ماجرای جدال چین و ژاپن بر سر تایوان

عصر ایران چهارشنبه 05 آذر 1404 - 15:51
تغییر لحن و سیاست‌های نخست‌وزیر جدید ژاپن-سانائه تاکایچی- حساس‌ترین معادلهٔ امنیتی شرق آسیا را فعال کرده است؛ معادله‌ای که کانونش تایوان است، اما دامنه‌اش از دریای چین شرقی تا پیمان‌های امنیتی واشنگتن امتداد دارد...

عصر ایران؛ لیلا احمدی (ترجمه و تحلیل)- کیت برشر (خبرنگار باسابقهٔ نیویورک‌تایمز در شرق آسیا) و ریور آکیرا دیویس پگزارشگر مستقر در توکیو) در این گزارش تحلیلی به بحرانی جدید و پرمخاطره در ژئوپلیتیکِ آسیا–پاسیفیک می‌پردازند؛ موقعیتی پیچیده که چین از «نظم پساجنگ جهانی دوم» بهره می‌گیرد، ژاپن روایت امنیتی‌اش را بازنویسی می‌کند و ایالات متحده با نقش‌آفرینی دونالد ترامپ، داور و وزنه ثبات منطقه‌ای می‌شود.

 تغییر لحن و سیاست‌های نخست‌وزیر جدید ژاپن، سانائه تاکایچی، حساس‌ترین معادلهٔ امنیتی شرق آسیا را فعال کرده است؛ معادله‌ای که کانونش تایوان است، اما دامنه‌اش از دریای چین شرقی تا پیمان‌های امنیتی واشنگتن امتداد دارد. گزارش تحلیلی نویسندگان بر نقش‌آفرینی فزایندهٔ چین در بزرگ‌نمایی مسئولیت تاریخی، بهره‌گیری از ابزارهای نظامی و اقتصادی و تلاش برای شکستن همگرایی آمریکا و ژاپن تمرکز دارد.

ژاپن از اِعمال فشار عقب نمی‌نشیند و افکار عمومی‌اش نگرانی فزاینده‌ای نسبت به رفتارهای تهدیدآمیز پکن نشان داده است. آیا واشنگتن قادر است میان دو قدرت رقیب، توازن برقرار کند یا ناخواسته به سمت یکی متمایل می‌شود؟ «نظم پساجنگ» چگونه و بر مبنای چه تفسیری پایدار مانده است؟ و آیا شرق آسیا در آستانهٔ تغییری راهبردی و برگشت‌ناپذیر قرار دارد؟

➖➖➖➖➖➖➖➖➖

نیویورک‌تایمز: اگر هنوز تردیدی مانده باشد که آسیا-پاسیفیک به آستانهٔ بزنگاهی دیپلماتیک رسیده، کافی است به تماس تلفنی اخیر شی جین‌پینگ (رهبر چین) و دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور آمریکا) توجه کنیم.

شی جین‌پینگ این تماس را زمانی برقرار کرد که نخست‌وزیر تازه‌منصوبِ ژاپن، جسورانه‌ترین موضع این کشور از پایان جنگ جهانی دوم را اعلام کرد و گفت: "امنیت تایوان عملاً بخشی ناگسستنی از امنیت ملی ژاپن است." با توجه به نزدیکی جغرافیایی تایوان به جنوب ژاپن و حضور پایگاه‌های آمریکا، چنین برداشتی برای تحلیلگران نظامی بدیهی بود، اما با رسمی‌شدن آن از سوی توکیو، آژیر خطری جدی در پکن به صدا درآمده است.

[م. مناقشه چین و ژاپن بر سر تایوان ریشه در نگرانی‌های امنیتی، رقابت ژئوپولیتیک و موازنهٔ قدرت در آسیا-پاسیفیک دارد. چین، تایوان را بخشی از قلمرو خود می‌داند و هرگونه حمایت خارجی از این جزیره را تهدیدی علیه «تمامیت ارضی»‌اش تلقی می‌کند؛ در مقابل، ژاپن با توجه به نزدیکی جغرافیایی به تایوان، خطوط حیاتی تجارت دریایی و حضور پایگاه‌های آمریکا، امنیت تایوان را مرتبط با امنیت ملی خود می‌بیند. تشدید حضور نظامی چین در اطراف تایوان، توکیو را به اتخاذ مواضع قاطع‌تر سوق داده و این امر، رقابت استراتژیک دو کشور را به نقطه‌ای پرتنش رسانده است.]

چین در سال‌های اخیر کوشیده تایوان را منزوی کند و سایر کشورها را قانع سازد که حاکمیت پکن بر این جزیره را به رسمیت بشناسند. شمار قابل توجهی از کشورها، نمایندگی دیپلماتیک خود را از تایپه به پکن منتقل کرده‌اند و تایوان روزبه‌روز منزوی‌تر شده است. کشورهایی مانند لیتوانی و جمهوری چک که به‌طور غیررسمی با تایوان ارتباط برقرار می‌کنند، با اقدامات تلافی‌جویانهٔ سریع و شدید چین مواجه‌ شده‌اند و گشت‌های هوایی و دریایی پکن در اطراف تایوان روزافزون شده است.

از این رو، کمتر کسی انتظار داشت نخست‌وزیر جدید ژاپن، سانائه تاکایچی، از همان آغاز چنین موضع سخت‌گیرانه‌ای نسبت به چین اتخاذ کند. او هفتم نوامبر به پارلمان ژاپن اعلام کرد تلاش چین برای محاصره یا حمله به تایوان، «موجودیت و امنیت ملی» ژاپن را تهدید می‌کند؛ اصطلاحی با معنای حقوقی مشخص که اعزام نیروهای دفاعی ژاپن به عملیات فرامرزی را میسر کرده است.

[م. سانائه تاکایچی، سیاست‌مدار برجسته و محافظه‌کار حزب لیبرال‌دموکرات ژاپن، از معدود زنانی است که به بالاترین سطوح قدرت این کشور رسیده و اخیراً به‌‌عنوان نخست‌وزیر ژاپن معرفی شده است. او سابقهٔ حضور در وزارت کشور و ارتباطات و فعالیت در حوزه‌های امنیتی و فناورانه را دارد و از چهره‌های نزدیک به شینزو آبه به شمار می‌رود. تاکایچی با رویکرد سخت‌گیرانه در قبال چین، حمایت از تقویت بازدارندگی دفاعی و تأکید بر پیوند امنیت ژاپن با ثبات تایوان شناخته می‌شود. نخست‌وزیریِ او نمادی از تحول تدریجیِ نقش زنان در ساختار سیاسی ژاپن است.]

اظهارات تاکایچی از مهم‌ترین و محکم‌ترین مواضع ژاپن در دفاع از تایوان است. جو بایدن (رئیس‌جمهور پیشین آمریکا) نیز چهار بار در دوران ریاست‌جمهوری‌اش سخنانی مشابه بیان کرده بود.

چین در واکنش، مجموعه‌ای از اقدامات اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک را علیه ژاپن در پیش گرفت و با این وجود، مقامات ژاپن از موضع خود کوتاه نمی‌آیند. شینجیرو کویزومی (وزیر دفاع ژاپن) روز یکشنبه در بازدید از پایگاه نظامی جزیرهٔ یوناجونی ــ واقع در ۷۰ مایلی شرق تایوان ــ تصریح کرد: "برنامهٔ استقرار موشک‌های میان‌بردِ ضدهوایی در این پایگاه ادامه خواهد یافت."

دیوید سَکس، پژوهشگر مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی، تماس شی با ترامپ را «در بحبوحهٔ شدید‌ترین بحران دهه‌های اخیر میان چین و ژاپن» ارزیابی کرده است؛ بحرانی که چین فشار بی‌سابقه‌ای بر توکیو وارد می‌کند و احتمالاً انتظار دارد ژاپن در نهایت عقب‌نشینی کند.

ترامپ، که به نظر می‌رسد از جلب توجه هم‌زمان پکن و توکیو مشعوف است، چند ساعت پس از گفت‌وگو با شی، با تاکایچی هم تماس تلفنی برقرار کرد. او در خلال سخنرانی عمومی، روشن نکرد که در برابر فشارهای چین برای واداشتن توکیو به همراهی با تغییر در حمایت دیرینهٔ آمریکا از تایوان کوتاه خواهد آمد یا نه و فقط اعلام کرد که قصد دارد در آوریل سال آینده به پکن سفر کند.

شینجیرو کویزومی، وزیر دفاع ژاپن، روز یکشنبه در پایگاه نظامی جزیرهٔ ایشی‌گا‌کی واقع در جنوب ژاپن حضور یافت و در همان روز از پایگاه نظامی دیگری در جزیرهٔ یوناجونی نیز بازدید کرد.

همزمان، شی جین‌پینگ و وزیر خارجهٔ چین، وانگ‌یی، به سرعت سطح تنش دیپلماتیک را افزایش دادند و با تأکید بر اینکه چین ضامن نظم بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم است، تایوان و حامیانش را چالشگران این نظم معرفی کردند. وانگ‌یی روز یکشنبه اعلام کرد: «شگفت‌آور است که رهبران کنونی ژاپن آشکارا سیگنالی نادرست دربارهٔ تلاش برای مداخله نظامی در مسئلهٔ تایوان فرستاده‌اند؛ سخنانی بیان کرده‌اند که نباید گفته می‌شد و از خطی فراتر رفته‌اند که هرگز نباید نقض می‌شد.»

بیانیهٔ پکن حاکی از این است که شی در گفت‌وگو با ترامپ تصریح کرده: «چین و آمریکا در کنار هم علیه فاشیسم و نظامی‌گری جنگیده‌اند؛ اکنون نیز باید برای پاسداری از دستاوردهای پیروزی در جنگ جهانی دوم با یکدیگر همکاری کنند.» جان دلوری، تاریخ‌دان شرق آسیا و پژوهشگر ارشد انجمن آسیا در سئول می‌گوید: "شی در تلاش است تا روایت بزرگی بسازد که چین را نگهبان نظم بین‌المللی پساجنگ معرفی کند."

پس از ماه‌ها تنش میان واشنگتن و پکن بر سر تعرفه‌ها، اکنون هر دو کشور (چین و ژاپن) برای جلب حمایت آمریکا در مسئلهٔ تایوان به رقابت پرداخته‌اند. این شرایط، قدرت چانه‌زنی ترامپ را افزایش داده است، زیرا از پکن خواسته خرید سویا را افزایش دهد، مواد کمیاب را تأمین کند و حمایت مالی و صنعتی از جنگ روسیه در اوکراین را محدود سازد.

پکن واردات غذاهای دریایی از ژاپن را متوقف کرده، کنسرت‌های هنرمندان ژاپنی در چین را لغو کرده، بسیاری از پروازها به ژاپن را تعلیق کرده و گردشگران و دانشجویان چینی را از سفر به ژاپن باز داشته است. پس از اظهارات تاکایچی، سه کشتی جنگی چین از کنار یکی از جزایر ژاپن عبور کردند و چهار شناور مسلح گارد ساحلی چین نیز به‌ نزدیکی جزایر وابسته به ژاپن در شمال تایوان رسیدند. چین همچنین از سازمان ملل خواست بیانیهٔ انتقادی دربارهٔ اظهارات تاکایچی را در کشورهای عضو منتشر کند.

با این حال، ژاپن عقب‌نشینی نکرده و پاسخ کتبی به سازمان ملل ارسال کرده است. مقام‌های ژاپنی تأکید کرده‌اند که استقرار موشک‌های دفاعی در جزیرهٔ یوناجونی ادامه خواهد یافت و افکار عمومی نیز از    نخست‌وزیر حمایت می‌کند. ایچیرو کورگی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه مطالعات بین‌المللی کاندای می‌گوید: «هرچه چین فشار بیشتری وارد کند، ژاپن بیشتر ضرورت آماده‌باش را احساس می‌کند و حس بحران در میان مردم شدت می‌گیرد؛ هم‌زمان محبوبیت نخست‌وزیر تاکایچی نیز رو به افزایش است.»

این تنش‌ها در حالی افزایش یافته‌اند که چین در سال‌های اخیر اقداماتی مستمر برای تقویت جایگاه راهبردی‌اش در برابر تایوان، ژاپن و کره جنوبی انجام داده است. چین اکنون بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان را در اختیار دارد و برنامهٔ گستردهٔ تقویت توان نظامی‌اش شامل موشک‌های بالستیک قاره‌پیما و پهپادهای پیشرفته هوایی و زیردریایی می‌شود. تابستان گذشته، دو ناوگروه هواپیمابر چین از منطقهٔ اقتصادی ویژه ژاپن عبور کردند.

شی جین‌پینگ اوایل سپتامبر میزبان رهبران روسیه و کرهٔ شمالی در رژهٔ نظامی میدان تیان‌آن‌من بود و شش هفته بعد، نخست‌وزیر لی‌چیانگ را به رژهٔ نظامی در پیونگ‌یانگ فرستاد. این رخدادها نشان می‌دهند سه کشور دارای سلاح هسته‌ای ــ چین، روسیه و کرهٔ شمالی ــ در برابر سه کشور فاقد سلاح هسته‌ای ــ ژاپن، کرهٔ جنوبی و تایوان ــ قرار گرفته‌اند؛ کشورهایی که بنا به خواست ایالات متحده هرگز در پی توسعهٔ سلاح هسته‌ای نبوده‌اند.

[م. ژاپن، کرهٔ جنوبی و تایوان سلاح هسته‌ای ندارند چون تحت پیمان‌های بین‌المللی و سیاست‌های ایالات متحده محدود شده‌اند. ژاپن پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی، به‌طور کامل تعهد داد از تولید و نگهداری سلاح هسته‌ای خودداری کند و زیر «سقف امنیتی هسته‌ای» آمریکا قرار گرفت. کرهٔ جنوبی نیز با توافق‌های دفاعی و تضمین‌های امنیتی واشینگتن از توسعهٔ مستقل سلاح هسته‌ای بازمانده است. تایوان هم به دلیل تهدید چین و وابستگی به حمایت نظامی آمریکا، اقدام به ساخت تسلیحات هسته‌ای نکرده است. این سیاست‌ها با هدف جلوگیری از رقابت‌های تسلیحاتی و حفظ ثبات منطقه‌ای اجرا می‌شوند.]

در سال‌های اخیر، شناورهای نیروی دریایی چین به‌نحوی فزاینده‌ در اطراف تایوان مستقر شده‌اند. موشک‌های ضدهوایی ژاپن بُردی کمتر از نصف فاصله تا تایوان و حتی کمتر از فاصله تا سرزمین اصلی چین دارند، اما از دید پکن می‌توانند نگران‌کننده باشند، چرا که احتمالاً پوشش هوایی عملیات چین در شرق تایوان را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

روز دوشنبه، مائو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین، طرح ژاپن برای استقرار این موشک‌ها را شدیداً نکوهش کرد و گفت: «استقرار جنگ‌افزارهای تهاجمی در جزایر جنوب‌غربی ژاپن و در مجاورت منطقهٔ تایوانِ چین، اقدامی عامدانه است که تنش‌های منطقه‌ای را افزایش می‌دهد و تقابل نظامی را تشدید می‌کند. با توجه به اظهارات اشتباه نخست‌وزیر ژاپن، سانائه تاکایچی، این اقدام به‌غایت خطرناک است و باید هشدار جدی کشورهای همسایه و جامعهٔ بین‌المللی را برانگیزد.»

به نظر می‌رسد این اظهارات همراه با اشارهٔ شی جین‌پینگ و وانگ‌یی به «گناهان ژاپن در جنگ جهانی دوم»، تلاشی آشکار برای جلب توجه دونالد ترامپ به مسائل امنیتی از منظر پکن باشد. جان دلوری، پژوهشگر ارشد جامعهٔ آسیا در سئول می‌گوید: "رهبران چین اکنون خود را چنان «پاسدار نظم بین‌المللی موجود» می‌پندارند که گاه لحنشان به جو بایدن، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، شباهت می‌یابد. شی در تماس تلفنی روز دوشنبه، از ادبیات بایدن وام گرفت تا ترامپ را به همراهی وادارد.»

[م. «از ادبیات بایدن وام گرفتن» به این معناست که شی جین‌پینگ در تماس تلفنی با ترامپ، از همان استدلال‌ها و لحن سیاسی‌ای استفاده کرده که جو بایدن، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، برای توجیه سیاست‌ها و نگرانی‌های بین‌المللی به‌کار می‌برد. به بیان دیگر، شی با تقلید از چارچوب فکری و بیان دیپلماتیک بایدن، تلاش کرده ترامپ را به پذیرش دیدگاه‌های پکن در مسائل امنیتی و منطقه‌ای ترغیب کند، بدون آنکه به فشار یا تهدید متوسل شود. لحن و ادبیات جو بایدن عمل‌گرایانه، مصلحت‌جویانه و مبتنی بر قواعد دیپلماتیک است. او در گفت‌وگوهای بین‌المللی معمولأ از زبان محتاط و متوازن استفاده می‌کند، بر همکاری، ثبات و حفظ نظم بین‌المللی تأکید دارد و کمتر به تهدید مستقیم یا لحن تند متوسل می‌شود. این استراتژی به نوعی بهره‌برداری از اعتبار و تجربهٔ سیاست خارجی بایدن برای اثرگذاری بر ترامپ محسوب می‌شود.]

➖➖➖➖➖➖➖➖➖

یادداشت مترجم: مقاله پیش رو به بررسی تحولات اخیر روابط چین و ژاپن در منطقه آسیا-پاسفیک و نقش ایالات‌ متحده به‌ رهبری دونالد ترامپ پرداخته است. نویسندگان با تمرکز بر تماس تلفنی اخیر شی جین‌پینگ و ترامپ، نشان می‌دهند بحران فعلی فراتر از ثبات منطقه‌ای است و در چارچوب نظمِ پساجنگ جهانی معنا می‌یابد.

یکی از نکات کلیدی مقاله، موضع قاطع ژاپن در قبال چین و حمایت از تایوان است. نخست‌وزیر جدید ژاپن، سانائه تاکایچی، با تأکید بر اینکه هرگونه اقدام چین برای محاصره یا تهاجم به تایوان، مسأله‌ای حیاتی برای ژاپن محسوب می‌شود، دستور به استقرار نیروهای پدافند هوایی در جزایر جنوبی داده است. این اقدام از نظر پکن، عبور از «خط قرمز» محسوب شده و واکنش شدید دیپلماتیک و اقتصادی چین را برانگیخته است. واکنش چین، تحریم واردات محصولات دریایی، محدودیت پروازها و فشار بر سازمان ملل بوده است.

چین می‌کوشد خود را حافظ نظم جهانیِ پساجنگ معرفی کند. شی جین‌پینگ و وانگ‌یی با تأکید بر پیروزی مشترک چین و آمریکا در جنگ جهانی دوم و نقش تاریخی‌شان در حفظ امنیت جهانی، سعی دارند تایوان و متحدانش را تهدیدی برای این نظم نشان دهند و این روایت برای ترغیب دونالد ترامپ به اتخاذ موضعی موافق با پکن طراحی شده است.

ایالات متحده بازیگر کلیدی است و با میانجی‌گری میان چین و ژاپن، موقعیت خود را تقویت کرده است. ترامپ با تماس همزمان با شی و تاکایچی، در مقطع حساس دیپلماتیک، توانسته از جایگاه سیاسی‌اش برای پیشبرد منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی واشنگتن بهره‌برداری کند. این تماس‌ها نشان می‌دهند آمریکا هنوز محور تعادل قوا در شرق آسیاست و متحدان و رقبای منطقه‌ای، در تعامل مستقیم با واشنگتن، به دنبال تحقق منافعشان هستند.

مقاله به رشد نظامی چین و ظرفیت‌های بازدارنده ژاپن اشاره دارد. چین با افزایش ناوگان دریایی، موشک‌های قاره‌پیما و پهپادهای پیشرفته، همزمان بر تایوان، ژاپن و کرهٔ جنوبی فشار وارد می‌کند. از سوی دیگر، ژاپن با استقرار موشک‌های پدافند هوایی در جزایر یوناجونی و ایشیگاکی و با حمایت عمومی داخلی، نشان داده عقب‌نشینی از این سیاست ممکن است به کاهش امنیت ملی و اعتماد منطقه‌ای منجر شود.

در مجموع، مقاله تصویری روشن از رقابت قدرت، تعاملات دیپلماتیک و فشارهای اقتصادی- نظامی ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد شرق آسیا به نقطه‌ای حساس و سرنوشت‌ساز برای سیاست‌های جهانی بدل شده است.

نویسندگان با ارائه داده‌ها و نقل‌قول‌های دقیق، توانسته‌اند پیچیدگی دیپلماتیک و ابعاد نظامی بحران چین-ژاپن-آمریکا را به تصویر بکشند. تمرکز بر تماس تلفنی شی و ترامپ و واکنش‌های ژاپن و چین، به خوبی نقش میانجی‌گرانه آمریکا و فشارهای دوگانهٔ منطقه‌ای را نشان می‌دهد.

نکتهٔ دیگر، تأکید مقاله بر توصیف چین از خود به‌عنوان حافظ نظم جهانیِ پساجنگ است؛ این روایت، همان‌طور که نویسندگان مقاله برجسته کرده‌اند، ابزاری دیپلماتیک و تبلیغاتی برای پکن است و با ارجاع به تاریخ جنگ جهانی دوم، تلاش می‌کند مشروعیت اقدامات نظامی و اقتصادی‌اش را توجیه کند. مقاله نشان می‌دهد نحوهٔ روایت تاریخی می‌تواند به ابزار سیاست معاصر تبدیل شود.

همچنین مقاله بر این نکته تأکید دارد که ترامپ توانسته جایگاهش را به‌عنوان میانجی و بازیگر کلیدی تثبیت کند، ولی کمتر به میزان واقعی تأثیر واشینگتن بر تغییر سیاست چین یا ژاپن پرداخته و بیشتر بر اقدامات دیپلماتیک رسمی متمرکز است.

مقاله تصویری روشن از پیچیدگی‌های منطقه ارائه داده و می‌توانست با تحلیل عمیق‌تر اقتصادی، اجتماعی و سناریوهای احتمالی جنگ و بازدارندگی، کامل‌تر شود؛ درنتیجه پرسش‌هایی مانند پیامدهای بلندمدت بحران برای تایوان، کرهٔ جنوبی و روابط تجاری منطقه‌ای بی‌پاسخ مانده است. بررسی آینده، مستلزم رصد دقیق سیاست‌های داخلی و بین‌المللی است.

در همین رابطه، پرسش‌هایی به ذهن متبادر می‌شود و کوشیده‌ام پاسخ‌هایی درخور به آن‌ها ارائه دهم:

*چرا ژاپن موضع نظامی تهاجمی نسبت به چین اتخاذ کرده است؟

ژاپن با تغییر رهبری و افزایش نگرانی‌ها از تهدیدات چین علیه تایوان، امنیت خود را در معرض خطر می‌بیند. نزدیکی تایوان به جزایر جنوبی و وابستگی به ثبات منطقه، توکیو را به اتخاذ موضعی قاطع و آشکار واداشته است. استقرار موشک‌های پدافند هوایی و تأکید بر «حفظ موجودیت و امنیت ملی» نشان می‌دهد ژاپن سیاست بازدارندگی فعال در پیش گرفته و در پی دفاع از خود و محدود کردن نفوذ چین در منطقه است.

*هدف از تماس تلفنی شی جین‌پینگ با ترامپ چه بود؟

تماس با ترامپ با هدف فشار دیپلماتیک بر ژاپن و ایجاد شکاف در اتحاد واشنگتن-توکیو انجام شد. پکن خواهان این است که موضع آمریکا تعدیل شود و از حمایت کامل ژاپن از تایوان بکاهد. این تماس ابزاری برای تقویت روایت چین به‌عنوان «حامی نظم جهانی پساجنگ» و جلب نظر واشنگتن در مسائل اقتصادی و ژئوپلیتیکی است.

*چرا چین تایوان را «چالشگر نظم جهانی» معرفی می‌کند؟

چین با این روایت تلاش می‌کند مشروعیت اقدامات نظامی و دیپلماتیک‌اش را توجیه کند. تایوان به عنوان دمکراسی مستقل، تهدیدی برای کنترل پکن بر منطقه و ادعای حاکمیت آن است. معرفی تایوان به این شکل، فشار روانی و سیاسی بر جامعه جهانی و آمریکا ایجاد می‌کند و مانع حمایت مستقیم غرب از جزیره می‌شود.

*استراتژی آمریکا در این بحران چیست؟

آمریکا با بازیگری دیپلماتیک بین چین و ژاپن، تلاش می‌کند نفوذ خود را حفظ کند و همزمان منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی‌اش را تضمین کند. ترامپ در گفت‌وگو با هر دو طرف، موقعیت خود را به عنوان میانجی تثبیت می‌کند و می‌کوشد امتیازات اقتصادی و سیاسی برای واشنگتن به دست آورد.

*نقش ژاپن در امنیت تایوان چیست؟

ژاپن به دلیل نزدیکی جغرافیایی و اهمیت استراتژیک تایوان، امنیت جزایر جنوبی را در گرو حفظ وضعیت تایوان می‌داند. استقرار موشک‌ها و نیروهای نظامی در جزایر نزدیک تایوان، بازدارندگی ایجاد کرده و امکان واکنش سریع در صورت بروز بحران را فراهم می‌سازد.

*آیا اقدامات چین بیش از حد تهاجمی بوده است؟

چین با تحریم‌های اقتصادی، نمایش نظامی و فشار دیپلماتیک، قصد دارد ژاپن را مجبور به عقب‌نشینی کند. این اقدامات، تهاجمی اما استراتژیک است و بخشی از سیاست طولانی‌مدت پکن برای تثبیت نفوذ در منطقه و منزوی‌کردن تایوان محسوب می‌شود.

*چرا ژاپن به هشدارهای چین پاسخ نمی‌دهد؟

توکیو با حمایت افکار عمومی داخلی و نگرانی از تهدیدات آتی، تصمیم گرفته موضع خود را حفظ کند. استراتژی ژاپن بر بازدارندگی و آمادگی دفاعی است و عقب‌نشینی ممکن است به کاهش اعتماد ملی و منطقه‌ای منجر شود.

*تنش میان چین و ژاپن بر سر تایوان پیش‌از این چگونه مهار شده بود و چرا ناگهان بالا گرفته؟

تنش میان چین و ژاپن بر سر تایوان سابقه‌ای طولانی دارد، اما پیش از این عمدتاً از طریق سازوکارهای دیپلماتیک و نظامیِ غیرمستقیم مهار می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم، ژاپن به دلیل محدودیت‌های قانونی و پیمان امنیتی با ایالات متحده، از توسعهٔ توان نظامیِ برون‌مرزی منع شد و سیاست «ابهام استراتژیک» را در قبال تایوان و چین در پیش گرفت. تمرکز چین هم بر منزوی‌سازیِ دیپلماتیک تایوان و اعمال فشار اقتصادی و تبلیغاتیِ محدود بر ژاپن بود و هر دو کشور از برخورد مستقیم نظامی پرهیز می‌کردند.

این تعادل نسبی ناگهان به چند دلیل به هم خورد. نخست آنکه، نخست‌وزیر جدید ژاپن، سانائه تاکایچی، موضعی بی‌سابقه اتخاذ کرد و امنیت تایوان را به‌طور مستقیم با امنیت ژاپن مرتبط دانست، که از نظر قانونی امکان عملیات دفاعی فراتر از مرزها را فراهم می‌آورد. دوم آنکه، توان نظامی چین به سرعت افزایش یافت و نیروی دریایی و موشک‌های دوربردش را تقویت کرد تا فشار عملی و بازدارنده بیشتری وارد کند.

سوم آنکه فضای ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده است؛ واشنگتن و پکن در ماه‌های اخیر تعاملات تجاری و دیپلماتیک پیچیده‌ای داشته‌اند که موقعیت ژاپن را در پرونده تایوان حساس‌تر کرده است. نتیجهٔ این تغییرات ناگهانی، تبدیل تنش کنترل‌شده به بحرانی آشکار است که می‌تواند ثبات منطقه‌ای را به خطر اندازد.

*پیامدهای نظامی این تنش‌ها برای شرق آسیا چیست؟

افزایش حضور نظامی، اعزام نیروها و تقویت سامانه‌های پدافند هوایی می‌تواند منطقه را به خط قرمز بالقوه تبدیل کند. خطر برخورد تصادفی، مسابقه تسلیحاتی و افزایش هزینه‌های دفاعی برای همهٔ کشورهای منطقه محتمل است و ثبات اقتصادی و امنیت جمعی را تهدید می‌کند.

چرا چین از تعبیر «نظمِ پساجنگ» استفاده می‌کند؟

این روایت به چین امکان می‌دهد اقداماتش را مشروع نشان دهد و به غربی‌ها القا کند پکن حافظ دستاوردهای جهانی است. از منظر سیاسی، این روایت‌سازی، فشار دیپلماتیک بر آمریکا و متحدانش ایجاد می‌کند و حمایت بین‌المللی برای مواضع چین در تایوان و دریای چین شرقی را جلب می‌کند.

آیا بحران فعلی می‌تواند به جنگ گسترده منجر شود؟

با وجود تنش‌ها و افزایش نیروهای نظامی، احتمال جنگ تمام‌عیار محدود است؛ زیرا طرفین به خوبی از هزینه‌های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک آن آگاه‌اند. اما اشتباه محاسباتی یا تشدید تحریک‌ها می‌تواند منطقه را به نقطه‌ای خطرناک برساند که کنترل آن دشوار باشد.

مقاله نیویورک‌تایمز نشان می‌دهد بحران تازه‌ در آسیا صرفاً تنشی مقطعی میان چین و ژاپن نیست و به آزمونی برای نظم بین‌المللیِ پساجنگ جهانی دوم بدل شده است؛ نظمی که اکنون از سه جهت - پکن، توکیو و واشنگتن - تهدید می‌شود. نویسندگان تأکید می‌کنند که تصمیمات کنونی این سه بازیگر می‌تواند مسیر رقابتِ قدرت‌های بزرگ، آیندهٔ تایوان و امنیت شرق آسیا را در سال‌های پیش‌رو تعیین کند. نبرد بر سر قلمرو نیست؛ نزاع بر سر روایت‌ها، ائتلاف‌ها و معنای حقیقیِ «ثبات» در جهانی است که چارچوب قدرت و نفوذ را از نو پی‌ریزی می‌کند.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.