عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یکی از تأسفهای مکرر آقای خسرو معتضد - تاریخ پژوه و راوی داستانهای تاریخی- این است که مقامات و کاربهدستان ما تاریخ نمیدانند و تاریخ نمیخوانند.
البته با اوضاع و احوال کنونی روشن شده که نه تنها تاریخ نمیخوانند که اهل خواندن مطبوعات و مقالات رسانهها هم نیستند و ترجیح میدهند تیمی اخبار را برای آنان گزینش کند و در قالب بولتن ارایه بدهد. مثل کپسول تا بدانند دیگران دربارهشان چه گفته یا نوشتهاند یا مثلا تکلیف مادورو چه شده ولی منظور ما مقالات و گزارشهای پژوهشی در مجلات معتبر است تا سطح بینش آنان را تغییر دهد و سبب شود دستکم در سخنرانیها چهار تا حرف تازه هم بزنند.
به عمد مینویسم مجلات چون هنوز چراغ مجلات معتبر خاموش نشده و ربط قضیه را در ادامه درخواهد یافت.
همین دیروز هم آقای رییس جمهور و هم آقای رییس مجلس در اختتامیه دومین اجلاسیه بینالمللی خانواده، آینده، پیوندهای پایدار نطق کردند.
مهم ترین عبارات دکتر پزشکیان اینهاست:
- صداقت نخستین شرط ایجاد پیوندهای پایدار در جامعه است.تمام انسانها باید با یکدیگر صادق باشند و به هم راست بگویند. اگر این صداقت در نهاد خانواده شکل بگیرد، پیوندهایی ایجاد میشود که هیچ ویروس یا مسئلهای در آن رخنه نخواهد کرد و روابط آن بسیار ناگسستنی خواهند بود.
-وقتی اعضای جامعه و خانواده هدف و جهتگیری مقدسی داشته باشند، ارتباطات آنها استحکام مییابد و در هیچ شرایطی دچار مشکل نخواهد شد.
-در گذشته تشریفات امروزی وجود نداشت، زندگیها ساده شکل میگرفت و زن و شوهر تا پای جان برای یکدیگر میایستادند. مهریههای نجومی نداشتیم و زندگی بر پایه ارزشهای الهی و معنوی شکل میگرفت، نه مظاهر دنیوی.
-خانواده مستحکم خانوادهای است که اعضایش دست در دست هم بگذارند تا به اهداف مشترک و قله برسند. ازدواج پیمانی است که زن و مرد باید به آن پایبند باشند و حتی نسبت به مسئولیت خود در برابر جامعه متعهد بمانند.
اینها را سایت ریاست جمهوری منتشر کرده و چون بحث ما دربارۀ استحکام خانواده است به بخشهای دیگر کار نداریم که سخنان خوبی هم هست کما این که از سلیقههای مختلف گفته (که می توان توسعا به معنی به رسمیت شناختن سبکهای زندگی دانست) و تهدید و امر و نهی را در مقولات فرهنگی نفی کرده (که احتمالا برای رفع نگرانی از روی آوردن دوباره به باطوم و پیامک تهدید به مثابه باطوم مجازی است برای تحمیل پوشش).
حالا ببینیم آقای قالیباف رییس مجلس در این اجلاسیه چه گفته و در واقع چه دُرّی سُفته:
*شعار برابری جنسیتی که در غرب سر داده میشود، به قیمت سست کردن بنیانهای خانواده انجام شد و امروز اندیشمندان دلسوز غرب به پیامدهای ویرانگر افول نهاد خانواده در جوامع خود معترضاند. رویکرد ما در حکمرانی عبور از مفهوم فریبنده برابری جنسیتی و رسیدن به عدالت جنسیتی است.
*دولت باید با ابزارهای حکمرانی، نیازهای کاذب و هجمههای سبک زندگی غربی را مهار کرده و مطالبات واقعی خانوادهها در حوزه نیازهای اساسی، فراغت و تربیت به درستی پاسخ دهد که قهرمان این میدان خود خانواده است.
*راهحل گسستهای فرهنگی پیش آمده در تکیه حکمرانی بر ویژگی ترمیمگری خانواده است. نظام حکمرانی نقش سیاستگذار و تسهیلگر را برعهده دارد نه متصدی و مداخلهگر. (پایان نقل قول از قالیباف)
ملاحظه می کنید نه رییس جمهور گفته دولت چه برنامهای برای تقویت خانواده دارد و مثلا چه فکری برای زنان بی سرپرست اندیشیده شده نه رییس مجلس توضیح داده این همه وقت صرف مهریه کردهاند به کجا رسیدهاند و چرا باید زنان به خاطر کاستیهای حقوقی از مهریه به عنوان ابزار استفاده کنند یا چرا مرد را به خاطر بدهی مهریه به زندان میاندازند که نه توجیه شرعی دارد نه عقلی و نه حقوق بشری.
هیچ یک به این موارد واقعی و روی زمین اشاره نکردهاند. بلکه یکی از صداقت و جهتگیری مقدس و پرهیز از تشریفات گفته در حالی که که آقای قرائتی هم میتوانست همینها را بگوید تازه همراه چهار تا لطیفه تا فضای مجلس را تغییر دهد.
دیگری هم لابد برای آن که روح شیخ فضل الله نوری را شاد کند که هر گونه برابری را مغایر دیانت میدانست تأکید کرده عدالت جنسیتی بهتر است از برابری و غرب را شماتت کرده که به خاطر برابری به فساد کشیده شد و لابد به خاطر همین تازگیها فاش شد دختر یکی از بزرگان در استرالیا زندگی می کند تا به آنها بگوید عدالت جنسیتی خوب است و برابری جنسیتی خیلی بد است!
به جای این که گزارش دهد طی 5 سالی که رییس مجلس است چه قوانینی در مجلس تحت ریاست او در راستای اهداف این اجلاسیه تصویب شده و چقدر قابلیت اجرا داشته اند یک مشت باید و نباید ردیف کرده اند از قیبل آنچه اشاره شد: عبور از مفهوم فریبنده برابری جنسیتی به عدالت جنسیتی، مهار همجمههای سبک زندگی غربی و یک مشت عبارات انشاوار دیگر.
حالا سری میزنیم به گزارش مجلۀ تجارت فردا که تارنمای اکوایران هم باز نشر کرده؛ اطلاعات و تحقیقاتی که در گزارش هر دو بزرگوار خالی بود.
چون اینها مجله نمیخوانند و نشد یک بار به مقالهای و مجلهای حرفهای ارجاع دهند و مدام تکرار مکررات دارند.
لابد می گویید یا میگویند وقت ندارند! اتفاقا مطالعه این جور مطالب بسیار مفیدتر از خواندن گزارشهایی است که به تعبیر مقام رهبری -درباره برخی از آنها در دولت مرحوم ابراهیم رییسی- پوچاند.
بله. چون بحث استحکام خانواده است ببینیم این گزارش چه نوشته درست و به در بخور است که واقعیت جامعه پول زده و به لحاظ اخلاقی در خطر انحطاط ماست یا آنچه برای پزشکیان و قالیباف مینویسند و البته بعید است نوشته باشند چون این حرف ها و شعارها را از بس گفتهاند از بر شدهاند.
در این گزارش میخوانیم:
«در سالهای اخیر با تداوم تورم و افزایش فشارهای اقتصادی بر خانوادهها، آمار طلاق در ایران به شکل نگرانکنندهای صعودی شده است. آیا قیمت طلا بر نرخ طلاق در ایران موثر است؟»
مجله یا هفتهنامه تجارت فردا به این پرسش پرداخته ودر پاسخ به آن نوشته:
«در سالهای اخیر با تداوم تورم و افزایش فشارهای اقتصادی بر خانوادهها، آمار طلاق در ایران به شکل نگرانکنندهای صعودی شده است... کارشناسان و رسانهها علاوه بر عوامل کلاسیک اقتصادی (تورم، بیکاری، گرانی مسکن) و فرهنگی، نقش افزایش شتابان قیمت سکه و طلا را در تشدید آمار طلاق بررسی کردهاند و دریافته اند ارتباط معناداری میان نرخ طلاق و قیمت سکه وجود دارد.
در مطالعهای با عنوان «آیا قیمت طلا بر نرخ طلاق در ایران موثر است؟» آمده مهریه در عقد ازدواج نقش بیمهای دارد: زن خریدار «بیمه» و مرد بیمهگر است. بنابراین طبیعی است که با افزایش قیمت سکه، ارزش مهریه نیز افزایش مییابد. برخی زنانی که در زندگی زناشویی شکننده هستند، انگیزه بیشتری برای طلاق و دریافت مهریه خود خواهند داشت که این سبب افزایش نرخ طلاق در جامعه میشود.
این پژوهش هشدار میدهد جهش بیسابقه بهای طلا و سکه (بهویژه بهدلیل افزایش تقاضا و تحریمها) مانند یک زنگ خطر برای بنیان خانوادههاست.
مشاهدات اجتماعی نشان میدهد میل زنان تحصیلکرده به جدایی در صورت وجود سوءرفتار یا ناتوانی مرد در تامین معاش بیشتر شده و مهریه بهعنوان یک اهرم حقوقی (و درعینحال منبع مالی بالقوه) اهمیت مییابد؛ بهخصوص آنجا که اطمینان دارد بعد از جدایی میتواند بخشی از دارایی مشترک را مطالبه کند. برای درک تاثیر اقتصادی مهریه بر طلاق، باید نقش تاریخی آن را نیز مدنظر قرار داد. در گذشتههای دورتر، مهریه اغلب بهصورت ملکی یا کالایی مشخص (مانند یک دانگ زمین یا مقداری سکه و پول) تعیین میشد و با نرخ تورم اندک، ارزش واقعی آن در طول زمان تقریباً ثابت باقی میماند. اما از اواسط دهه ۱۳۵۰ شمسی و بهویژه پس از انقلاب اسلامی، کشور با تورمهای بالا و دورقمی مواجه شد.
ارزش ریال بهسرعت افت کرد و مبلغ ثابت مهریههای سنتی بهتدریج کماهمیت شد. بنابراین در سال ۱۳۷۷ قانون حمایت خانواده اصلاح شد تا پرداخت مهریه بر اساس قیمت روز انجام شود.«
ملاحظه می کنید داستان چیست؟ وقتی زن و مرد برابری حقوقی نداشته باشند و آقای رییس مجلس آن را غربی بداند زن برای صیانت حقوقی خود به مهریه سنگین رو می آورد. به جای پول با روند کاهنده ارزشی طلا تعیین میکنند و قیمت طلا هم که سر به فلک کشیده و سکه 50 هزار تومانی در سال 78 به 100 میلیون رسیده.
پس به جای نصایحی از جنس آنچه مرحوم فلسفی بالای منبر و مرحوم راشد پشت رادیو و آقای قرائتی در تلویزیون می گفت یا بد و بیراه به برابری برای توجیه تبعیض هایی که صدای همه را درآورده کمی از این جور گزارش ها بخوانید.
وزارت فرهنگ می تواند گزارش های خوب مجلات و مطبوعات را برای رییس جمهور بفرستد. کارشان که فقط این نیست ذره بین بردارند ببینند چه کلمه ای باب میل نیست و در هیأت نظارت مطرح کنند. این همه گزارش خوب و دقیق که برای دولت هم هزینه ای نداشته را بخوانند.
ازدیاد طلاق فقط به خاطر این نیست که صداقت کم شده یا تشریفات زاد شده یا روشنفکران از برابری گفته اند. دو تای اول کشف مشعود خان پزشکیان است و سومی کشف و ادعای آقا باقر قالیباف.
اسکار وایلد نویسنده مشهور و طعنه زن ایرلندی می گوید: من در برابر همه چیز می توانم مقاومت کنم الا وسوسه!
وسوسه مال دنیا همه را می فریبد و این برق طلاست که خیلی از زنان را به طلاق سوق داده. حق زنان را بدهید و قوانین را اصلاح کنید تا ناچار نباشند به ابزار مهریه روی آورند. آن وقت خانواده ها محکم تر می شود.
البته تنوع سبک زندگی را هم باید به رسمیت شناخت. قدیم ترها اگر زنان تن می دادند به خاطر آن بود که گزینه دیگری نداشتند و باید به خانه پدری بازمی گشتند با یکی دو بچه. وقتی بچه ای در کار نیست و شغل و خانه دارند آن نگرانی هم رفع شده.
این نوشته برای یادآوری این موارد نبود و حرف، حرف آورد. غرض این بود که چه آقای پزشکیان و چه اقای قالیباف اگر به جای آن حرف های کلی بخش هایی از این گزارش را می خواندند و از برنامه های خود می گفتند بهتر بود.
آقایان! مجله بخوانید. برای تنوع نطق هایتان هم خوب است!