به گزارش همشهری آنلاین، نامه گلایهآمیز مادری که در آن یکی از مسئولان ردهبالای وزارت بهداشت به درخواست «زیرمیزی» متهم شده بود، از دیروز در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرده است. البته موضوع زیرمیزی پزشکان بحث تازهای نیست، اما اینبار ماجرا حساستر شده چون نام پزشک نیز بهطور مشخص ذکر شده است. دکتر جلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت که برای ارائه خدمات ۵ سکه طلا درخواست کرده است.
ماجرا زمانی پیچیدهتر شد که تنها ساعاتی پس از انتشار این نامه، خبر استعفای معاون وزیر هم منتشر میشود. موضوعی که موج جدیدی از گمانهزنیها را برانگیخت.
با این حال، رضا جباری، عضو کمیسیون بهداشت مجلس، این ادعا را «فاقد هرگونه سند» دانسته و گفته «طبق بررسیها هیچ اقدام، بستری یا رویداد واقعی درباره این بیمار رخ نداده و این ادعاها از نظر قانونی فاقد اعتبار بوده و مصداق تهمت محسوب میشوند. دکتر جلیلی همواره در برابر پارتیبازی و تخلفات ایستاده است».
در همین ارتباط و در برنامه «پارکوی» تلویزیون اینترنتی همشهری، دکتر رضا لاریپور، سخنگوی سابق سازمان نظام پزشکی به چند پرسش پاسخ داده که در ادامه میخوانید.
- ماجرای این نامه چیست؟
از صحت این نامه خبر ندارم اما مساله اینجاست که هر کسی میتواند چنین نامهای بنویسد و به هر دلیلی هر پزشکی را متهم به درخواست این وجه غیرمتعارف کند. چنین نامههایی وجاهت قانونی ندارد. فرد این حق را دارد که شکایت خود را در سامانه مشخص و اعلام شده ثبت کند. اینطور با آبروی افراد بازی کردن فایدهای ندارد.
- در برخی خبرها عنوان میشود که استعفای معاون وزیر بهداشت هم به همین دلیل رخ داده است؟
این مساله باید توسط وزارت بهداشت یا خود دکتر حسینی پاسخ داده شود. اما ایشان یکی از برترین اساتید اورولوژی کشورند و توانمندیشان بر همه ثابت شده است. استعفای دکتر حسینی به هر دلیلی میتواند رخ داده باشد، از جمله فشارهای وارده یا افزایش ظرفیت که در نامه استعفا عنوان کردند یا عدم تطابق با برنامهها و انتظارات وزیر بهداشت و حتی برنامههای شخصی خانوادگی و برنامهریزی آینده و...
- دریافت زیرمیزی از سوی پزشکان اتفاق جدیدی نیست، اما خبر اخیر دوباره نگاهها را به این موضوع جلب کرده است. چرا با چنین پدیدهای مواجهیم؟
دریافت وجه خارج از عرف یا نامتعارف پدیده جدیدی نیست و به شغل و حرفه خاصی هم ارتباط ندارد. زمانی که اقتصاد جامعه نابسامان است و فعالیت اقتصادی افراد جوابگوی معیشت آنها نیست، افراد به چند مدل خاص عمل میکنند. در همه صنوف این مساله وجود دارد اما در حرفه پزشکی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. این مساله با حوزه جامعهشناختی، روانشناختی و به نوعی با رفتارهای فرهنگی یک جامعه سروکار دارد. در کشورهای مختلف دنیا اگر یک مقام مسئول از شرایط خود سوءاستفاده کند، آنقدر فشارها زیاد می شود که فرد مجبور به استعفاست. اما چنین فرهنگی در کشور ما رایج نیست و افرادی را میبینیم که هم با سوءمدیریت و هم عدم صداقت در رفتارهای مالی ضرباتی به مردم و کشور وارد میکنند و فعالیتشان هم استمرار دارد. این فرهنگ غلطی است که باید در جامعه ما اصلاح شود. در جامعه پزشکی توجه بیشتر است چون با جان افراد سروکار دارد. ما پزشکانی داریم که شرایط دریافت وجه خارج از عرف را دارند اما در قیاس با کل جامعه پزشکی، این عدد کمتر از ۷ درصد است. در همین آمار هم کمتر از ۳.۵ درصد پزشکان اقدام به دریافت این وجه میکنند که آمار بسیار کمی است. اما به هر صورت این عمل قابل دفاع نیست و نباید از مردم پول زور و دریافتی خارج از عرف داشت. اما تعرفهها هم واقعی نیست و در سالهای متمادی در این باره به جامعه پزشکی ظلم شده است. به همین دلیل به عنوان یکی از دلایل اصلی بروز چنین پدیدهای در نظر گرفته میشود.
- چه راهکاری برای جلوگیری از این پدیده میتوان در نظر گرفت؟
به جای پرداختن به این موضوع باید به تعرفههای ناکافی، اقتصاد نابسامان در کشور، سهم ناکافی حوزه سلامت از GDP توجه کرد. در هیچ کشوری از کشورهای همسایه عدد و رقم مرتبط با جامعه پزشکی مشابه ایران نیست. ویزیت پزشکان در کشورهای حاشیه خلیج فارس، هند پاکستان، افغانستان، عراق و... ۱۰ تا ۲۰ برابر ایران است. در ایران فعالیتهای درمانی با نازلترین قیمت در حال انجام است. این در حالی است که یک سطل ماست در طول سال ۴ تا ۵ بار افزایش قیمت دارد و آیا خدمات پزشکی از این کالا کمارزشتر است؟ ارائه کننده خدمت مجبور به رایگان عرضه کردن خدمتش نیست و وظیفه دولت و بیمه است که آن را پوشش دهد. این در حالی است که دولت با حداقل قیمت چنین خدماتی را تعیین کرده و بیمهها هم بیش از ۸ ماه تاخیر در پرداخت حق و حقوق پزشکی دارند. ظلم بسیار بزرگی که در حق جامعه پزشکی میشود این است که خود سازمان تامین اجتماعی پزشک را برای تاخیر در پرداخت حق بیمه پرسنل جریمه میکند اما با ماهها تاخیر حقالزحمه پزشکان را میدهد. رفتارهای نادرست شبیه این باعث میشود که جامعه پزشکی نسبت به چنین شرایطی واکنش نشان دهد و آثارش در روابط پزشک و بیمار قابل مشاهده است. هزینههای مطبداری به شدت افزایش یافته اما هزینه ویزیت بسیار نازل است. البته قیمت ویزیت اگر ۱۰ میلیارد تومان باشد باید توسط بیمهها پوشش داده شود و نمیتوان به فرد ارائه کننده خدمت تحمیل کرد. در نظر بگیرید که اگر یک روز اعمال جراحی یک بیمارستان به هر دلیلی متوقف شود، قطعا جان بسیاری از انسانها به خطر خواهد افتاد. ارزشها باید بر مبنای رفتار حرفهها شکل بگیرد. در حوزه پرداخت زیرمیزی اول باید دولت تعرفههای واقعی خدمت را اعلام و جرائم پرداختیهای طولانیمدت را جبران کند. بسیاری از افراد جامعه پزشکی هم همین حالا هم خدمات ارزان ارائه میکنند، نسبت به نگهداشت و پاسداشت آنها توجه داشته باشد وگرنه همین حوزه بهداشت و درمان که افتخار ۴۰ ساله نظام و تنها قلهای است که بر خوداتکایی ایستادهایم هم به راحتی از دست خواهد رفت.












