تصور کنید کودکی در کوچههای باریک و قدیمی خیابان مهدیخان در میدان شاهپور، خیره به شور و هیجان تعزیهها، نقالیها و پردهخوانیهای پرشور! این تصویر، بخشی از زندگی استاد علی نصیریان است، که در 15 بهمن 1313 متولد شد و از همان دوران کودکی با جاذبهای عجیب به دنیای نمایش و هنر کشیده شد. او عاشق تماشای تعزیه، معرکهگیری، خیمهشببازی و حتی نمایشهای تختحوضی بود، گویی افقهایی برای یک عمر درخشان در دل او زنده میشدند.
روایت بیپرده نصیریان از وطندوستی و خلق جنجالیترین موضعگیری!
اما شاید باورش سخت باشد که این اسطوره بیهمتا در مصاحبهای با یکی از جنجالیترین شبکههای خارجی، بیبیسی فارسی، چنان صریح و بیپرده صحبت کرد که قلبها را لرزاند. جملهای که از دهان او بیرون آمد، بسیاری را متحیر کرد: «ابداً فکر ترک ایران را نمیکنم؛ آمریکا برای من کوچک و کار در آنجا موهن و سرافکندهکننده است».
وی ادامه داد: «اگر میخواستم روزی در خارج از ایران فعالیت کنم، باید علیه حکومت میایستادم، بد و بیراه میگفتم، اما من هیچگاه چنین خیانتی نمیکنم. ترجیح میدهم در خاک کشورم بمانم و ارزشهای مورد اعتقادم را حفظ کنم». این گفتهها نشان داد که نصیریان، مردی است که غرور ایرانیاش فراتر از هر مرز و محدودیتی است.
از عشق به هنر تا نفی شهرت در غرب!
نصیریان گفتگویی بسیار جسورانه داشت، جایی که از اینکه بسیاری برای کار و شهرت به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند، سخن گفت. او اظهار داشت که «آمریکا برایم کوچک است» و هرگز نمیتواند چشم خود را بر چیزهایی که به آن باور دارد، ببندد. به گفته او، تلاش برای سازش با شرایطی که روح او را میآزارد، چیزی بیش از یک شکست بزرگ نخواهد بود.
صحبتهای بعضاً تند و بیپرده او، حکایت از عشق عمیق و پایدارش به مردم و سرزمینش دارد. نصیریان از آن دسته هنرمندانی است که برای ریشهدار ماندن، تن به هیچ شرایطی نمیدهد. او یک اسطوره، یک صدای ماندگار برای تاریخ هنر ایران است.