حرفزدن از شب سراب و نویسندهاش بدون پرداختن به بامداد خمار و اشاره به فتانه حاجسیدجوادی ممکن نیست. فتانه حاجسیدجوادی رمان بامداد خمار را با همکاری انتشارات البرز روانهی بازار کتاب کرد. انتشار این کتاب بهسرعت با واکنشهای مثبتی از سوی خوانندگان همراه شد و هنوز که هنوز است بامداد خمار در دستهی کتابهای محبوب و پرفروش عامهپسند معاصر ایران قرار دارد. داستان بامداد خمار از زبانِ زنی به نام «محبوبه» روایت میشود. او اهل خانوادهی مرفه و ثروتمندی است و در این میان برخلاف خواستهی خانوادهاش، دل به شاگرد نجار فقیری میبازد که «رحیم» نام دارد.

حال میرسیم به بخش اصلی ماجرا. درست یک سال پس از انتشار کتاب بامداد خمار فردی با نام ناهید ا. پژواک کتابی با نام «شب سراب» را به انتشار رساند که درحقیقت همان کتاب بامداد خمار از زبان رحیم نجار است. انتشار این کتاب باعث برانگیختن جنجالهای زیادی در میان جامعهی ادبی ایران شد. چیزی که ابهام قضیه را بیشتر میکرد، این بود که هیچکس نمیدانست ناهید ا. پژواک کیست و از کجا آمده است. حتی هنوز هم در اینترنت اطلاعات زیادی از او در دسترس نیست. برخی فکر میکنند شاید ناهید پژواک مرد باشد و برای همین داستان را از زبان شخصیت مرد کتاب بیان کرده است.
بااینحال، ناهید پژواک مرد نیست. در سال ۱۳۷۷ مصاحبهای از سوی نازنین شاهرکنی با ناهید مستعار پژواک انجام شد و در شمارهی ۴۶ مجلهی زنان به چاپ رسید. نازنین شاهرکنی در گزارش خود نوشته بود که ناهید پژواک زنی است حدوداً ۶۰ ساله و ساکن رشت. او لیسانس ادبیات زبان فارسی و علوم تربیتی دارد و صاحب دو فرزند است. پژواک پیش از انتشار کتاب شب سراب، کتاب دیگری با نام «یک سبد محبت» به انتشار رسانده بود که البته چندان شناختهشده نیست و بهسختی میتوان آن را جایی پیدا کرد. هویت اصلی ناهید پژواک همچنان فاش نشده است. او در مصاحبهاش با مجلهی زنان گفته بود که ترجیح میدهد پشت نام مستعار پنهان باقی ماند تا بتواند راحت در اجتماع رفتوآمد کند.
شب سراب؛ رمانی جنجالی در برابر بامداد خمار
ناهید پژواک خود میگوید که پس از خواندن کتاب بامداد خمار احساس کرده که در حق شخصیت رحیم بیانصافی شده است. بهاینترتیب او تصمیم میگیرد با نوشتن رمان شب سراب از شخصیت رحیم دفاع کند. یعنی برخلاف تصور مردم، هدف ناهید پژواک دفاع از طبقهی اجتماعی رحیم نبوده است، او صرفاً سعی داشته با نوشتن رویدادهای کتاب از دیدگاه رحیم نشان دهد که چگونه او مورد ظلم واقع شده است.
شب سراب در برابر کتاب بامداد خمار عملاً آینهای وارونه است. درحالیکه کتاب بامداد خمار سعی دارد رنجها و سختیهای زنان را در جامعه به تصویر بکشد، کتاب شب سراب تمامی ماجرا را با زبانی مردانه روایت کرده و هدف داستان اصلی را بهطورکلی از بین برده است. همین موضوع باعث برانگیختن خشم خوانندگان کتاب بامداد خمار شد و جنجالهای زیادی برپا کرد.
ماجرای شکایت نویسنده بامداد خمار از ناهید پژواک
هنوز مدت زیادی از انتشار کتاب بامداد خمار نگذشته بود که کتاب دیگری با نام شب سراب به میدان آمد. کتابی که به آن «دنبالهی بامداد خمار» میگفتند، حالآنکه این دو کتاب نه نویسندهی یکسانی داشتند و نه از سوی یک ناشر چاپ شدند. طولی نکشید که معلوم شد کتاب شب سراب را فردی با نام مستعار چاپ کرده است. این مسئله واکنش گستردهی اهل ادب را برانگیخت و باعث ایجاد بحثهای فراوانی دربارهی حقتألیف شد. کریم امامی، مترجم و نویسنده، فتانه حاجسیدجوادی را تشویق کرد که برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی، موضوع را از راه قانونی پیگیری کند.
بنابراین فتانه حاجسیدجوادی تصمیم گرفت از ناهید پژواک شکایت کند. او این مسئله را با حمید مصدق مطرح کرد. مصدق که خود هم شاعر بود و هم بهعنوان وکیل دادگستری کار میکرد، عقیده داشت که کار خانم پژواک سرقت ادبی بوده است، چراکه حتی دیالوگهای کتاب عیناً از روی کتاب بامداد خمار برداشته شدهاند. مدیر نشر البرز نیز با طرح شکایت موافقت کرد و اینگونه شد که کار به دادگاه کشید. ناهید پژواک خود میگفت که اصلاً سوءنیت نداشته و تنها قصدش این بوده که شخصیت رحیم را از دیدگاه دیگری به خوانندگان معرفی کند. از آن طرف حمید مصدق تمامی حرفهای ناهید پژواک و ناشرش را از نظر حقوقی نقضشده میدانست. ناشران و منتقدان نیز عقیده داشتند که نویسندهی رمان شب سراب باید پیش از انتشار کتاب خود، خانم حاجسیدجوادی را در جریان میگذاشت.
نتیجه دادگاه چه شد؟ جمعبندی پرونده شب سراب
در طی جریان دادگاه و جنگ حقوقیای که بر سر این کتابها به راه افتاده بود، نویسنده بامداد خمار و شب سراب هرگز رودررو با یکدیگر دیدار نداشتند، اما درنهایت به تفاهم رسیدند و تصمیم گرفتند که کتاب شب سراب همچنان به چاپ برسد، با این تفاوت که حق حقوقش بهجای خانم پژواک به خانم حاجسیدجوادی برسد. حالا درست در صفحات ابتدایی کتاب توضیحاتی از سمت خانم پژواک وجود دارد و کتاب به خانم حاجسیدجوادی تقدیم شده است.

سبک نوشتاری ناهید پژواک و تفاوت نگاه او با فتانه حاجسیدجوادی
میان نگاه نویسندهی بامداد خمار و نویسندهی شب سراب تفاوتهای زیادی وجود دارد. فتانه حاجسیدجوادی جانب محبوبه و طبقهی مرفه جامعه را میگیرد، درحالیکه ناهید پژواک در کتاب مقابل بامداد خمار از شخصیت رحیم دفاع میکند و عقیده دارد که او بیشتر مورد ظلم واقع شده است. برخی از منتقدان عقیده دارند که نگاه ناهید پژواک بهشدت مردسالارانه بوده و وی هدف اصلی کتاب را بهکلی از بین برده است. حاجسیدجوادی زن شکستخوردهای را به تصویر کشیده است که از سرنوشت خود به دیگران هشدار میدهد؛ از آن طرف پژواک با استفاده از همان روایت و همان دیالوگها صرفاً دفاعیهای در باب مردی نوشته که عضو طبقهی فرودست جامعه است.
چرا بعد از سریال بامداد خمار، دوباره نام ناهید پژواک مطرح شد؟
پس از انتشار سریال بامداد خمار به کارگردانی نرگس آبیار دوباره همان بحثهای قدیمی به میان آمدند. برخی طرف محبوبه را میگیرند و برخی طرف رحیم. همین موضوع باعث شد که داستان شب سراب دوباره موردتوجه قرار بگیرد. برخی از مخاطبان پس از تماشای سریال تصمیم گرفتند کتابهای بامداد خمار و شب سراب را بخوانند تا بتوانند ماجرا را دقیقتر و عادلانهتر قضاوت کنند.
جمعبندی
آنچه میان بامداد خمار و شب سراب شکل گرفت، تنها اختلافی ادبی نبود؛ بلکه مواجههی دو روایت و دو نگاه متفاوت بود. گرچه وجود چنین اقتباسهایی در جامعهی ادبی بیسابقه نیست، ولی بین اقتباس و سرقت ادبی مرز باریکی وجود دارد که اگر کسی محتاط نباشد بهراحتی میتواند آن را زیر پا بگذارد. اینکه رمان شب سراب در کدام سوی این مرز قرار میگیرد، درنهایت به برداشت و داوری خواننده وابسته است.












