به گزراش هشمرهی آنلاین به نقل از فرهیختگان، عمده دلیل این فاصله اختلافات میان پکن و واشنگتن بود؛ هرچند همهگیری کرونا نیز در همین بازه رخ داد. نیاز دو کشور به مدیریت تنشها و پیچیده شدن اوضاع باعث شده فاصله هر گفتوگوی رهبران دو کشور کمتر شود. روز گذشته شی و ترامپ گفتوگویی تلفنی داشتند و درباره مسائل تجاری، اوکراین و تایوان مذاکره کردند.
آنچه از متنهای منتشرشده توسط دو طرف به دست میآید، دغدغه اصلی آمریکا اول مسائل تجاری و دوم جنگ اوکراین و اصرار چین بر قضیه تایوان بوده است.
نکات
در این بخش نکات مهم و مرتبط با گفتوگوی سران دو کشور مورد بررسی قرار گرفتهاند.
۱. قدرتهای بزرگ با وجود زیادهخواهیها، همواره معاملهپذیر بودهاند. در دوره ترامپ، این ویژگی آمریکا از جهاتی برجستهتر شده است؛ همزمان با آنکه ترامپ برای اهداف آمریکا و همچنین کسب همراهی لابی صهیونیستی، به نتانیاهو در جنگ غزه و بمباران کشورهای مجاور آزادی عمل داد، تصمیم گرفت اف-۳۵ را که قرار بود در منطقه به طور انحصاری در اختیار تلآویو باشد، به عربستان و ترکیه بفروشد.
او در دولت نخست خود قول فروش این جنگنده را به امارات داده بود. مسئله دیگر اعلام طرح ۲۸ مادهای ترامپ برای توقف جنگ در اوکراین است که در آن بیشترین سود عملاً عاید آمریکا و سپس روسیه میشود؛ اما کییف و اروپا طرفهای شکستخورده تلقی خواهند شد. احتمال معامله شدن در مناسبات آمریکا با چین چندی است در ذهن مقامات تایوانی شکل گرفته و آنها این روزها بیشتر به آن میاندیشند.
چو جونگتای، نخستوزیر تایوان، در واکنش به اظهارات رئیسجمهور چین در تماس تلفنی با ترامپ اعلام کرده که «برای ۲۳ میلیون نفر جمعیت ما، گزینه بازگشت به چین وجود ندارد؛ این کاملاً روشن است.»
۲. چینیها قبلا دارایی کمتری برای معامله با آمریکا بر سر تایوان داشتند؛ اما امروز اینگونه نیست. آنها در حوزههای مختلفی در جهان ورود کردهاند و میتوانند در ازای خروج از یک یا چند مورد از آنها، به تایوان دست یابند. کاهش حضور در کشورهای آمریکای شمالی یا جنوبی جزو این گزینهها هستند که واشنگتن میتواند آنها را بررسی کند.
۳. ترامپ با شی درباره پایان جنگ اوکراین صحبت کرده است. استدلال غربیها در اینگونه گفتوگوها با چین، اشاره به نفوذ این کشور در اقتصاد روسیه است. آنها میگویند پکن میتواند از این ابزار برای سوق دادن مسکو به پایان جنگ استفاده کند. پیش کشیدن مجدد این قضیه توسط ترامپ حکایت از آن دارد که پوتین به طور کامل طرح ۲۸ مادهای ترامپ برای توقف جنگ را نپذیرفته است.
این عدم پذیرش لزوما ناشی از بندهای مطرحشده نیست، بلکه به نیات طرفین مقابل بازمیگردد. مسکو از مدتها قبل اصرار دارد طرحهای توقف جنگ واقعی نبوده و برای این مطرح میشوند تا با آتشبسی موقت، اوکراین بتواند خود را بازسازی و به جنگ بازگردد.
۴. علیرغم دیدار رؤسایجمهور دو کشور در کرهجنوبی که سه هفته قبل انجام شد، توافقات این دیدار به دلیل پیچیدگیها، شدت خصومتها و عدم اعتماد میان طرفین به طور کامل اجرایی نشدهاند. از این رو پس از دیدار دستکم یک گفتوگو صورت گرفته و قرار است ترامپ به پکن سفر کند.
۵. چین درحال رفتار بهعنوان یک قطب از جهان دوقطبی است. آنها از برخی جهات همانند شوروی و روسها عمل میکنند. چین در سالهای اخیر این نکته را پررنگ کرده که یکی از دولتهای پیروز در جنگ جهانی دوم است. برگزاری رژههای نظامی با عناوین مرتبط با پیروزی در جنگ جهانی دوم و تاکید مقامات عالی چین بر آن، این روند را نشان میدهند.
شی که چندی قبل رژهای نظامی با حضور رؤسای تعدادی از کشورهای نزدیک به خود تحت عنوان بزرگداشت سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم برگزار کرد و خبرساز شد، در جریان گفتوگو با ترامپ بار دیگر بر این موضع تاکید کرده است.
رئیسجمهور چین در این تماس تلفنی گفت که چین و آمریکا که در طول جنگ در کنار هم جنگیدند، باید «به طور مشترک از نتیجه پیروزمندانه جنگ جهانی دوم محافظت کنند.»
این رویه برای چین مزایایی دارد؛ گرچه چین هژمونی آمریکا را ناگزیر به چالش کشیده و جهان تکقطبی پایان میپذیرد، اما هدف براندازی نهایی قدرت آمریکا نیست. چین میخواهد جایگاه خود را ثبیت کرده و همزمان به آمریکا بگوید اوضاع از نظر دوقطبی بودن شبیه سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ شده است؛ اما در صورت مدیریت روابط میتواند از تنشهای مشابه با آن دوران، دوری کرد.
۶. شعاری که چینی ها در قالب «یک کشور و دو سیستم» میدهند برای تایوانیها کار را دشوار کرده است؛ چه اینکه جهان و غرب نیز در لفظ قائل به آن هستند. پکن میگوید تایوان به خاک اصلی بازگردد؛ اما سیستم کنونی خود را حفظ کند. از سال ۱۹۷۱ که تایوان از سازمان ملل اخراج شد ۵۴ سال میگذرد و این جزیره به مدت نیم قرن فاقد شناسایی بینالمللی بوده است. تایوانیها برای رهایی از این وضعیت بر استقلال تاکید دارند زیرا شرایط کنونی نزدیکترین موقعیت به شعار چینیهاست.
۷. ادامه تماسها و دیدارهای ترامپ با رئیسجمهور چین، حکایت از ناکامی سیاست تعرفهای در مهار پکن دارد. رئیسجمهور آمریکا با این ایده که میتواند از وابستگی چین به صادرات به کشورش سوءاستفاده کند، تعرفههای بالایی بر واردات از این کشور وضع کرد اما در دو جنبه شکست خورد.
جنبه اول مربوط به حجم تولیدات بالای چین و جایگزینناپذیری آن بود. این کشور از نظر حجم تولید، ۳۱ درصد کالاهای جهان را تولید میکند که این میزان از مجموع تولید آمریکا، آلمان، ژاپن و هند به عنوان دیگر تولیدکنندگان بزرگ جهان، بیشتر است. از این رو با وضع تعرفهها، شهروندان آمریکایی مجبور به خرید اجناس با قیمتهای بالاتر شده و زیان میبینند.
جنبه دوم به پاسخهای متقابل چین بازمیگردد. پکن صادرات فلزات کمیاب را که در ساخت تجهیزات پیشرفته به کار میروند محدود کرده و محصولات کشاورزی کمتری از آمریکا میخرد. محدود کردن فروش فلزات کمیاب به تولید سلاحها آسیب رسانده و خرید کمتر محصولات کشاورزی، طبقهای از حامیان ترامپ را متضرر میکند.
۸. ترامپ به شی گفته دغدغههای او در رابطه با تایوان را درک میکند. این مسئله حاکی از تلاش رئیسجمهور آمریکا برای کاستن از تنشهایی است که پس از اظهارات نخستوزیر جدید ژاپن در خصوص تایوان بالاگرفتهاند. او اخیراً گفته بود کشورش حق دخالت نظامی در صورت وقوع درگیری در تایوان را دارد. موضوع دیگر ضربه به جایگاه تایوان است زیرا آمریکا بار دیگر بر پذیرش سیاست قدیمی «چین واحد» تأکید کرده است. واشنگتن همچنین در بحبوحه تنشها در غرب آسیا و ونزوئلا نمیخواهد شاهد اوجگیری بحران در شرق آسیا باشد.












