در حالی که همه فوتبالیها درگیر اتفاقات هفته یازدهم -پنالتی بازی پرسپولیس و شمس آذر و اشتباه بازیکنان با تجربه فولاد مقابل استقلال- و پیگیر اخبار مربوط به دربی هفته آینده بودند، یک جابجایی به صورت چراغ خاموش در باشگاه استقلال رخ داد که از هر نظر بسیار مهم است.
رسانه رسمی باشگاه استقلال خبر داد: با توجه به پایان یافتن قرارداد دکتر علیرضا اسدی با باشگاه استقلال و حسب نظر دکتر علی تاجرنیا، مسعود اقبالی مدیر آکادمی استقلال شد. اقبالی از ابتدای امسال به عنوان معاون فنی در آکادمی استقلال حضور داشت اما از این پس به عنوان مدیر در آکادمی فعالیت میکند. یعنی همان نشانه رفتن اسدی به تحقق پیوست.
کیست که نداند در فوتبال دنیا آکادمی به عنوان سازنده فردای فوتبال، چه جایگاه مهمی دارد و متاسفانه در فوتبال ما به آکادمی نشده به چشم محلی برای کسب درآمد نگاه می کنند. نتیجه همین شده که تیمهای ما به حاضریخوری رو آورده و زحمت ستارهسازی به خود نمیدهند.
اینکه مسعود اقبالی کیست یا رسانه رسمی استقلال طبق رسم و عرف و ادب، مراتب تقدیر و تشکر از دکتر علیرضا اسدی را به عمل آورده و برایشان آرزوی موفقیت میکند را هم فعلاً فراموش کنید؛ سوال اصلی و مهم در این جابجایی -ضمن امیدواری به بازگشتن آکادمی به ریل اصلی خود و رسالت بازیکن سازی و یا حداقل دوری از زدوبندهای مالی!- در مورد شخصی است که از این سمت رفته است.
در دهه ۶۰ و در مقطعی، مرحوم دهداری با استعفای ۱۴ بازیکن نامدار تیم ملی روبرو و در فرصتی کوتاه و چند ماهه با دعوت از چند جوان گمنام تیمی ساخت که اسکلت تیم ملی قدرتمند قهرمان بازیهای آسیایی ۹۰ پکن را تشکیل دادند.
در آن تیم از صمد مرفاوی تا احمد عابدزاده، از جواد زرینچه تا بازماندگان ملیپوشان نامدار قبلی مثل بیژن طاهری حضور داشتند و به طور طبیعی، بازیکنانی هم بودند که از خلا به وجود آمده به تیم ملی رسیدند و در همان دو بازی با کویت، نمره مردودی گرفته و قبل و بعد این دو بازی دیگر هرگز فوتبال در سطح بالا را تجربه نکردند.
علیرضا اسدی هافبک بنیاد شهید، یکی از همین نمونهها بود که برای بیش از سه دهه دیگر کسی اسمی از او در فوتبال نشنید تا اینکه ناگهان یک شبه آمد و دبیرکل فدراسیون فوتبال شد! یعنی بالاترین مقام اجرایی در فوتبال هر کشور طبق اساسنامه فیفا!
در همان هفته اول عملکرد او ثابت کرد چندان تناسبی با این سمت مهم ندارد و همانطور که پیش بینی میشد، خیلی زود از این جایگاه کنار رفت. اتفاقی که بعد آن مدام تکرار و در حالی که در همه دنیا و تمام تخصص ها روند پیشرفت و صعودی مشخص و شما بعد از یک سمت، به سمت بالاتر می روید، او پس از آن روند نزولی را طی و مدام پایین و پایینتر میآید.
سوال اینجاست که چرا؟ چطور کسی از دبیرکلی فدراسیون به رئیس آکادمی یک باشگاه می رسد و از آنجا هم می رود؟ آدم بزرگ، هرگز سمتهای کوچکتر از خود را قبول نمیکند. دنبال بودن به هر قیمت، نیست و وقتی اسدی سیر نزولی در سمتها را قبول کرده، خودش میداند که هم قد هیچ کدام از این صندلیها نبوده و نیست!
از دبیرکلی فدراسیون فوتبال تا عضویت هیئت مدیره و مدیرعاملی نساجی، عضویت در چارت مدیریتی تراکتور و در نهایت هیئت مدیره استقلال که خیلی زود هم کنار گذاشته شد و با حکم مدیریت آکادمی -همانطور که در متن خبر باشگاه آمده- او را تا پایان قراردادش حفظ کردند. یعنی اگر قرارداد نداشت، همان موقع باید میرفت!
با کدام رزومه و کارنامه به چنین افرادی پیشنهاد شغل و سمت میشود؟ فردا او دوباره عضو هیئت مدیره یا مدیرعامل یک باشگاه میشود و بعد از یک مدت، دوباره بدون هیچ عملکردی برکنار و فقط حقوق میگیرد و در فوتبال هست! چرا؟ و مهمتر از آن، چه کسانی پشت چنین افرادی هستند که باید همیشه باشند؟
اینجا را بخوانید: چهره مطرح فوتبال ایران رسماً به استقلال پیوست/ بازگشت به جمع آبیها بعد از قهرمانی خاطرهانگیز +عکس












