
برای فهمیدن اینکه چرا کونا هنوز یکی از گزینههای محبوب در بازار جهانی است و کجاها واقعاً کم میآورد باید از نگاه فنی و تجربهٔ رانندگی وارد داستان شد؛ باید در اصل ماشین را از نزدیک لمس کنی ، نه فقط روی کاغذ بخوانی.
به گزارش "تابناک"؛کونا بسته به بازار، مجموعهای از پیشرانهها را ارائه میدهد که هر کدام مخاطب مخصوص خودشان را دارند. نسخهٔ ۱.۶ لیتری توربو، چابکترین عضو خانواده است؛ پیشرانهای که حدود ۱۷۵ اسببخار و نزدیک ۲۶۵ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند و همراه با گیربکس ۷ سرعته دوکلاچه، حس سبکی و سرزندگی به راننده میدهد. شتابگیریهای کوتاه، سبقتهای سریع و حتی بازیگوشیهای ناگهانی در جاده با این موتور تبدیل به یک تجربهٔ لذتبخش میشود.
در نقطه مقابل، نسخهٔ ۲ لیتری تنفس طبیعی قرار دارد؛ موتوری که بیشتر مناسب رانندگانی است که آرامش را به هیجان ترجیح میدهند. نه وحشی است و نه ناامیدکننده؛ فقط کارش را با خونسردی انجام میدهد. این تفاوت شخصیت در رانندگی کاملاً ملموس است و همین نشان میدهد هیوندای تلاش کرده سلیقههای مختلف را پوشش بدهد.
رفتار کونا در پیچها و تغییر مسیرهای سریع یک ویژگی آشکار دارد: سبکوزنی. همین سبکوزنی باعث میشود ماشین خیلی راحت تغییر خط بدهد و در ترافیک شهری حکم یک موتور چهارچرخ را داشته باشد. اما مرکز ثقل بالاتر کراساوورها همیشه یک چالش است؛ بنابراین در سرعتهای بالا یا پیچهای ممتد، کمی حرکات اضافی بدنه دیده میشود که البته خطرناک نیست اما برای رانندههایی که سواری نرم و تخت میخواهند، شاید قابل توجه باشد.
سیستم تعلیق در اکثر شرایط عملکرد قابل قبولی دارد، ولی روی دستاندازهای تیز و پشتسرهم مقداری خشک میشود. فرمان برقی نیز بیش از حد سبک است؛ برای رانندگی شهری عالی است، اما اگر دنبال یک حس «چفت بودن به آسفالت» باشی، شاید دلچسب نباشد.

کونا از بیرون طوری طراحی شده که در همان نگاه اول بفهمی با یک کراساوور معمولی و محافظهکار روبهرو نیستی. چراغهای دوبل، سطوح شکسته، حجمپردازیهای تهاجمی و زبان طراحی متفاوت هیوندای باعث شده بود نسل اول کونا در خیابان جلب توجه کند. این ماشین نه میخواهد شبیه بقیه باشد و نه قصد دارد به چشم نیاید؛ انگار کاملاً قانع است که باید متفاوت باشد.
داخل کابین اما داستان متفاوت است. برخلاف ظاهر بیرونی، کابین ساده، تمیز و کاربردی طراحی شده. دکمهها در جای درست قرار گرفتهاند، متریالها کیفیت متوسط رو به خوب دارند و همهچیز حس منظم بودن میدهد؛ نه ادعایی دارد، نه سعی میکند بیشتر از قیمتش جلوه کند. نمایشگر مرکزی با رابط کاربری روان و وجود دکمههای فیزیکی زیر آن، کار با سیستم مالتیمدیا را راحت کرده؛ چیزی که در دورهٔ حذف دکمهها واقعاً امتیاز مثبت است.
امکانات رفاهی کاملی مثل گرمکن و سردکن صندلیها، سقف پانوراما، رادارهای فعال، ترمز اضطراری، کنترل حرکت بین خطوط و کروز کنترل تطبیقی، کونا را از یک کراساوور ساده شهری فراتر میبرند. اما فضای کابین و صندوق محدود، همچنان یادآور این است که کونا برای یک خانوادهٔ پرجمعیت ساخته نشده.
اگر بخواهیم نقاط قوت و ضعف کونا را توصیف کنیم، باید گفت مهمترین نقطه قوت آن اصلاً موتور یا طراحی نیست؛ ترکیب هماهنگ همهچیز است. کونا نه قویترین است، نه جادارترین، نه نرمترین؛ اما از هرکدام کمی دارد. همین ترکیب باعث شده بین رانندگان جوان و کسانی که دنبال یک ماشین شهری با روحیهٔ اسپرت میگردند محبوب باشد. موتور توربوی چابک، هندلینگ سبک، طراحی بیرونی متفاوت و امکانات کامل رفاهی باعث میشود هرکسی پشت فرمانش بنشیند حس کند با ماشینی طرف است که انرژی دارد و دوست دارد حرکت کند.

اما ازنگاهی دیگر محدودیت فضای داخلی مخصوصاً برای سرنشینان عقب و صندوق کوچک باعث شده کونا هیچوقت یک کراساوور خانوادگی واقعی نباشد. فرمان بیش از حد سبک و خشک شدن تعلیق در مسیرهای موجدار هم دو نکتهای هستند که بسته به نوع استفاده میتوانند آزاردهنده شوند. در ترافیکهای خیلی سنگین، گیربکس دوکلاچه ممکن است کمی صدای غرغر بدهد و رفتار نرمی نداشته باشد؛ چیزی که البته برای این نوع گیربکسها طبیعی است، ولی هنوز برای بخشی از رانندگان یک نقطه ضعف محسوب میشود.
در مجموع کونا ماشینی است که از لحاظ کیفیت ساخت، امکانات رفاهی، چابکی و مصرف سوخت در حدی ظاهر میشود که ارزش خریدش را بالا نگه میدارد، ولی اگر دنبال فضای زیاد، سواری کاملاً نرم یا حس یک شاسیبلند بزرگ باشی، باید کمی توقعات را پایین آورد یا به دنبال گزینه ای دیگر بود .
هیوندای کونا برای همه ساخته نشده؛ این جمله شاید بهترین توصیفش باشد. کونا برای آن رانندهای است که در شهر زیاد جابهجا میشود، پارک دوبلهای پشتسرهم دارد، دوست دارد ماشینش واکنش سریع داشته باشد و از ظاهر متفاوت و جوانپسند لذت میبرد. اگر با دو یا سه سرنشین تردد میکنی و دنبال یک ماشین جمعوجور اما مجهز هستی، کونا یکی از دلچسبترین انتخابهای ممکن است؛ ماشینی که نه خستهکننده میشود و نه در رانندگی روزمره تو را ناامید میکند.
اما اگر خانواده پرجمعیت داری، اگر مدام با صندوق پر سفر میروی، یا اگر سواری نرمی میخواهی که مثل قالی ایرانی(مدیون هستید اگر فکر نکنید دارم ایران محصولات فاخر خودرو سازان و مونتاژکاران داخلی رو مسخره میکنم !) روی جاده بخزد، کونا بهترین دوستت نخواهد بود.
کونا ماشین آدمهایی است که دنبال ریتماند، نه آرامش مطلق. دنبال سبک زندگی شهریاند، نه ماجراجوییهای خارج جادهای. و مهمتر از همه، کسانی که شخصیت متفاوت این کراساوور کوچک را میفهمند و با آن کنار میآیند، معمولاً از انتخابشان راضیتر از بقیه هستند.