مهدی پاشازاده میگوید حواشی فینال تورنمنت العین باعث شده تا شایعات مربوط به بازیکن سالاری که خداداد و اسکوچیچ درباره آن هشدار داده بودند، ثابت شود.
به گزارش فوتبال 360، تیم ملی فوتبال ایران در 2 بازی تورنمنت چهارجانبه العین ابتدا به مصاف کیپورد رفت و پس از تساوی در وقتهای قانونی، این تیم آفریقایی را در ضربات پنالتی شکست داد. در فینال این تورنمنت، ازبکستان با شکست مصر حریف ایران شد. این مسابقه هم در پایان با تساوی بدون گل خاتمه پیدا کرد ولی اینبار شاگردان امیر قلعهنویی در ضربات پنالتی بازی را واگذار کردند. بدتر از باخت در این مسابقه، حواشی زدن پنالتی پنجم بود که موقعیت امیر قلعهنویی را به عنوان نفر اول تیم با تزلزل مواجه کرد.
مهدی پاشازاده به عنوان یکی از نفرات کلیدی تیم ملی در جام جهانی 1998 فرانسه، معتقد است حواشی فینال تورنمنت العین ثابت کرده که بازیکن سالاری در تیم ملی وجود دارد. در ادامه حرفهای او را میخوانید.
*از 2 دیدار برابر کیپورد و ازبکستان شروع کنیم. عملکرد تیم ملی در این 2 مسابقه را چطور دیدید؟
این 2 تساوی نتیجه بدی نبود. به هر حال این 2 تیم در جام جهانی هم هستند. یکی از مشکلات این روزهای فوتبال ما این است که هم از اینطرف و هم از آنطرف، اسیر آمارها شدهایم. به عنوان مثال اینکه کیپورد رتبه 70 دنیاست و ما رتبه 20. این مسائل دیگر از بین رفته و نمادین است؛ چه ما رنکینگ 20 باشیم و چه آنها 70 باشند، خیلی مهم نیست. مسئله اصلی اینکه سایر کشورها در سالهای اخیر پیشرفت بسیار خوبی داشتهاند. ما 25 سال پیش 17 گل به مالدیو زدیم. چند سال پیش با این تیم بازی کردیم و 2،3 گل بیشتر نزدیم. این یعنی همه کشورها در ابعاد مختلف کار کردهاند و فوتبال نزدیک شده است. این 2 تساوی را بد نمیبینم اما چون تیم ملی در نگاه مردم و رسانهها تحت فشار بود، آرامشی در اردوی تیم دیده نشد.
*فارغ از نتیجهای که به دست آمد، حواشی بازی فینال بود که شاهد تصمیم خودسرانه مهدی طارمی بودیم. شما این مسئله را چطور در ذهن خود ارزیابی کردید؟
خب من باید به حرفهای آقای اسکوچیچ و خداداد عزیزی برگردم. پس آنها درست میگفتند که چه اتفاقاتی رقم خورده است. این 2 بزرگوار میگفتند در تیم ملی بازیکنسالاری وجود دارد. آنچه در امارات تماشا کردیم، یک نمونه واضح بود و نشان داد آنها درست میگفتند. اتفاق قشنگی نیفتاد. همواره شایعاتی وجود داشت و حالا متوجه شدیم ماجرا از چه قرار است. این داستان هم همواره درباره یک بازیکن وجود داشته است. چرا نمیگویند علیرضا بیرانوند. چرا نمیگویند شجاع خلیلزاده. اینها شایعاتی است که از قبل وجود داشته و حواشی بازی فینال این موضوع را ثابت کرد. اینکه معذرتخواهی کرد، خوب است اما به هر حال اتفاق بدی است. به عنوان مثال میتوان به احسان حاجصفی و خط خوردنش اشاره کرد که صحبتهایی وجود دارد. خب این مسائل اتفاقات خوبی نیست و مشکلات حاشیهای است که تیم ملی ایران را تحت تاثیر قرار داده است. به هر حال این دوستان هم در حال حاضر زحمت میکشند و قابل احترام هستند اما این راه و روش درست نیست. همین حالا من درباره جام جهانی هشدار میدهم. امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد و دل مردم را شاد کنند. امیدوارم مردم دوباره با تیم ملی آشتی کنند چون فقط همین تیم ملی را دارند.
*صحبتهای آقای قلعهنویی را در آخرین مصاحبهاش دنبال کردید. به نظر میرسد به شدت تحت فشار است و حتی به صورت تلویحی احتمال بازگشت احمد نوراللهی و مهدی ترابی را به اردو رد نکرد. برداشت شما از مواضع فعلی امیر قلعهنویی چیست؟
خب این عقبنشینی طبیعی است. شما وقتی تحت فشار قرار میگیرد، سعی میکنید تنشهایی که ایجاد شده را برطرف کنید و اجازه ندهید موقعیتهای تنشزا ایجاد شود. دنبال خنثی کردن شرایط هستید. در اینصورت اگر به عنوان مثال نوراللهی و ترابی برگردند، کادر فنی میتواند بگوید همه کسانی که مدنظر علاقهمندان و کارشناسان بودند، به اردو دعوت شدند و در تیم حضور داشتند. فردا اگر تیم ملی ببازد، میگویند شما گفتید نوراللهی باشد، ما هم آوردیم. گفتید مهدی ترابی باشد، ما ایشان را هم آوردیم. یک مثال برایتان میزنم. یک زمانی مدیرعاملی در رابطه با نتایجی که تیم من به دست میآورد، خیلی غرغر میکرد. به او گفتم این بازی را شما ارنج کنید. فردا زنگ زد و گفت نمیتوانم. من هم به او گفتم پس اجازه بدهید من کارم را انجام بدهم. حالا آنجا باشگاه بود و اینجا بحث تیم ملی مطرح میشود و حواشی بسیار بیشتر است. در تیم ملی درخواستها از هر جهتی خیلی بیشتر میشود. آقای قلعهنویی را الان واقعا درک میکنم که واقعا تحت فشار هستند. به هر حال همیشه کمبودهایی وجد دارد و همیشه لیست تیم ملی غایبانی داشته که مورد توجه قرار میگیرند اما نمیشود بیشتر از یک تعدادی دعوت کرد. در این شرایط تنها راه این است که نتایج خوبی بگیرید و دیگر آن انتقادها زیر نتایج گم میشود. الان نتایج ما در دور مقدماتی بد نبوده ولی ما بازی خوبی انجام ندادهایم و هر چه جلو آمدیم شرایط بدتر شده است. به هر حال این مشکلات وجود دارد.
*رفتن با امیر قلعهنویی به جام جهانی تصمیم درستی است یا خیر؟
چرا نرویم؟ امیر قلعهنویی با این تیم به جام جهانی صعود کرده و زحمت کشیده. همانطور که آقای ایویچ و اسکوچیچ زحمت کشیده بودند. حق مسلم این مربیان هم بود که به جام جهانی بروند. به هر حال آقای قلعهنویی هم سختیهای زیادی کشیدهاند. حرف اصلی این است که ما با شرایط بهتری به جام جهانی برویم. همین حالا هشدار میدهم که ما در خط دفاعی مشکل داریم.
*مشکل نفری یا ساختاری؟
هم نفری و هم ساختاری.
*بازیکنی وجود دارد که از او استفاده نشده باشد؟
نه. به نظرم یک مقدار درباره این مسئله درگیر خشکسالی شدهایم و بازیکن مناسب نداریم. چندین و چند سال است که بازیکنان همینها هستند و بازیکنی به آنها اضافه نشده. هیچ استعدادی نداشتهایم و حتی بالاتر اینکه من چیز خاصی در استعدادهایی که از آنها صحبت میشود، ندیدهام. باید در این بازیهای دوستانه از آنها استفاده میکردیم. ولی به طور کلی بازیکن مستعد نداریم و چارهای هم نداریم. این زنگ خطر و خشکسالی در فوتبال ایران است. باید درباره این مسائل فکر کنیم و برای برطرف کردنشان ایده داشته باشیم.
*به عنوان سوال آخر میخواهم از شما درباره شکاف بزرگی بپرسم که بین مردم و تیم ملی ایجاد شده. چه کاری باید انجام شود تا این شکاف کمتر شود و حس تعلق بیشتری در مردم ایجاد گردد؟
باید کارشناسی بشود. واقعا این موضوع خیلی پیچیدگی دارد. حتی به نظرم روانشناسان میتوانند در این مورد نظر بدهند. اما چیزی که در حال حاضر به نظرم میآید، اینکه دوستان عزیز نظر ندهند. حرف نزنید چون با احترام به همه شما باید بگویم که حرف زدن بلد نیستید و کار را خرابتر میکنید. استوری نگذارید. یک مقدار توی خودتان باشید و تمرکزتان را روی فوتبال بگذارید تا زمان حلش بکند.
*بله واقعا این مشکل بزرگی است. در همین چند وقت اخیر شجاع خلیلزاده، مهدی طارمی، علیرضا بیرانوند و حتی سردار آزمون مصاحبههایی داشتند که باعث شد شکاف مردم با تیم ملی بیشتر شود و انتقادات زیادی از مواضع آنها در فضای مجازی مطرح شد.
دقیقا همین است. رک و رو راست وقتی حرف زدن بلد نیستید، حرف نزنید. وقتی اینطور میشود، یک نفر حرفی نسنجیده را مطرح میکند و حالا شما باید کلی تلاش کنید تا مشکل را حل کنید و مسئله جمع شود. همه شما عالی هستید، همه شما سوپراستار هستید، پولتان را هم گرفتهاید و نوش جانتان. این طرز فکر من است؛ نوش جانتان. به هر حال ولی ما در جامعه هستیم و مصاحبهها شرایط را بدتر میکند. حالا یا شما نمیشنوید یا ما زیاد میشنویم.