اول هر ماه که میشود، وزارت کار بدون هیچ اطلاع قبلی یارانه گروهی از مردم را قطع میکند؛ مردمی که در شرایط سخت اقتصادی امروز، سفرهشان هر روز کوچکتر میشود.
حذف یارانه افراد واقعاً متمول قابلقبول و منطقی است، اما آنچه گاهی در عمل دیده میشود، حذف یارانه کارگران، مستاجران، بیکاران و حتی کارمندان طبقه متوسط است؛ کسانی که همین یارانه و همان مختصر کالابرگ، تنها تکیهگاهشان برای عبور از این روزهای دشوار بوده است.
اطلاعات وزارت کار دقیق نیست. در حالی که یارانه بسیاری از اقشار ضعیف قطع شده، احتمالا افرادی همچنان باشند که با چندین خانه و دارایی قابل توجه همچنان یارانه دریافت میکنند. این تناقض روشن نشان از ضعف جدی در دادهها و ساختارهای تصمیمگیری دارد.
اما مسئله مهمتر، روش تعامل وزارت کار با مردم است؛ روشی که بر شفافیت و حقوق شهروندی بنا نشده است . با وجود وعدههای مکرر مبنی بر اطلاعرسانی قبل از هرگونه حذف یارانه، این تصمیمات همچنان در سکوت کامل انجام میشود. نه پیامی، نه هشدارى، نه توضیحى؛ گویی مردم حق دانستن ندارند.
این شیوه برخورد، متکی بر همان فرهنگ کهنه و نادرست ارباب، رعیتی است؛ فرهنگی که در آن دولت تصمیم میگیرد، مردم باید تحمل کنند و هیچکس حق پرسش ندارد.
اما مردم امروز رعیت نیستند؛ شهروندند، حق دارند، و باید محترم شمرده شوند.
مشکل دیگری که ناراحتی مردم را تشدید میکند، نبود راههای اعتراض واقعی است. سامانهای که معرفی شده، درگاه ثبت اعتراض ندارد. تلفنی که اعلام کردهاند، اصلاً پاسخگو نیست. نتیجه این میشود که مردم از هر طرف بسته میشوند و صدایشان به جایی نمیرسد.
آقای رییس جمهور مشکل حذف یارانه نیست، مشکل از روش های حذف و نوع برخورد وزارت کار با مردم است، این رفتار شاید برای مدتی کوتاه صدای اعتراضها را نشنیده بگیرد و خاموش کند، اما نارضایتی سنگینی که ایجاد میشود همان چیزی است که شما با شجاعت به آن اعتراف کردید « مردم از دولت راضی نیستند».
حال که جنابعالی، ارادهای برای اصلاح کابینه و کنار گذاشتن وزرای ناکارآمد از خود نشان نمیدهد، امید میرود تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی بتوانند، به وظیفه قانونی و اخلاقی خود عمل کنند و نگذارند این شیوه برخورد غیرانسانی و مخرب با مردم ادامه پیدا کند.