عصر ایران ؛ نهال موسوی - در چند روز گذشته اولین قسمت از برنامه اینترنتی «رُس» در یوتیوب منتشر شد، برنامهای که در آن شهاب عباسی مجری اصلی برنامه بود و فیرز کریمی (مربی سابق فوتبال)، محمدتقی فهیم (منتقد) و مجید افشاری (کمدین) او را همرای میکردند که رُس مهمان اصلی برنامه یعنی مسعود فراستی را بکشند!
واقعیت این است که اگرچه مسعود فراستی خود به نقدهای تندش معروف است و حتی بیشتر از اینکه یک منتقد سینمایی باشد به قول اصغر نعیمی (کاگردان) یک بلاگر است، اما آنچه در برنامه «رُس» رخ داد یک نوع بی احترامی و توهین هم به فراستی و هم به مخاطبان است.
مضحک است که برای عنوان برنامه در یوتیوب نوشتهاند: «برنامه رُس ؛ جایی برای آدمای باجنبه | با حضور مسعود فراستی» و با این شعار به دنبال این هستند که بر زبان آوردن هر گفتاری را مشروعیت ببخشند و آنرا معیاری برای «با جنبه بودن» طرف مقابل بگذارند.
همین تک قسمت بار دیگر توجه را به سمت مسئلهای جدی در فضای رسانهای امروز جلب میکند: تبدیل برنامههای گفتوگو محور به صحنههایی برای تولید هیجان کوتاهمدت و محتوای وایرال؛ روندی که نه تنها کیفیت گفتگو را نازل میکند، بلکه به شکلگیری نوعی خشونت کلامی در بستهبندی سرگرمی منجر میشود.
شاید برخی هم کامنت نوشتند و یا گفتند: «آخیش دلم خنک شد، خوب حال فراستی رو گرفتن و ...» اما واقعیت این است که این برنامه از اساس فرق بین طنز و توهین را اشتباه گرفته است، حال توفیری ندارد که مهمان برنامه مسعود فراستی باشد یا هر شخص دیگری.
انتخاب مسعود فراستی - شخصیتی که چندین سال است همواره در مرکز تنش, نقد و واکنش قرار دارد - خود نشانهای روشن از یک استراتژی آشناست: دعوت از مهمان جنجالی برای تضمین دیدهشدن.
اما مسئله تنها انتخاب مهمان نیست. لحن میزبان، طراحی فضای شوخیهای تند و حرکت آگاهانه به سمت مرزهای توهین، این تصور را تقویت میکند که هدف اصلی برنامه نه گفتوگو، بلکه خلق لحظههایی کوتاه، شوکآور و قابلبرش برای شبکههای اجتماعی بوده است.
تحلیل رفتار رسانهای نشان میدهد که الگوریتمهای پلتفرمهایی ماند اینستاگرام محتواهای احساسی، تند و برانگیزاننده را چند برابر بیشتر از گفتوگوهای آرام ترجیح میدهد. نتیجه آن است که بخشی از تولیدکنندگان، آگاهانه به سمت طنز تهاجمی و تنش کنترلنشده میروند؛ رویکردی که در رُس بهوضوح مشاهده میشود.
این همان منطق «اقتصاد توجه» است: برای دیدهشدن، باید احساسات را تحریک کرد. اما مشکل اصلی این است که به دلیل نداشتن سواد رسانهای حرفهای با چنین افتضاحی روبرو میشویم.
مسئلهای که در چنین برنامههایی بیش از همه نمود دارد، نبود درک کافی از اصول پایهی برنامهسازی حرفهای است: احترام به مهمان، نه به معنای دفاع از او، بلکه بهعنوان چارچوب گفتگو، طراحی لحن و فضا با هدف بازکردن بحث، نه بستن آن، مرزبندی میان طنز و تحقیر.
وقتی این اصول نادیده گرفته میشوند، خروجی آن چیزی شبیه رُس میشود: برنامهای شلوغ، پرتنش، و وابسته به لحظات وایرال.

در بسیاری از برنامهها، میزبان تلاش میکند خود شخصیت اصلی باشد؛ حتی اگر این به قیمت تحقیر مهمان تمام شود. «خودنمایی میزبان» گاهی جای «تعامل سازنده» را میگیرد.
اگرچه برنامههایی از این دست در نگاه اول سرگرمکننده بهنظر میرسند، اما اثرات بلند مدت آنها قابل چشمپوشی نیست: بیاحترامی به عنوان بخشی از طنز جا میافتد، گفتگو از یک فرایند شنیدن و پاسخدادن، به مسابقهی «کی تندتر حرف میزند و یا تحقیر و توهین میکند» تبدیل میشود.
مخاطب نسبت به پرخاشگری رسانهای بیحس میشود و در نهایت، سطح تعامل فرهنگی پایین میآید. این همان روندی است که در مطالعات رسانهای از آن با عنوان کاهش حساسیت جمعی یاد میشود.
بخش بزرگی از برنامههای اینترنتی که برای یوتیوب تولید میشوند از جمله «رُس»، آزادی پلتفرمی را با رهایی از این اصول اشتباه میگیرند. نتیجه این میشود که آزادی بیان، که باید بستری برای گفتگو باشد، به فضایی برای هرج و مرج کلامی تقلیل پیدا میکند.
برنامههایی مانند رُس شاید در کوتاهمدت توجه زیادی جلب کنند، اما بدون تغییر رویکرد، به سختی قادر خواهند بود جایگاهی پایدار در اکوسیستم رسانهای پیدا کنند.
محتوایی که بر پایهی تنش و تحقیر بنا شده باشد، معمولاً عمر کوتاهی دارد و بیشتر از آنکه «برند رسانهای» بسازد، صرفاً بخشی از چرخهی محتوای زودگذر اینترنتی میشود.

رُس میتوانست آغاز یک تجربهی تازه در گفتوگوی هنری باشد؛ اما انتخاب مسیر مبتنی بر هیجان لحظهای و طنز تهاجمی، آن را به نمونهای دیگر از غلبهی فرهنگ وایرال بر فرهنگ گفتگو تبدیل کرد.
تا زمانی که تولیدکنندگان رسانهای به اصول گفتگو، احترام و ساختار بازنگردند، برنامههایی از این دست نه تنها سطح رسانهای کشور را بهبود نمیبخشند، بلکه به فرهنگ خشونت کلامی و سهلگیری نسبت به بیاحترامی دامن میزنند.
اگرچه بارها درباره برخوردهای ناشایست، غیر حرفهای و گاه توهین آمیز خود مسعود فراستی هم هشدار دادهایم و هم نوشتهایم، اما وقتی کسی یا کسانی همان برخورد را با مسعود فراستی هم داشته باشد، سکوت نخواهیم کرد و برخورد نادرست آنها را هم گوشزد خواهیم کرد، جون در این مباحث اصلا بحث شخصی مطرح نیست بلکه فرهنگی است که از این دست اتفاقات شکل میگیرد و قطعا برای جامعه مفید نیست.