجه الاسلام شیخ حسین انصاریان روی منبر رفته و به سلیمانی اردستانی حمله کرده و او را با الفاظی چون "شیخ بیچاره مغز مفلوک، تاریک قلب ، تاریک فکر" مورد خطاب قرار داده است.
قبل از او، یک مداح هتاک، علناً و در مجلس روضه با صدای بلند و به کرات، سلیمانی اردستانی را حرام زاده و زنا زاده نامیده بود که به آن بها ندادیم چون بسیار دیده ایم کسانی را که نه از سر اعتقاد که برای پیمودن پله های ترقی، به این و آن می آویزند و هر حرفی را بر زبان می رانند.
اما این که روحانی سن و سال داری که به "استاد اخلاق" مشهور است و بسیاری از ما، از او بسیار آموخته ایم، چنین بی پروا الفاظ توهین آمیز به کار ببرد، جای رنج و شگفتی است.
بارها و بارها در کتاب های دینی خوانده ایم و از شیخ حسین انصاریان و هم لباسان او شنیده ایم که پیامبر نازنین اسلام و اهل بیت علهیم السلام در برابر دیدگاه های مخالف، چگونه با علم و ادب و استدلال سخن می گفتند و پاسخ منتقدان را می داده اند. اساساً اسلام خیلی از ماها، مرهون همین نگاه های خردمندان و انسانی رهبران دینی است.
خود آقای حسین انصاریان در یکی از منبرهای خود در این باره چنین می گوید:
« روش اسلام اینگونه است که خداوند به پیامبر(ص) میگوید: هر مخالفی را بپذیر، به آنها توهین نکن، آنها را طرد نکن و همچنین از گفتوگو محروم نکن چراکه انسان آزاد آفریده شده و همه بندگان من حق حرفزدن دارند حتی اگر مخالف خدا سخن بگویند، اما به آنها بگو که بر اساس دلیل سخن بگویید.
یکی از ویژگیهای قرآن این است که شبهات دشمنان را مطرح کرده و با دلایل فکری، عقلی و فطری پاسخ میدهد. خدا به پیغمبر(ص) دستور میدهد هرکسی که درخصوص مسائلی دینی همچون خدا، قیامت، انسان، مرگ و... شک دارد را به مسجد راه بده و اجازه بده تا سخنان خود را مطرح کنند. وقتی در مسجد حاضر شدند به آنها آزادی بیان بده و بگو هر حرفی که دارید بزنید و به من دستور داده شده تا اگر سخنان شما بر اساس دلایل متقن عقلی و فکری بیان شود، آنها را بپذیرم اما بدون دلیل سخن نگویید چراکه کلام باید بر مبنای دلیل باشد تا بتوان آن را قبول کرد. » (مرداد 1402 - امامزاده صالح"ع" تهران)
آقای انصاریان در جایی دیگر گفته است:
«اخلاق ائمه علیهم السلام این بود که حرف دشمن را تا آخر گوش میدادند در حالی که ما این طاقت را نداریم و سریع درگیر میشویم.» (آذر 1402 - حسینیه همدانی ها)
جناب استاد انصاریان!
به فرموده خود شما، کسی که حتی درباره خود خدا شک دارد و مخالف خدا سخن می گوید باید با احترام طرف بحث قرار گیرد و حتی به او اجازه دهند به مسجد بیاید و حرف هایش را بزند چرا که "انسان آزاد آفریده شده و همه بندگان خدا حق حرفزدن دارند".
آقای سلیمانی اردستانی - به فرض بطلان دیدگاه های مخالفش - نه مخالف خداست و نه منکر رسول و اهل بیت اش؛ بلکه مسلمانی است که به گفته خودش، 12 امام را قبول دارد و تنها درباره برخی رویدادهای تاریخی، نظری مخالف مشهور دارد و ای بسا که نظرش هم کاملاً غلط اندر غلط باشد.
حال شمایی که روی منبر می فرمایید دستور اسلام این است که حتی مخالفان خدا را نیز باید پذیرفت و بدون طرد و توهین و با استدلال با ایشان بحث کرد، چگونه می توانید این توصیه حکیمانه دینی را با توهین هایی که به یک شیعه 12 امامی (با دیدگاهی مخالف در برخی موارد) کرده اید، جمع کنید؟
می فرمایید اسلام می گوید "توهین نکنید حتی به مخالف خدا" ولی کسی را که مخالف خدا نیست و فقط درباب یک واقعه تاریخی ابراز تردید کرده ، با الفاطی چون "َشیخ بیچاره مفلوک مغز" مورد خطاب قرار می دهید! آن حرف تان را باور کنیم یا این عمل تان را؟!
تاکید می کنیم که هدف این نوشتار، نه دفاع از آقای اردستانی است و نه تایید حرف هایش ، بلکه نقدی است من باب نهی از منکر، بر نوع گفتار استاد اخلاقی که دوست داریم همچنان از او درس اخلاق بیاموزیم.