
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، «بچه مردم» فیلم خوب و هوشمندانهای است و تجربه گزارشگری و مستندسازی کارگردانش در خروجی کار مشهود است. اینفیلم سال گذشته (۱۴۰۳) در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین فیلمنامه (محمود کریمی و فائزه یارمحمدی)، بهترین تدوین (عماد خدابخش) و بهترین کارگردانی شد. در ۱۱ رشته هم نامزد شد و میلاد پرتوی فیلمبردارش دیپلم افتخار گرفت.
شاید اگر هوشمندی نویسندگان و کارگردان فیلم نبود، روایتش از انتهای نسخه فعلی به ابتدا بود اما همانهوشمندی باعث شده فرم و ساختار انتخابشده برای روایت، در خدمت حرف و هدفی باشد که نویسندگان اثر در پی بیانش بودهاند؛ اینکه تعدادی از شهدای مظلوم و مغفول دفاع مقدس هشتساله از بچههای پرورشگاهی بودند. اما خب نویسندگان فیلمنامه و کارگردان میدانند بیان همینخلاصه داستان یا نشاندادن یکعنصر کوچک از آن در ابتدای فیلم کافی است تا مخاطبِ (به ظاهر) روشنفکر و اندیشمند که نظر مساعدی نسبت به تاریخ معاصر ایران و انقلاب و جنگ ندارد، خواهد رمید و قصه را نخواهد شنید.
اما فرم هوشمندانهای که برای نشاندن مخاطب روی صندلی سینما استفاده شده، همان فرم «وس اندرسون»ی و شیوه خاص روایت اینکارگردانی آمریکایی است که نمونه بارزش را در فیلم «هتل بزرگ بوداپست» (۲۰۱۴) دیدهایم. حتی پوستر فیلم هم یک کپی موفق یا بهتر بگوییم برداشت آزاد از پوستر «هتل بزرگ بوداپست» و آثار مشابه سینمایی است. تکلیف فرم و ساختار هم که مشخص است؛ تعداد زیادی آدم که هرکدام قصه و خرده قصههای خاص خودشان را دارند و در لابهلای مسیر اصلی روایت، مثل پاورقی و جمله معترضه، جانمایی شدهاند. شاید هم بهتر باشد اینخردهقصهها را مثل پرانتزهایی بدانیم که وسط متن اصلی باز و بسته میشوند.
فاصلهگیری از قصههای متداول و شخصیتهای آشنا هم از دیگر نکاتی است که دستاندرکاران «بچه مردم» از آن بهره بردهاند. فرماندهای که بهروز شعیبی نقشش را بازی میکند، یکحاجیِ مقدس و نورانی نیست که فکر و ذکرش در جبهه باشد. نامه طلاق همسرش در سنگر جبهه به دستش میرسد و مخاطب میفهمد که فرماندهان جنگ هم از آسیبهای اجتماعی و خانوادگی ناشی از جنگ، در امان نبودهاند. چاشنی عشق و عاشقیهای قدیم، آش نذری و سرخشدن با دیدن دختر همسایه هم از نقاط مثبت اینفیلم است که بین فیلمهای بهظاهر مدرن و خانوادهخرابکن امروزی داشت از یادها میرفت!

هوشمندی دیگر نویسنده و کارگردان اینفیلم، روایت چند دهه اخیر تاریخ معاصر ایران است. یعنی در خلال تماشای قصه بچههای پرورشگاهی فیلم، روزهای پیش از انقلاب، کوران انقلاب و بعد دفاع مقدس ورق میخورند که از نظر معنوی و محتوایی، امری پسندیده و تحسینبرانگیز است. مهر تاییدی هم بر اجتماعیبودن فیلم است.
بازیگران کار هم آزمونپسداده و مورد اطمینان کارگردان بودهاند. اما تیپ مرد تُرکزبانی که رضا کیانیان ایفایش میکند، میتوانست توسط بازیگری ارایه شود که ترکبودن و درویشبودن کاراکتر را باورپذیرتر در بیاورد.
چفت و بستهای فرم و محتوای «بچه مردم» نشان میدهند مهندسی و مطالعه پشت نوشتن فیلمنامه و ساخت آن قرار دارد. به همیندلیل هم موفقیتهایش در جشنواره و احیانا در اکران، شایسته آن هستند. نمونه دیگر اینگونه فیلمساختن، «مرد عینکی» ساخته کریم امینی بود که چندی پیش اکران شد.
صادق وفایی