عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- بهبود مستمر، مفهومی است که شاید در نگاه اول کمی فنی به نظر برسد، اما در واقع، جوهرهی هر پیشرفت بزرگی در زندگی فردی و سازمانی است.
این رویکرد، که ریشه در فلسفههای مدیریتی پیشرفته دارد، در اصل همان هنری است که افراد و شرکتهای موفق را از دیگران متمایز میکند.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا برخی سازمانها همواره در حال رشدند و چرا برخی افراد با وجود تلاش زیاد، درجا میزنند؟
پاسخ اغلب در یک عادت ساده اما قدرتمند نهفته است: بهبود مستمر.
این مفهوم به ما میآموزد که کمال یک مقصد نیست، بلکه یک سفر روزانه است؛ مجموعهای از تغییرات کوچک و هدفمند که در طول زمان نتایجی شگرف به بار میآورند.
در این مقاله، ما به زبان ساده و کاربردی کاوش خواهیم کرد که بهبود مستمر دقیقاً چگونه کار میکند و چگونه میتوانید این ابزار قدرتمند را به سادگی و به شکلی کاملاً قابل فهم، در مسیر رشد فردی و حرفهای خود به کار بگیرید تا موانع را از سر راه بردارید و به موفقیتهای پایدار دست یابید.

بیایید بهبود مستمر را تعریف کنیم. بهبود مستمر، تعهد به ایجاد تغییرات و بهبودهای کوچک هر روز است، با این انتظار که آن بهبودهای کوچک به چیزی قابل توجه تبدیل شوند.
رویکرد معمول برای بهبود خود، تعیین یک هدف بزرگ و سپس تلاش برای برداشتن جهشهای بزرگ برای رسیدن به هدف در کمترین زمان ممکن است. اگرچه این ممکن است در تئوری خوب به نظر برسد، اما اغلب به فرسودگی شغلی، ناامیدی و شکست منجر میشود. در عوض، باید با تنظیم آهسته و جزئی عادات و رفتارهای روزمره خود، بر بهبود مستمر تمرکز کنیم.
بسیار آسان است که اهمیت تصمیمات روزمرهی کمی بهتر را دست کم بگیریم. تکرار کارهای ساده و اصولی هیجانانگیز نیست و “عادت کردن به یکنواختی” جذابیت رسانهای ندارد. به همین دلیل، بهتر شدن تنها یک درصدی در طول روز، معمولاً جایی در سرفصل خبرها پیدا نمیکند.
اما نکتهی کلیدی اینجاست: این استراتژی جواب میدهد.
اغلب ما خودمان را متقاعد میکنیم که تغییر تنها در صورتی معنادار است که نتیجهای بزرگ و قابل مشاهده با آن مرتبط باشد. چه کاهش وزن باشد، چه ایجاد یک کسب و کار، چه سفر به دور دنیا یا هر هدف دیگری، ما اغلب به خودمان فشار میآوریم تا پیشرفتی عظیم داشته باشیم که همه در مورد آن صحبت کنند.
در همین حال، بهبود تنها ۱ درصد قابل توجه نیست (و گاهی اوقات حتی قابل توجه هم نیست). اما میتواند به همان اندازه معنادار باشد، به خصوص در درازمدت.

در ابتدا، اساساً هیچ تفاوتی بین انتخاب ۱ درصد بهتر یا ۱ درصد بدتر وجود ندارد. (به عبارت دیگر، امروز تأثیر زیادی بر شما نخواهد گذاشت.)
اما با گذشت زمان، این پیشرفتها یا افتهای کوچک با هم ترکیب میشوند و ناگهان شکاف بسیار بزرگی بین افرادی که روزانه تصمیمات کمی بهتر میگیرند و کسانی که این کار را نمیکنند، پیدا میکنید.
نکته اصلی این است:
اگر به مدت یک سال، هر روز یک درصد بهتر شوید، در نهایت سی و هفت برابر بهتر خواهید شد.
به همین دلیل است که انتخابهای کوچک در آن زمان تفاوت زیادی ایجاد نمیکنند، اما در درازمدت جمع میشوند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این مفهوم (و مثالی از مربیای که از آن برای دستیابی به موفقیتهای بزرگ المپیک استفاده کرد)، این را بخوانید: این مربی هر چیز کوچکی را ۱ درصد روزانه بهبود بخشید و در اینجا آنچه اتفاق افتاد، آمده است.
حالا، بیایید در مورد چند گام سریع که میتوانید همین الان برای شروع تمرکز بر بهبود مستمر بردارید صحبت کنیم.
ما اغلب منابع و ایدههای موجود را هدر میدهیم زیرا جدید و هیجانانگیز به نظر نمیرسند.
نمونههای زیادی از رفتارها، بزرگ و کوچک، وجود دارد که اگر آنها را با ثبات بیشتری انجام دهیم، فرصت پیشرفت در زندگی ما را دارند.
نخ دندان کشیدن هر روز. ده دقیقه نرمش روزانه. انجام وظایف اساسی کسب و کار هر روز، نه فقط زمانی که وقت دارید. عذرخواهی بیشتر. نوشتن یادداشتهای تشکر هر هفته.
پیشرفت اغلب پشت راهحلهای خستهکننده و بینشهای کم استفاده پنهان میشود.
شما به اطلاعات بیشتر نیاز ندارید. به یک استراتژی بهتر نیاز ندارید. فقط باید بیشتر از آنچه که در حال حاضر کار میکند، انجام دهید.
در بسیاری از موارد، بهبود به معنای انجام کارهای درست بیشتر نیست، بلکه به معنای انجام کارهای اشتباه کمتر است.
این مفهومی به نام بهبود از طریق تفریق است که بر انجام کمتر از آنچه که کار نمیکند تمرکز دارد: حذف اشتباهات، کاهش پیچیدگی و حذف موارد غیرضروری.
آموزش: از اشتباهات احمقانه اجتناب کنید، خطاهای ذهنی کمتری مرتکب شوید.
سرمایهگذاری: هرگز پول از دست ندهید، ریسک خود را محدود کنید.
طراحی وب: عناصر روی صفحه را که حواس بازدیدکنندگان را پرت میکنند، حذف کنید.
ورزش: تمرینات کوچک را از دست ندهید.
تغذیه: غذاهای ناسالم کمتری بخورید.
در دنیای واقعی، اغلب بهبود عملکرد شما با کاهش ضرر آسانتر از کسب سود است. تفریق عملیتر از جمع است.
یکی از بهترین راهها برای کسب سودهای بزرگ، جلوگیری از ضررهای کوچک است.

ما اغلب پیشرفت خود را با نگاه به جلو اندازهگیری میکنیم. اهدافی تعیین میکنیم. و برای پیشرفت خود نقاط عطفی برنامهریزی میکنیم. اساساً، سعی میکنیم آینده را تا حدی پیشبینی کنیم.
یک رویکرد مخالف و، به نظر من، مفیدتر وجود دارد: اندازهگیری رو به عقب، نه رو به جلو.
اندازهگیری رو به عقب به این معنی است که شما بر اساس آنچه قبلاً اتفاق افتاده است تصمیم میگیرید، نه بر اساس آنچه میخواهید اتفاق بیفتد.
کاهش وزن: میزان کالری دریافتی خود را اندازهگیری کنید. آیا هفته گذشته ۳۵۰۰ کالری در روز مصرف کردید؟ روی میانگین ۳۴۰۰ کالری در روز در این هفته تمرکز کنید.
تمرینات قدرتی: شما هفته گذشته ۲۵۰ پوند را برای ۵ ست ۵ تکراره اسکات زدید؟ این هفته ۲۵۵ پوند را امتحان کنید.
روابط: هفته گذشته با چند نفر جدید آشنا شدید؟ صفر؟ این هفته روی معرفی خود به یک فرد جدید تمرکز کنید.
کارآفرینی: شما هفته گذشته فقط دو مشتری پیدا کردید در حالی که
میانگین پنج است؟ به نظر میرسد که باید روی تماسهای فروش بیشتر در این هفته تمرکز کنید.
رو به عقب اندازهگیری کنید و سپس کمی بهتر شوید. هفته گذشته چه کردید؟ چگونه میتوانید این هفته کمی پیشرفت کنید؟
تعیین اهداف را فراموش کنید. در عوض روی بهبود مستمر تمرکز کنید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@