سارا ارزانی بیرگانی _ خبر آنلاین خوزستان _ اندیکا. امروز به محل ادعایی احداث بیمارستان اندیکا آمدهام. صحنهای که با چشمانم میبینم، روایتی تلخ از وعدههای عملی نشده است: زمینی ۴۰ هزار متری با دیوار پیشساختهای که همچون نمادی از ناامیدی، آرزوی دیرینه مردم این منطقه برای دسترسی به خدمات درمانی را در خود محبوس کرده است.
یادآوری یک وعده:
در بهمن ۱۴۰۲، اینجا شاهد مراسمی با شکوه بودیم. مدیران استانی و خانواده خیر سلامت، قول دادند بیمارستانی ۶۴ تختخوابی با زیربنای ۶۴۰۰ مترمربع و با هزینهای بالغ بر ۴۰۰۰ میلیارد ریال در این زمین احداث کنند. اما امروز، گذر زمان نشان داده که از آن وعدهها تنها عکسهایی به یادگاری مانده است.
گفتوگو با مردم محلی:
یکی از ساکنان قدیمی اندیکا با چشمانی پر از غصه به من میگوید: "آن روز گمان کردیم پایان رنجهای درمانیمان فرا رسیده. اما امروز حتی از نشان دادن این زمین به فرزندانم که ساکن در اینجا نیستند شرمندهام. آنها میپرسند مگر نگفته بودید اینجا بیمارستان میسازند؟"
آمارهای تکاندهنده،بر اساس گزارشهای رسمی:
· فاصله برخی نقاط شهرستان اندیکا تا نزدیکترین بیمارستان: ۲۰۰ کیلومتر
· زمان رسیدن به مرکز درمانی در موارد اورژانسی: بیش از ۳ ساعت
· افزایش خطر برای مادران باردار، بیماران قلبی و مصدومان حوادث جادهای
یکی از مسوولین فوریتهای پزشکی در گفتوگویی تأکید کرد: "در موارد اورژانسی به ویژه تصادفات جادهای که با خونریزی همراه است، این مسافت طولانی جان مصدومان را به شدت تهدید میکند."
اگر از مسولین و متولیان این امر پرسش شود که چرا احداث بیمارستان اندیکا در حد یک کلنگ زنی باقی مانده بدون شک پاسخهای کلیشهای با این مضمون دریافت خواهیم کرد.
· "مشکلات تأمین اعتبار"
· "در دست پیگیری"
· "به زودی آغاز مجدد پروژه"
اما این پاسخها برای خانوادهای که عزیزی را در راه رسیدن به بیمارستان از دست میدهند، چه معنایی دارد؟
تحلیل یک کارشناس سلامت:
یک متخصص حوزه سلامت به من میگوید: "هر روز تأخیر در احداث این بیمارستان، به معنای به خطر افتادن جان انسانهاست. در شرایط اورژانسی، دقیقهها حکم مرگ و زندگی دارند."
سوالات اساسی:
· چه بر سر تعهدات خیر سلامت و دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز آمده است؟
· آیا حضور پرطمطراق مسئولان در مراسم کلنگزنی، تنها برای عکسهای تبلیغاتی بود؟
· مسئولیت جانهای که با نبود بیمارستان از دست میروند بر عهده کیست؟
از محل خارج میشوم در حالی که باد، گرد و خاک زمین بایر بیمارستان را به چشمانم میپاشد. شاید این گرد و خاک، نمادی از همه وعدههای بر باد رفته مردم اندیکا باشد. مردم این منطقه سزاوار بیش از این دیوار پیشساخته و وعدههای توخالی هستند. آنها سزاوار زندگی هستند.




















