اعترافی دردناک و همزمان پر از غم: اعظم محسنیدوست، مادر شهیدان مظلوم فائزه و شهاب منصوری، از لحظات نفسگیری که زمانی در آنها فرزندانش را از دست داد، سخن گفت؛ لحظاتی که در فیلمی تحسینبرانگیز به تصویر کشیده شده و او را برای لحظاتی به خاطرات دردناکش بازگرداند. برنامه «سلام صبح بخیر» با دعوت از مادر این شهیدان، دختر و نوهاش، اتفاقی پر از بغض و اشک را رقم زد.
«فیلمی که بچههایم را به من برگرداند»
اعظم محسنیدوست درباره اثر برجسته نرگس آبیار، کارگردان فیلم «شبی که ماه کامل شد» بیان کرد: «چطور میتوانم از خانم آبیار و آقای محمدحسین قاسمی تشکر نکنم؟ حقیقتاً باید بگویم وقتی فیلم را دیدم، انگار فرزندانم زنده شده بودند. الناز شاکردوست (در نقش فائزه) و پدرام شریفی (در نقش شهاب) چنان هنرمندانه ایفای نقش کردند که ناخودآگاه به این فکر افتادم، انگار فائزه و شهابم بازگشتهاند. همیشه به خانم آبیار میگویم شما بچههایم را از گمنامی خارج کردید و آنها را زنده کردید. این کار شما برای من تقدیر ابدی دارد.»
مواجهه با قاتل فرزندان؛ اشک و تلخی بیانتها
اعظم در ادامه درباره خاطرهای وحشتناک از روبرو شدن با قاتل فرزندانش چنین گفت: «وقتی که از قاتل بچههایم پرسیدم که قبل از قتل به آنها لطفی کردی، گفت نه. از او سوال کردم، آیا آب به آنها دادی؟ او جواب منفی داد. پرسیدم که با فرزندانم چه برخوردی کردی؟ گفت این کار شغل من است و هیچ احساسی نداشتم. نمیتوانستم باور کنم او حتی از انسانی که به او التماس میکند، بگذرد. اما او خونسرد بود. این لحظه، قلبم را شکست.»
دیدن الناز شاکردوست در قالب فائزه باعث ایجاد رابطهای عاطفی میان این مادر داغدار و بازیگر نقش دخترش شد. او با اشک و بغض اذعان داشت: «وقتی او را دیدم، احساس کردم فائزه من برگشته است. الناز برای من فقط یک بازیگر نبود، او زنی شد که خاطرات عزیزترینم را زنده کرد و برای لحظهای، من فائزهام را در او دوباره پیدا کردم.»
در ادامه عکس دلخراش و تاثیرگذاری از این لحظات دردناک و دیدار الناز شاکردوست با مادر شهید فائزه را میتوانید مشاهده کنید:
مرورگر شما از پخش این ویدیو پشتیبانی نمیکند.
![]()
«شبی که ماه کامل شد» روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالی است که پس از ازدواج بنا به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد. این فیلم براساس داستان واقعی عبدالحمید ریگی و همسرش فائزه منصوری است.