به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین جلسه از سلسلهجلسات «پنجره» ویژه نقد و بررسی شعر امروز، شامگاه دوشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۴ در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار شد.
در این جلسه که محور آن نقد و بررسی کتاب «روزی که نمیدانم» اثر راضیه مظفری بود، محمدحسین نجفی، محمدرضا نوری، حامد فلاحیراد، علی داودی، علیرضا میرزایی و شاعر اثر حضور داشتند.
تحلیل زبان و شاخصههای نوشتار زنان
در ابتدای این برنامه علیرضا میرزایی، دبیر جلسات پنجره، با اشاره به تفاوتهای زبانشناختی میان نوشتار زنان و مردان، این مسئله را در گفتار و نوشتار بررسی کرد و به شاخصههای نوشتار زنان بر اساس کتاب Hiatt اشاره کرد. او ویژگیهایی چون تفاوت در ساخت نحوی، میزان صراحت و پوشیدگی معنایی، نقش عاطفه در شکلگیری جمله و تجربه زیسته، و ساختار روایی سیال را برشمرد و توضیح داد که این شاخصهها چگونه در برخی از شعرهای راضیه مظفری مشاهده میشوند.

در ادامه، محمدحسین نجفی شاعر و منتقد ادبی با اشاره به کتاب «زندگی من» صحبتهای خود را آغاز کرد و پرسشی مطرح کرد: چرا سادگی شعر و روایت کودکانه آن موجب محکومیت شعر میشود و آیا ابهام و غموض، معیار اهمیت شعر و شاعر است؟
وی افزود: من با خواندن کتاب خانم مظفری یاد این مسئله افتادم و جنس شعر ایشان هم صمیمی است و شعر در زندگی سروده شده است.
نجفی در ادامه برخی شباهتهای زبانی و لحنی آثار این مجموعه را با شعرهای قیصر امینپور یادآور شد.
شعر زنان منحصر به کلیشههایی چون فرزندآوری و آشپزخانه نیست
سپس محمدرضا نوری به نقد تقسیمبندی شعر به شعر زنانه و مردانه پرداخت و گفت: در حال حاضر وقتی از شعر زنان صحبت میشود، معمولاً سراغ کلیشههایی مانند فرزندآوری و شستن ظروف و حضور در آشپزخانه و... میرویم، در حالی که شعر بزرگانی چون سیمین بهبهانی، شعر بدون ورود به کلیشههای شعر زنانه است.

وی ادامه داد: شعر زنانه فارسی را نمیتوان با نظریههای غربی تحلیل کرد و باید نظریه ایرانی متناسب با ساحت آن نوشته شود.
نوری همچنین کتاب «روزی که نمیدانم» را از نظر وزنی سنتی و از نظر زبان نزدیک به محاوره دانست و افزود: تلاش شاعر برای ترکیب سنت و محاوره زمینهساز نوآوری در شعر راضیه مظفری شده است.
سپس حامد فلاحیراد با اشاره به کتابسازی و کیفیت کتاب «روزی که نمیدانم»، گفت: نحوه انتشار و نوع کتابسازی این اثر توسط ناشر، به خوبی انجام نشده است و ما با کتاب شعر بسیار نحیف و نهچندانی مناسبی روبرو هستیم. در حالی که باید برای کتابهای شعر از ذوق و سلیقه و توجه بیشتری استفاده شود و حق شعر ادا شود.
نوری محور اصلی شعرهای راضیه مظفری را پرداختن به مضمونهای مرتبط با زندگی دانست و به تجربه زیسته شاعر در شعرها اشاره کرد.
وی با بیان اینکه کتاب پر از تصاویر تازه است، پیوند میان معنویت و زندگی روزمره را از نقاط قوت کتاب برشمرد و افزود: اوج شعر زمانی محقق میشود که شاعر از تجربه شخصی خود بهره گیرد.
شعر بهمثابه اتفاق در زبان
در ادامه، علی داوودی شعر را «یک اتفاق در زبان» دانست و گفت منشأ یک شعر خوب، بسنده نکردن شاعر به قواعد زبانی معمول است. او بیان کرد: اگر شاعر به راه خودش نرسیده باشد، آثارش تفنن و سرگرمی خواهد بود.
داودی تقسیم شعر به نو و کهنه را اشتباه دانست و گفت: شعر خوب همیشه نو میماند و زمانی نو است که شاعر جهان خود را روایت کند.
او دقت در جزئیات و عاطفه را ابزار اصلی شعر مظفری دانست و گفت: این ویژگیها در تمام آثار شاعر، چه شعرهای شخصی و چه شعرهایی که مرتبط با بزرگان هستند، برجسته است.
داودی در پایان، انتشار کتاب روزی که نمیدانم را نوید حضور یک شاعر توانمند در کشور دانست.












