به گزارش خبرآنلاین روزنامه شرق نوشت:ابوالفضل روغنیگلپایگانی، رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا، در نشست خبرگزاری تسنیم (دی ۱۴۰۲) اعلام کرد: «حمایت دولت سیزدهم موجب جهش تولید و خروج کارخانههای کاغذ از رکود شده است».
او واردات را عامل تضعیف تولید داخل دانست و کارخانه چوب و کاغذ مازندران را «اسب زینشده» برای تأمین ۹۰ درصد نیاز کاغذ کتابهای درسی توصیف کرد. هدف اصلی دولت سیزدهم از این سیاست، کاهش وابستگی به واردات و تأمین نیاز بزرگترین مصرفکننده کاغذ کشور، یعنی وزارت آموزش و پرورش بود.
مطابق گزارش تسنیم، با فعالشدن کارخانههایی مانند چوب و کاغذ مازندران، کاغذ پارس، دیبای شوشتر و زاگرس فارس، تلاش شد بخش مهمی از کاغذ تحریر در داخل تولید شود. اما این سیاست پیامدی بسیار جدی داشت؛ کنارگذاشتن عملی قانون «طرح تنفس جنگل»، قانونی که از سال ۱۳۹۶ آغاز شده و هرگونه بهرهبرداری تجاری از جنگلهای طبیعی را ممنوع کرده بود.
مدیرعامل شرکت چوب و کاغذ مازندران در همان نشست گفت: «اگرچه تولید کاغذ تحریر سودده نیست، ولی برای استقلال کشور باید هزینه داد؛ این هزینهای است که ما به عنوان تولیدکننده برای استقلال کشور میدهیم». با این حال، این پرسش مطرح است که چه بخشی از این هزینه را درختان هیرکانی میپردازند؟ آیا قرار است با قطع این درختان چندهزارساله کاغذ تأمین شود؟ جنگلهای هیرکانی روزها در آتش بیتدبیری سوختند. هرچند طبق اخبار منتشرشده کارخانههای تولید کاغذ در دولت سیزدهم در مسیر برداشت از جنگلها قرار داشتند. تخصیص ارز ارزان، انحراف واردکنندگان از واردات کاغذ و نیاز آموزش و پرورش به تأمین کاغذ کتابهای درسی بود. این مسائل راهحلهای پایدارتر و کمهزینهتری هم داشتند که میتوانستند از نابودی منابع طبیعی جلوگیری کنند.
ضرورت تغییر رویکرد آموزش و پرورش در چاپ کتابهای درسی
مصرف سالانه کاغذ برای کتابهای درسی حدود ۵۰ هزار تن است و وزارتخانه آموزش و پرورش بزرگترین مصرفکننده کاغذ کشور به شمار میآید. هرگونه تغییر در سیاست نشر کتاب، تأثیر مستقیم بر بازار کاغذ و تقاضای خمیر چوب دارد. یکی از ایرادهای ساختاری چاپ کتاب درسی در ایران، چاپ سالانه کتابها حتی در زمانی است که محتوا تغییر نکرده است. تجربه کشورهای پیشرو در آموزش نشان میدهد کتابها برای دورههای چندساله (مثلا سه تا پنج سال) منتشر میشوند و برخی کشورها نیز محتوا را به شکل دیجیتال ارائه میکنند؛ یا از ترکیب هر دو روش بهره میبرند. در این کشورها، مصرف کاغذ برای کتاب درسی بسیار کمتر است و فشار بر منابع طبیعی کاهش مییابد. اما در ایران، ترکیب نیاز آموزشی، سیاست خودکفایی و چاپ سالانه کتاب درسی معادل با میلیاردها برگ کاغذ و نابودی هکتارها جنگل است. اصلاح الگوی نشر کتابهای درسی، تغییر چرخه چاپ از سالانه به سه تا پنجساله، استفاده از کاربرگها، منابع دیجیتال و کاهش حجم محتوای کتابها، میتواند تأثیر قابل توجهی در احیای جنگلها و حفاظت از منابع طبیعی داشته باشد.
گذار از شعار خودکفایی به توسعه پایدار
اصطلاح «خودکفایی» در ظاهر جذاب است، اما در کشوری که در کمربند خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و با محدودیت شدید منابع آب، خاک و پوشش جنگلی روبهروست، تبدیل به رمز نابودی منابع میشود. تجربه «خودکفایی گندم» که به فرونشست زمین و نابودی منابع آبی منجر شد، نمونهای روشن از پیامدهای این تفکر است. تولید کاغذ نیز تابع همان منطق است؛ صنعت کاغذ هم آببر و هم چوببر است و ایران ظرفیت طبیعی لازم برای تأمین مواد اولیه آن را ندارد. بدون تردید خودکفایی نمیتواند استقلال کشور را با حفظ طبیعت تضمین کند، اما توسعه پایدار میتواند استقلال را با حفاظت از منابع و محیط زیست به همراه داشته باشد؛ بنابراین تغییر پارادایم از خودکفایی به توسعه پایدار به معنای حرکت به سوی استقلال در عین حفظ تعادل و احیای قانون طرح تنفس جنگل خواهد بود.
23302












