«مهرداد نرو جلو» این صدای یکی از محلیهاست که برای اطفا حریق به دل جنگل الیت قدم گذاشته. آتش هر لحظه بیشتر شعله میکشد و او نگران است که نکند این آتش همانطور که جان درختان را دانه دانه میگیرد، به جان مهرداد هم بیافتد.
در گوشه و کنار جنگل، محلیها از امکانات حداقلی خود برای خاموش کردن آتش استفاده میکنند؛ مثلا بیل و کلنگ. در یکی از ویدئوها حتی خانمی میانسال به جنگل الیت رفته بود و اشک میریخت که جنگل بکرمان در حال نابود شدن است. او میگوید از همان دقایق اولیه که هنوز هیچکس نبود، همه محلیها به جنگل رفتند تا با این حادثه مبارزه کنند؛ حتی از چالوس هم آمدند.
یکی دیگر از محلیها میگوید: «این دقیقا نبردی تن به تن است که حریف، آتشی است داغ.» یکی از فعالان محلی چندی پیش با انتشار ویدئویی از تنهاییشان سخن میگفت و اشاره داشت: «یعنی هیچ کس نیست به ما کمک کند؟»
واقعیت این است که در شش دهه اخیر، بیش از نیمی از جنگلهای هیرکانی به دلایل مختلف از بین رفتهاند و آتشسوزیهای اخیر نقطهای پرتکرار روی نقشهای طولانی از خسارتهاست. اما چرا این چرخه تکرار میشود؟
آتش به جان جنگلهای هیرکانی آن هم در این خشکسالی
۲۰ روز است که جنگل الیت، بخشی از جنگلهای هیرکانی، در آتش میسوزد. با این حال، مدیر منابع طبیعی استان مازندران این موضوع را رد میکند و میگوید دو آتشسوزی مجزا با فاصله ۱۰ تا ۱۵ روز در جنگل الیت رخ داده است. در مقابل، منابع محلی تاکید دارند که از ۱۰ آبان، آتشسوزی بهطور بیوقفه ادامه داشته؛ شعلهها گاهی خاموش شدهاند اما دود دائمی نشان میدهد که آتش در بخشهایی از جنگل همچنان زنده بوده است. علاوه بر این، معاون سازمان محیط زیست نیز بر ۲۰ روزه بودن این آتشسوزی را تایید میکند.
به هر حال، آنچه مسلم است این است که آتش همچنان ادامه دارد و با وجود بهکارگیری هواپیمای ایلیوشن، لکههایی از آتش تا لحظه تنظیم این گزارش در جنگل باقی مانده است. طبق آخرین اطلاعات موجود مهدی یونسی، استاندار مازنداران، از اعزام حدود ۴۰۰ الی ۴۵۰ نفر نیرو از استانهای مجاور خبر داد این در حالی است که مردم محلی از اولین روزها و لحظاتی که متوجه شعلههای آتش شده بودند در محل حضور داشتند.
یکی از محلیها به خبرنگاران گفته بود: «روز سوم آتشسوزی به تیمهای حاضر گفته شد که نیاز به بالگرد است اما در پاسخ گفتند شما دنبال تشویش اذهان عمومی هستید و دارید مسئله را بزرگ میکنید.»
به هررو با گذشت روزها و مهارناپذیر شدن این آتش ایران از سایر کشورها خواسته تا برای اطفا حریق کمک کنند. کامران پولادی، نماینده چالوس میگوید: «ترکیه، روسیه و بلاروس برای کمک اعلام آمادگی کردند و هماکنون هواپیمای ترکیه در محل آتشسوزی حضور دارد.»
چرا آتش جنگل الیت مهار نمیشود؟
نخست اینکه منطقه الیت از نظر توپوگرافی صخرهای و بسیار شیبدار است و همین موضوع عملیات اطفای حریق را سخت و پیچیده میکند. علاوه بر این، شرایط آبوهوایی منطقه و وزش بادهای شدید، گسترش آتش را در ارتفاعات سرعت میبخشد؛ بهویژه زمانی که پوشش گیاهی متراکم و درختان بلند درگیر حریق میشوند.
اما در این مورد که آیا احتمال دارد به زودی این جنگل از شعلههای آتش در امان بماند روزنههای امیدی وجود دارد. همانطور که نماینده چالوس میگوید: «به نظر میرسد با حضور چهار هواپیمای آبپاش بتوان این آتشسوزی را جمع کرد چون هم هوا خوب است و هم دو الی سه عملیات انجام شده و الان هم منتظریم که پرواز بعدی انجام شود چراکه هواپیماها نمیتوانند آب را مثل هلیکوپترها از دریا و یا دریاچه بردارند و باید حتما از مهرآباد آب پر کنند و برگردند که این امر زمانبر است.»
اهمیت جنگل الیت چیست؟
پیش از هر چیز باید یادآور شد که جنگلهای هیرکانی ایران در سال ۲۰۱۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند. این جنگلها به دلیل تنوع فلوریستیک کمنظیر خود شناخته میشوند و بیش از ۳۲۰۰ گونه گیاهی در آنها وجود دارد. بخشی از این جنگلها باقیماندهای از جنگلهای دوران سوم زمینشناسی و بازمانده عصر یخبندان هستند. در میان این مجموعه، جنگل الیت به گفته وحید مشایخ، رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری چالوس یکی از ارزشمندترین رویشگاههای جهان به شمار میرود. اکنون اما آتشسوزی در الیت چنان گسترده و جدی شده که ایران ناچار به درخواست کمک فوری بینالمللی شده است.
چرا جنگل الیت دچار حریق شد؟
آتشسوزی در جنگلها قدمتی دیرینه دارد، اما در سالهای اخیر نقش عوامل انسانی شدت آن را چند برابر کرده است. زمانی که پس از وقوع این حوادث، سازماندهی دقیقی برای برخورد با مقصران وجود نداشته باشد، این چرخه همچنان ادامه پیدا میکند. این پرسش مطرح است که اصلا چرا جنگل الیت دچار حریق شد؟
رئیس سازمان جنگلها با اشاره به اینکه منشاء آتشسوزی میتواند انسانی باشد، اعلام کرده است: «بررسیها برای رصد عوامل منتسب به زمینخواری در آتشسوزی الیت آغاز شده است.» برخی کارشناسان نیز بارها هشدار دادهاند که مسافران در جنگلهای هیرکانی اقدام به روشن کردن آتش نکنند؛ هشداری که بیتوجهی به آن میتواند یکی از حلقههای همین زنجیره تکرارشونده باشد.
نکته بعدی بحثی مربوط به قاچاقچیان چوب است که سالهاست موجب شده خساراتی شدید به جنگلهای هیرکانی به وجود آید. به عقیده برخی کارشناسان محیط زیست قاچاقچیان چوب با آتش زدن جنگل، محیطبانان را مشغول کرده و مسیر فرار خود را هموار میکنند تا در صورت تمایل در نقاط دیگر به تخلف ادامه دهند.
آیا این اولین بار است؟
در دیماه ۱۴۰۱، جنگلهای هیرکانی در منطقه جمشیدآباد گالیکش طعمه حریق شدند. نیروهای اطفای حریق ابتدا آتش را مهار کردند، اما بهدلیل وزش شدید باد و موقعیت جغرافیایی خاص منطقه، آتش دوباره شعلهور شد. این حریق حدود ۳۵ هکتار را دربر گرفت که عمدتا سطحی و در محدوده برگهای خشک و بوتهها بود، بدون آنکه آسیب جدی به درختان جنگلی وارد کند. با این حال، حدود یک هفته طول کشید تا ماجرا خاتمه یابد. سرهنگ عیسی گلبینی، علت اصلی اغلب حریقها در استان گلستان را عوامل انسانی اعلام کرد.
در آذر ۱۴۰۱ نیز مدیرکل منابع طبیعی گیلان در پنجمین روز آتشسوزی جنگلهای هیرکانی، از نابودی ۴۰ هکتار جنگل خبر داد. همان زمان مسعود مولانا، عضو شورای هماهنگی محیط زیست و منابع طبیعی ایران، اعلام کرد سالانه دستکم ۲۵ هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی از بین میرود.
ده روز پایانی دیماه ۱۳۹۹ هم بخش قابلتوجهی از جنگلها و عرصههای طبیعی شمال ایران دچار آتشسوزی شدند. این حریقها از پنجشنبه ۱۵ دی از منطقه دارابکلا ساری آغاز شد و طی روزهای بعد، آتشسوزیهای پراکنده در نقاط مختلف جنگلهای شمال ادامه یافت. حتی جنگلهای آقچای جمهوری آذربایجان در مرز آستارا نیز در امان نماندند.
بهمن ۱۳۹۸ نیز ۱۳۰ هکتار از جنگلهای هیرکانی در استان گیلان طی آتشسوزیهای همزمان در هشت نقطه مختلف از بین رفت. طبق گزارش مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گیلان، این آتشسوزیها ابتدا در ۴۱ هکتار از مناطق «تالش، سیاهکل، رضوانشهر، ماسال، آستارا، رودبار، فومن و رشت» رخ داد و طی ۷۲ ساعت به ۱۳۰ هکتار گسترش یافت. کامران پورمقدم، رئیس شورای عالی جنگل، همان زمان تأکید کرده بود که چالشهای جنگلهای هیرکانی تنها محدود به آتشسوزی و قاچاق چوب نیست و مسأله زباله نیز اکنون به یکی از معضلات جدی بدل شده است.
نکته اینجاست که این اخبار هرسال تکرار میشود. گاهی وسعت حریق محدود و گاهی گسترده است، اما در اکثر گزارشها دو موضوع مشترک است: نقش عوامل انسانی در بروز آتشسوزیها و کمبود نیرو و تجهیزات برای مهار آنها.
با اینکه جنگلهای هیرکانی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند، اما امکانات و آمادگی لازم برای حفاظت از آنها فراهم نشده است. نمونه روشن آن، آتشسوزی سال ۱۳۹۸ بود؛ زمانی که طبق گزارش منابع محلی، جنگلبانان و مردم شهرستانهای گیلان از جمله تالش و سیاهکل با دست خالی در برابر آتش ایستادند و با وجود کندی عملیات به دلیل کمبود تجهیزات امدادی، پس از نزدیک به سه روز توانستند حریق را مهار کنند.
این کمبودها در حالی وجود داشت که یونسکو از میان ۲۰ میلیون و ۴۰ هزار هکتار جنگلهای هیرکانی، تنها حدود ۷۰ هزار هکتار را بهدلیل نبود ایمنی کافی در فهرست میراث جهانی ثبت کرد و مابقی را بلاتکلیف گذاشت.
همین وضعیت امروز نیز تکرار میشود. هرچند برخی تجهیزات در دسترس قرار گرفته، اما در ویدئوهای منتشرشده همچنان دیده میشود که مردم محلی با بیل و ابزارهای ابتدایی با آتش مقابله میکنند. پرسش اصلی این است؛ وقتی اهمیت جنگلهای هیرکانی آن هم در شرایط خشکسالی بیسابقه اکنون ایران بارها از سوی کنشگران محیط زیست گوشزد شده، چرا ایران بهجای برخورداری از تجهیزات کافی برای مهار آتش، ناچار است برای خاموشکردن این حریقها از دیگر کشورها درخواست کمک کند؟