به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در بسیاری از روستاهای دورافتاده، مدرسه تنها نهاد عمومی فعال و تنها امید خانوادهها برای آینده فرزندانشان است؛ اما همین نقطه امید نیز با کمبودهایی دست و پنجه نرم میکند که کیفیت آموزش را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. مشاهدات میدانی و روایت معلمان مناطق محروم نشان میدهد فاصله میان آنچه در اسناد و سخنان رسمی بهعنوان « عدالت آموزشی » مطرح میشود و آنچه در کلاسهای درس میگذرد، فاصلهای عمیق و نگرانکننده است.
مدرسه شهید سیدحسن خزایی در روستای مرزی گزخت شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی، نمونهای روشن از این شکاف است؛ مدرسهای با ۱۶۴ دانشآموز که باوجود این تعداد، از ابتداییترین امکانات آموزشی و رفاهی محروم مانده است.
خانم معلم پایه سوم ابتدایی این مدرسه، در گفتوگو با رکنا از سالهایی میگوید که خودش در همین کلاسها درس خوانده و امروز در جایگاه معلم، شاهد تکرار همان محرومیتها برای نسل جدید است. او توضیح میدهد: «دولت که اصلا ما را نمیبیند؛ خیرین هم چون دور هستیم، کمتر به اینجا میآیند. مدرسه ۱۶۴ دانشآموز دارد؛ اما یک دستگاه کپی نداریم، لپتاپ نداریم. پروژکتور هم نداشتیم که امسال با کمک خیرین تهیه شد. برای تخته وایتبرد نیز بخشی را خودمان معلمان خریدیم و بخشی را آموزشوپرورش کمک کرد.»
او وضعیت مدرسه را از نظر تجهیزات و زیرساختها بسیار ضعیف توصیف میکند: «سرویسهای بهداشتی فرسوده و غیربهداشتی است. حیاط خاکی و پر از چاله باعث میشود بچهها هر زنگ تفریح زمین بخورند و آسیب ببینند. زمین ورزش نداریم، وسایل ورزشی نداریم، آزمایشگاه نداریم؛ درحالیکه بچههای این روستا واقعا نابغهاند. اگر خیرین به این مناطق بیایند و کمک کنند، زندگی آموزشی این کودکان متحول میشود.»
در پاسخ به این پرسش که آیا شیر مدرسه به این دانشآموزان رسیده است یا خیر، میگوید: «دو ماه از سال تحصیلی گذشته و چنین چیزی نداشتیم. سالهای قبل هم که در روستای حاجیآباد بودم، شاید ماهی یکبار شیر مدرسه میرسید. حتی نیمکتهای کلاسها فرسوده است؛ طوری که یک لحظه هم نمیشود روی آنها نشست. دائما از روشهای نوین تدریس حرف میزنند؛ اما مدرسه ما حتی یک نقاشی روی دیوار ندارد. بچههای ابتدایی قرار است چه چیزی را ببینند؟»
او در ادامه توضیح میدهد: «این مدرسه نه مربی پرورشی دارد، نه مشاور و نه معلم ورزش. مگر من در این زمینهها تحصیل کردهام که همه این نقشها را انجام دهم؟»
به گفته او، وضعیت تغذیه دانشآموزان نیز مناسب نیست: «در زنگ تفریح، یا کمی نان خالی میآورند یا کمی آجیل. مشکلات دهان و دندان هم زیاد است. چند وقت پیش یک پزشک داوطلب آمد و حدود ۵۰۰ دانشآموز نامنویسی کردند؛ اما زمان محدود بود و نتوانستند به همه خدمات بدهند.»
در پاسخ به اینکه اگر رئیسجمهور پزشکیان را از نزدیک ببیند چه خواهد گفت، پاسخ میدهد: «میگویم فقط اطراف تهران را نبینیم. اگر یک آزمایشگاه مجهز داشته باشیم، من قول میدهم از مدرسهای که من در آن تدریس میکنم دستکم ده پزشک بیرون میآیند. خواهش میکنم به مدارس روستایی بیشتر رسیدگی شود. ما فقط ۲۰ کیلومتر با مرز افغانستان فاصله داریم.»
گرچه رئیسجمهور پزشکیان بارها بر «عدالت آموزشی» تاکید کرده است؛ اما مشاهدات میدانی در مناطق دورافتاده نشان میدهد تحقق این شعار با چالشهای جدی روبهروست. مدارس روستایی همچنان با کمبود امکانات ابتدایی، نیروی انسانی متخصص، تجهیزات آموزشی و زیرساختهای حداقلی مواجهاند؛ وضعیتی که نشان میدهد وزارت آموزشوپرورش به مداخله فوری، تخصیص منابع هدفمند و سیاستگذاری ویژه برای مناطق کمبرخوردار نیاز دارد. آینده دانشآموزان این مناطق، مستقیما وابسته به اقداماتی است که باید هرچه سریعتر عملیاتی شود.