گروه سیاست نامهنیوز: وضعیت اقتصادی این روزهای کشور خوب نیست و هر روز شاهد افزایش نرخ ارز، قیمت طلا و کالاهای اساسی هستیم. علت چیست و چرا وضع به اینجا رسیده است؟
ابوذر ندیمی، تحلیلگر مسائل اقتصادی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «نباید مسائل اقتصادی طوری تحلیل شوند که گویی متغیرهای آنها طبق میل ما عمل میکنند و همه باید بدانیم که اقتصاد قواعد و سازوکارهای خود را دارد. کاهش تمایل به سرمایهگذاری موجب افزایش دلالی میشود و افزایش دلالی، به نوبه خود باعث افزایش قیمتها میگردد. کاهش واردات نیز اقتصاد کشور را به سمت احتکار و افزایش تقاضا در برخی حوزهها سوق میدهد. زمانی که امید به آینده از چند سال به چند ماه یا حتی چند روز کاهش مییابد، این بیثباتی اثر گستردهای بر کل کشور دارد. ارزش ارز هم تابع عوامل متعددی است؛ اول عرضه، دوم تقاضا، سوم میل به حفظ ارزش پول، و چند عامل دیگر. این بدان معناست که اقتصاد تابع سیاستهای داخلی و بینالمللی است و تحت تأثیر دلایل متعددی مانند واردات، صادرات، تورم، رکود، تحریم و شرایط جنگ و صلح شکل میگیرد».
او ادامه داد: «برخی مسئولان و مدیران با اقتصاد چنان برخورد میکنند که گویی تمام امور در اختیار خودشان است، در حالی که اقتصاد در واقع در دست مجموعهای گسترده شامل همه مردم، فعالان اقتصادی، کارآفرینان و سرمایهگذاران است. اقتصاد با فرمان و دستور اداره نمیشود؛ بلکه رعایت قواعد آن است که مسیر پیش رو را مشخص کند. اقتصاد مانند آب است؛ اگر مسیر آن تعیین نشود، حتی آب زلال هم به فاضلاب میرود».
این تحلیلگر مسائل اقتصادی همچنین بیان کرد: «متأسفانه برخی نمایندگان، استانداران و مسئولان هنوز با ادبیات و نگاه ۳۰ سال پیش درباره اقتصاد سخن میگویند در حالی که از آن سو نگاه، تحلیل و مطالبات مردم تغییر کرده است. وقتی مجلس و دولت برنامههایی تدوین میکنند که مردم میدانند حتی ۲۰ درصد آنها قابل اجرا نیست یا بودجه کشور با کسری مواجه است، اعتماد عمومی از بین میرود. این موضوع باعث شده خریدهای مردم از کیلویی به دانهای تبدیل شود، مهاجرت افزایش یابد و مسائلی مانند تغییر کاربری زمینها و رشد قیمتها فشارهای اقتصادی را افزایش دهد. همچنین محدودیتهایی که برای بودجه تعریف میشود، بخش قابل توجهی از توان دولت برای هزینهکرد را محدود کرده است».
ندیمی در پایان گفت: «بخش خصوصی نیز به دلیل نبود زیرساخت کافی، اطمینان لازم برای فعالیت اقتصادی پایدار را ندارد. مردم مجبور به کاهش مصرف شدهاند و همزمان میزان تابآوری اقتصادی و امید مردم کاهش یافته است. احساس عمومی این است که مسئولان مشکلات را به شکل واقعی درک نمیکنند. افزایش قیمت طلا و ارز ریشه در سیاستهای چند دهه گذشته دارد و راهکارهای کنونی قادر به حل این مشکلات انباشته نیستند. بسیاری از پروژهها رها شدهاند و بدون حمایت و برنامهریزی مشخص، امکان ادامه فعالیت آنها وجود ندارد. در چنین شرایطی، رفتارهای اقتصادی مردم منطقی و احتیاطی است، اما متأسفانه کمتر توجهی به این واقعیتها میشود».