آزاد ارمکی گفت: آقای پزشکیان با شعار وفاق ملی نیامدند؛ ایشان با نقد اصولگرایی آمدند و در مقابل اصولگرایی قرار داشتند. اتفاقاً به میزانی که اصولگرایی نقد میشد ـ یعنی هنگامی که رقیب مورد نقد قرار میگرفت ـ جامعه به ایشان استقبال نشان داده و رأی مثبت داد.
تقی آزادارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درباره بخشی از گفت و گوی خود با خبرآنلاین، به بیان نکاتی در خصوص وفاق ملی، اقدامات دولت پزشکیان و ... پرداخته است. در ادامه آن را می خوانید؛
* آقای آزادارمکی! آقای پزشکیان با گفتمان وفاق ملی روی کار آمدند و دولت خودشان را تشکیل دادند. اما برخی از تحلیلها با توجه به اقدامات و انتصابات اخیر دولت، حکایت از آن دارد که وفاق ملی تبدیل به یک پاشنهآشیل برای دولت چهاردهم شده است. تحلیل شما در این باره چیست؟
آقای پزشکیان با شعار وفاق ملی نیامدند؛ ایشان با نقد اصولگرایی آمدند و در مقابل اصولگرایی قرار داشتند. اتفاقاً به میزانی که اصولگرایی نقد میشد ـ یعنی هنگامی که رقیب مورد نقد قرار میگرفت ـ جامعه به ایشان استقبال نشان داده و رأی مثبت داد. اما پس از پیروزی، مفهوم گفتمان وفاق را پیش گرفتند و تصورشان این بود که چون وحدت میان نیروها وجود ندارد، باید وحدت ایجاد کنیم و همه باید با ایشان همراه شوند تا بتوان مشکلات را مرتفع کرد. پس از وحدت به وفاق رسیدند. تصورشان این بود که چون تفرقه داریم، مشکل داریم و باید با هم وحدت داشته باشیم؛ از پسِ وحدت به وفاق برسیم.
اما در ادامه، آنچه در عمل رخ داد این بود که وفاق در حد وفاق بین سران باقی ماند و به سطح اجتماعی نیامد. وفاق شاید چهار ضلع داشته باشد؛ یک ضلع کسی که صاحب قدرت است، ضلع دیگر گروه رقیب و کسی است که صاحب قدرت نیست. ضلع سوم جامعه و ضلع چهارم جهان بیرونی و جهان منطقه است.
آقای پزشکیان وفاقی که مطرح میکند، فقط وفاق حکومتی و با رقیب خودش است. ایشان تلاش کردهاند کمتر رقیبشان را نقد کنند، دولت پیشین را نقد نکنند و حتی از نیروهای نرمتر آنان در کابینه خود استفاده کنند. وفاق در حد حکومتی اتفاق افتاده است. آقای پزشکیان با سران قوا وحدت دارند؛ هر سه قوه با رهبری در یک راستا قرار گرفتهاند و تمام نیروها به یک نیرو برای اداره کشور تبدیل شدهاند. اما وفاق به معنای وفاق ملی، اجتماعی یا منطقهای اتفاق نیفتاده است. آقای پزشکیان نه آمده و نه قدرتش را داشته و نه میتوانسته وفاق منطقهای را با بعضی از گروهها مطرح کند یا وفاق اجتماعی را در جامعه پیش ببرد.
یکی از مشکلاتی که الآن آقای پزشکیان دارد این است که در مقابل جامعه قرار گرفته است. او نمیخواسته در مقابل جامعه قرار بگیرد، بلکه اساساً به دلیل شرایطی که پیش آمده، تنگناها و مشکلاتی که وجود دارد، پاسخگوی نیازهایی که در جامعه هست نشده است... مثلاً فرض کنید آب تهران، انرژی، آب و برق و گاز تهران. ایشان به این رسیده که اگر کمک نکنید و نتوانیم تأمین کنیم باید تهران را ترک کنیم.
این سخن بسیار عجیبی است که یک رئیسجمهور بیان میکند. یعنی شما باید سرمایه ملی که تهران است را از دستور کار خارج کنید؛ بهخاطر اینکه به جای آنکه به سراغ مردم، نیروهای اجتماعی و جهان بیرونی بروند و یاری طلب کنند برای اینکه مشکل را مرتفع کنند، میگویند باید تهران را ترک کنیم.
این یک پاسخ بسیار ساده به یک شعار و یک مشکل بنیادی است. در مشکلات دیگر هم آقای پزشکیان همین شیوه را ادامه میدهد. مثلاً در مورد مشکلات حوزه تکنولوژی، علم و فناوری. یا مثلاً در مورد مشارکت؛ میگوید مشارکت کنید، نخبگان بیایید کار کنید. اما سازهای که طراحی کرده سازهای ضدنخبه است. یعنی الآن وزارتخانههایی که میتوانند نخبهها را جذب کنند ـ اقتصاد، وزارت خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت علوم، وزارت گردشگری و... ـ کنشهایشان ضدنخبگانه است.
هرگز از نخبهها درخواست نکردهاند که از آنان درون خود این سازمانها استفاده کنند و در عین حال سازماندهی نشدهاند که بتوانند کار جامعهشان را مرتفع کنند. یک گرفتاری عجیب و غریب است و ایشان با صدای بلند میگوید: ای نخبگان، ای دانشمندان بیایید حل کنید. چه چیزی را حل کنند؟ قدرت دست شماست و هیچ راهی برای مشارکت نگذاشتهاید. بنابراین، ما در حد وفاق حاکمیتی باقی ماندهایم و وفاق سیاسی، اجتماعی و اندیشهای نداشتهایم.
* با توجه به اینکه شما هم اشاره کردید که این وفاق بیشتر با سیاسیون بوده تا با سرمایه اجتماعی، چقدر ممکن است که همین موضوع بخواهد مردمی را که به آقای پزشکیان رأی دادند سرخورده کند؟
آنها سرخورده شدند. نه، فقط آنها سرخورده شدند؛ بلکه افرادی که به آقای پزشکیان رأی نداده بودند هم سرخورده شدند و آنهایی هم که به رقیب ایشان رأی دادند سرخورده شدند. شما یک جامعه کاملاً کاملاً مستأصل دارید، یک نظام سیاسی کاملاً مستأصل که هیچ تصمیمی نمیگیرد؛ نه اینکه نتواند بگیرد، هیچ تصمیمی نمیگیرد. منتظر بارش باران هستیم که مشکل هوا را حل کند، منتظر وزیدن باد هستیم تا مشکل آلودگی را مرتفع کند، منتظر فلان اتفاق هستیم که ترامپ تغییر مسیر بدهد تا تحریمها کمتر شود. اینها مسائل خیلی عجیبی در این کشور است.
پس در این صورت ببینید مجموعه مشکلات مردم بیشتر شده. نگاه کنید نرخ ارز را، کاهش ارزش پول ملی را، افزایش قیمتها را، کمبود کالاها را… اینها نارضایتی مردم را ایجاد کرده است. یعنی مردم ناراضی هستند؛ هم مدافعان آقای پزشکیان که رأی دادند و هم مخالفانش، و آن کسانی که رأی نداده بودند. همه کسانیاند که به نظر من دفعه بعد رأی نخواهند داد.