سخت‌ترین زمستان اوکراین / تشدید فشار اروپا بر روسیه

خبرآنلاین سه شنبه 27 آبان 1404 - 15:29
با نزدیک شدن جنگ تمام‌عیار روسیه علیه اوکراین به سال چهارم هر دو طرف نشانه‌های فرسودگی بروز داده‌اند ولی هیچ‌یک آماده‌ی صلح نیست. پوتین با وجود ماه‌ها میانجی‌گری دیپلماتیک ایالات متحده هیچ امتیازی در برابر خواسته‌های حداکثری‌اش نداده است. خواسته‌هایی که بر اساس آن‌ها روسیه تنها در صورتی حاضر به توقف جنگ است که حاکمیت اوکراین تضعیف شود. از آنجا که اوکراین مدافع است تداوم حملات روسیه چاره‌ای جز ادامه‌ی نبرد برای کی‌یف باقی نمی‌گذارد.

خبرآنلاین- نویسنده جک واتلینگ نویسنده در فان افرز- مترجم مجتهدزاده: روسیه قصد داشت تا نوامبر ۲۰۲۴ شهر اوکراینی پوکروفسک را که یک گره لجستیکی در منطقه دونتسک است تصرف کند. نیروهایش اکنون یک سال از برنامه عقب‌اند. مدافعان اوکراینی با وجود آن‌که از نظر شمار نیرو به‌شدت کمترند، سرسختانه برای حفظ خط دفاعی دونباس جنگیده‌اند و ماهانه بیش از ۲۰ هزار سرباز روسی را کشته‌اند. حالا روسیه به نظر می‌رسد در آستانه تسلط بر ویرانه‌های شهر است. هر روز نیروهای بیشتری را به ساختمان‌های ویران‌شده پوکروفسک می‌فرستد و پهپادهایش راه تأمین تدارکات مدافعان اوکراینی را قطع کرده‌اند.

پوکروفسک نبردی جداگانه نیست. نیروهای روسی به‌تدریج مواضع اوکراینی‌ها را در شمال و جنوب با حمله‌های گازانبری به «کیسه‌هایی» تبدیل می‌کنند که ته آن بسته است. حالا هم به حومه کوستیانتینیوکا رسیده‌اند. نگران‌کننده‌تر آن‌که روسیه با پهپادهای سیم‌هدایت‌شونده دوربرد و بمب‌های گلاید جدید، شهرها را پیش از ورود به محدوده توپخانه خالی از سکنه می‌کند. در کراماتورسک نیز همانند خِرسون غیرنظامیان را هدف گرفته تا مردم را از شهرها فراری دهد. پیشروی‌های اخیر در امتداد رود دنیپرو خطر در تیررس قرار گرفتن مرکز اقتصادی زاپوریژیا را افزایش داده است. اگر دونباس سقوط کند، هدف بعدی روسیه دومین شهر بزرگ اوکراین یعنی خارکف خواهد بود.

نکته اندوه‌ناک نه‌ماهه گذشته این است که در حالی که گفت‌وگوهای جهانی عمدتاً بر احتمال مذاکره و آتش‌بس متمرکز بوده، روسیه شدت نبرد را افزایش داده است. کرملین در جبهه و همچنین در حملات دوربرد به شهرهای اوکراین می‌کوشد ستون فقرات مقاومت اوکراینی را بشکند. اوکراین از آغاز برای مذاکره آماده بوده ولی ناتوانی متحدانش در وارد کردن فشار بر روسیه موجب شده ولادیمیر پوتین وقت بخرد تا واقعیت‌های میدانی را به سود خود تغییر دهد.

با نزدیک شدن جنگ تمام‌عیار روسیه علیه اوکراین به سال چهارم هر دو طرف نشانه‌های فرسودگی بروز داده‌اند ولی هیچ‌یک آماده صلح نیست. پوتین با وجود ماه‌ها میانجی‌گری دیپلماتیک ایالات متحده هیچ امتیازی در برابر خواسته‌های حداکثری‌اش نداده است. خواسته‌هایی که بر اساس آن‌ها روسیه تنها در صورتی حاضر به توقف جنگ است که حاکمیت اوکراین تضعیف شود. از آنجا که اوکراین مدافع است تداوم حملات روسیه چاره‌ای جز ادامه نبرد برای کی‌یف باقی نمی‌گذارد.

در واقع رفتار جامعه جهانی خود مشوق روسیه برای ادامه تهاجم بوده است. کاهش کمک‌های نظامی‌ـ‌فنی آمریکا به کرملین امید داده که می‌تواند ذخایر مهمات اوکراین را فرسوده کند. در همین حال تمرکز اروپا بر «پس از آتش‌بس» و وعده تشکیل «ائتلاف داوطلبان» برای حضور نظامی در خاک اوکراین باعث شده تداوم جنگ بهترین راه روسیه برای جلوگیری از ادغام اوکراین در معماری امنیتی اروپا باشد. برای تغییر محاسبه کرملین باید نوع دیگری از فشار اعمال شود.

چشم‌انداز پوتین

روسیه اکنون هدف راهبردی خود برای تسلیم کردن اوکراین را در سه مرحله می‌بیند که فقط مرحله نخست آن شامل جنگ مستقیم است. در گام اول روسیه می‌کوشد آن‌قدر از خاک اوکراین را اشغال یا نابود کند که باقی‌مانده کشور فقط با رضایت روسیه از نظر اقتصادی دوام بیاورد. برنامه‌ریزان روس باور دارند این هدف با نگه‌داشتن چهار استان الحاق‌شده به‌علاوه خارکیف میکولایف و اودسا دست‌یافتنی است. در این شرایط کرملین به‌دنبال آتش‌بس خواهد بود تا در مرحله دوم با استفاده از اهرم اقتصادی و جنگ سیاسی با تهدید همیشگی حمله دوباره کنترل کی‌یف را به‌دست گیرد. و سرانجام اینکه در مرحله سوم اوکراین را مانند بلاروس به مدار خود جذب کند.

با این حال روسیه هنوز از تحقق مرحله نخست فاصله دارد. ارتش روسیه امیدوار است با فرسودن نیروهای مسلح اوکراین سرعت تصرف اراضی افزایش یابد. روسیه دو سال است که در حالت تهاجمی بوده و هرچه تراکم مدافعان اوکراینی کمتر شود فشار بر آن‌ها بیشتر خواهد شد. حتی اگر کل آمار نیروهای کشور ثابت بماند باز شمار پیاده‌نظام در واحدهای اوکراینی هر ماه کاهش می‌یابد.

با این حال روسیه نیز در آینده نزدیک با دشواری در تأمین نیرو روبه‌رو می‌شود. از اواسط ۲۰۲۳ تداوم جنگ بر پایه سربازان داوطلبی بوده که در برابر پاداش‌های کلان و وعده پرداخت‌های هنگفت به خانواده‌هایشان در صورت مرگ جذب شده‌اند. روسیه در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۲۰ هزار نفر و در ۲۰۲۵ بیش از ۳۰۰ هزار نفر را به‌کار گرفت؛ ارقامی که حملات پی‌درپی ولی پرهزینه را ممکن کرد. ولی مخزن انسانی علاقه‌مند به این مشوق‌ها رو به کاهش است. آمار جذب نیرو در پاییز ۲۰۲۵ افت کرده و در برخی مناطق با اجبار جبران شده است. کرملین برای حفظ همین سرعت حملات یا باید شیوه جنگیدن را به‌گونه‌ای تغییر دهد که تلفات کمتری بگیرد یا مدل تازه‌ای از سربازگیری طراحی کند.

توان دولت روسیه برای ادامه عملیات تهاجمی بستگی به سرمایه نقدش دارد. تا زمانی که روسیه بتواند نفت و گاز و مواد خام بفروشد می‌تواند هزینه تسلیحات و جذب نیرو را بپردازد. ولی افت قیمت نفت در ۲۰۲۵ ذخایر مالی روسیه را کاهش داده است. در عین حال حملات دوربرد اوکراین به پالایشگاه‌های نفت اثر محسوسی بر توان پالایش داخلی و در دسترس بودن سوخت گذاشته است. پرسش این است که ترکیب تحریم‌ها و حملات تا چه حد می‌تواند در سال ۲۰۲۶ برای کرملین بحران نقدینگی ایجاد کند.

تا این‌جا پدافند هوایی روسیه توانسته تا ۹۵ درصد از پهپادهای اوکراینی را منهدم کند و از آنجا که مهمات این پهپادها کم‌اثرند فقط نیمی از آن‌ها که به هدف می‌رسند آسیب جدی می‌زنند. با این حال دلایل خوبی وجود دارد که باور کنیم اوکراین در ۲۰۲۶ می‌تواند کارایی حملات خود را افزایش دهد. روسیه موشک‌های رهگیر بیشتری مصرف کرده و تولیدش کمتر از این‌هاست و اوکراین نیز در حال انباشت موشک‌های کروز ساخت داخل است. این موشک‌ها نه‌تنها انرژی جنبشی کافی برای تخریب اهداف بزرگ‌تر دارند بلکه چون طبقات متنوع‌تری از اهداف را تهدید می‌کنند پدافند روسیه را پراکنده‌تر کرده و شکاف‌های بیشتری می‌سازند. اگر اوکراین به تأسیسات صادرات نفت روسیه حمله کند اثر آن برای مسکو محسوس خواهد بود.

متوقف کردن ناوگان سایه

برای شرکای بین‌المللی اوکراین پرسش اصلی این است که آیا آماده‌اند کارزار اوکراین علیه زیرساخت نفتی روسیه را با فشار واقعی ـ نه نمایشی ـ بر اقتصاد روسیه همراه کنند یا نه. مهم‌ترین گام هدف گرفتن ناوگان سایه روسیه است: صدها نفتکش فرسوده که با پرچم کشورهای مصلحتی اغلب بدون بیمه یا خدمه آموزش‌دیده نفت روسیه را به هند و چین حمل می‌کنند. مقابله با این وضعیت مستلزم آن است که جلوی ۸۰ درصد از صادرات نفت روسیه که از تنگه دانمارک عبور می‌کند گرفته شود و تهدید تحریم‌های ثانویه علیه بنادری اعمال گردد که این کشتی‌ها در آن تخلیه می‌کنند.

سخت‌ترین زمستان اوکراین / تشدید فشار اروپا بر روسیه

تا امروز اقدامات اروپا و ایالات متحده در این زمینه محتاطانه بوده است. کشتی‌هایی تحریم شده‌اند ولی اجرای واقعی این تحریم‌ها بسیار ضعیف بوده است. این تأسف‌بار است چون مهار مؤثر ناوگان سایه سریع‌ترین راه برای فشار واقعی بر کرملین است و شوک قیمتی بزرگی هم به بازار جهانی وارد نمی‌کند. به‌ویژه با توجه به افزایش تولید اعضای اوپک که مشتاق‌اند سهم بازار روسیه را بگیرند.

برخی دولت‌های اروپایی و از جمله خود دانمارک به «پیمان ۱۸۵۷ کپنهاگ» استناد می‌کنند. پیمانی بین‌المللی که عبور آزاد و بدون عوارض کشتی‌های تجاری از آب‌های دانمارک را تضمین کرده بود و در نتیجه این کشورها وجود این پیمان را مانع حقوقی می‌دانند. ولی این فقط بهانه است نه مانع واقعی. کشورهای ساحل دریای بالتیک به‌جز روسیه می‌توانند پیمان جدیدی امضا کنند که عبور کشتی‌ها را مثلاً با هدف حفاظت زیست‌محیطی منوط به دارا بودن استانداردهای بیمه و گواهی‌نامه ایمنی کنند. از آنجا که کشتی‌های فرسوده ناوگان سایه این استانداردها را ندارند چنین پیمانی عملاً ورودشان به تنگه‌ها را ممنوع می‌کند بدون آن‌که اصل آزادی عبور کشتی‌های تجاری را نقض کند. اینکه کشورهای پیرامون بالتیک حاضرند چنین گامی بردارند یا نه محک جدیت‌شان در فشار آوردن بر روسیه است.

از دست دادن دسترسی به تنگه دانمارک برای روس‌ها مشکلی است که سریع نمی‌توانند حلش کنند. روسیه می‌تواند از سواحل شرقی و دریای سیاه نفت صادر کند ولی اولی فاقد زیرساخت کافی برای انتقال نفت تا بنادر آن سو است و دومی زیر ضرب قایق‌های بدون‌سرنشین اوکراینی. مسیرهای زمینی به چین نیز به‌دلیل کمبود زیرساخت محدودند.

در حال حاضر کرملین معتقد است هنوز می‌تواند هزینه ادامه جنگ را بدهد. تنها با قرار دادن روسیه در مسیر آشکار بحران اقتصادی در میان‌مدت یعنی وضعیتی که در آن خطرهای سیاسی و اقتصادیِ جنگ طولانی از سود احتمالی‌اش بیشتر شود می‌توان پوتین را متقاعد کرد که به آتش‌بس تن دهد. چنین راهبردی می‌تواند موفق شود به‌شرط آن‌که اوکراین بتواند تا ۲۰۲۶ دوام بیاورد.

سلاح بیشتر آموزش بهتر

در حالی که اوکراین به چهارمین زمستان جنگ نزدیک می‌شود توان مقاومتش در برابر تهاجم روسیه به سه عامل بنیادین بستگی دارد: تجهیزات، نیرو و اراده. مسئولیت تأمین مهمات مورد نیاز نیروهای مسلح اوکراین اکنون بر دوش اروپا افتاده است. دولت‌های اروپایی به این مأموریت متعهد شده‌اند و وعده‌های رهبران‌شان درباره سرمایه‌گذاری در تولید دفاعی بالاخره از حرف به عمل رسیده است. تولید گلوله‌های توپ در حال افزایش است و بخش‌های فرعی برای موشک‌های کروز، پهپادها و دیگر جنگ‌افزارها نیز گسترش می‌یابد هرچند تولید سامانه‌های پدافند هوایی هنوز ناکافی است.

ایالات متحده تقریباً ارسال تجهیزات به اوکراین را متوقف کرده است. پرسش کلیدی این است که آیا دولت ترامپ اجازه خواهد داد متحدان اوکراین بتوانند سلاح‌های ساخت آمریکا را در حوزه‌هایی که خودشان توان تولید ندارند بخرند یا نه. از جمله موشک‌های رهگیر پاتریوت، راکت‌اندازهای چندگانه هدایت‌شونده، گلوله‌های ۱۵۵ میلی‌متری لیزری و قطعات یدکی جنگنده‌های F-16. وضعیت تجهیزات اوکراین شکننده است ولی با سرمایه‌گذاری درست می‌تواند پایدار بماند.

در مورد نیروی انسانی هم برداشت‌های اشتباهی وجود دارد. از یک‌سو اوکراین از نظر جمعیت کمبودی برای جنگیدن ندارد. از سوی دیگر تعداد پیاده‌نظام آماده‌به‌جنگ در ارتش اوکراین نزدیک دو سال است که کاهش می‌یابد و در نقطه‌ای به سطحی می‌رسد که حفظ جبهه مگر با تغییر در سیاست تولید نیرو غیرممکن می‌شود. مشکل در جذب مردم نیست بلکه در کیفیت آموزش و ظرفیت تربیت نیروهای رزمی است. امروز در مقایسه با هر زمان دیگر در طول جنگ افراد بیشتری در ارتش اوکراین خدمت می‌کنند ولی ارتش نمی‌تواند همه را آن‌قدر آموزش دهد که کارکرد خط مقدم را انجام دهند.

برای رفع این مشکل سپاه جدید ارتش اوکراین باید چرخه چرخش تیپ‌ها را برقرار کند تا واحدهای قوی‌تر بتوانند واحدهای ضعیف‌تر را آموزش دهند. این حوزه‌ای است که متحدان اوکراین می‌توانند کمک بزرگی بکنند. بسیاری از آن‌ها در سه سال و نیم گذشته نیروهای اوکراینی را در خارج از کشور آموزش داده‌اند ولی این روش نتیجه چندانی نداشته چون واحدها فرصت انسجام با فرماندهی خود را پیدا نکرده‌اند و اوکراین نیز تجهیزات لازم برای انتقال ناوگان آموزشی به خارج را ندارد. علاوه بر این قوانین صلح‌آمیز اروپا اجازه استفاده واقعی از بخشی از تجهیزات را نمی‌دهد.

امنیت زودتر

الگوی بهتری برای کمک آموزشی اروپا وجود دارد. الگویی که می‌تواند زمینه را برای آتش‌بس آینده هم آماده کند. وعده‌های امنیتی پس از جنگ از سوی اروپا اکنون حتی اگر روند جنگ به زیان کرملین باشد خود به مانعی در راه متقاعد کردن روسیه برای توقف جنگ بدل شده‌اند. روسیه نمی‌خواهد اوکراین در ساختار امنیتی اروپا ادغام شود. در واقع بحران اوکراین در سال ۲۰۱۳ آغاز شد و در زمانی که مسکو رئیس‌جمهور وقت اوکراین ویکتور یانوکوویچ را تحت فشار گذاشت تا توافق همگرایی با اتحادیه اروپا را امضا نکند. اگر آتش‌بس باعث تحقق همان چیزهایی شود که اروپایی‌ها وعده‌اش را داده‌اند یعنی حضور نظامی «ائتلاف داوطلبان» در خاک اوکراین آنگاه روسیه انگیزه‌ای قوی دارد که از آتش‌بس بگریزد حتی اگر جنگ را با شدت کمتر ادامه دهد.

سخت‌ترین زمستان اوکراین / تشدید فشار اروپا بر روسیه

بهترین راه برای رفع این مانع جدا کردن مسئله استقرار نیروهای اروپایی در اوکراین از موضوع آتش‌بس است. این روند می‌تواند از همین حالا آغاز شود. برای مثال لهستان و رومانی می‌توانند با اجازه دولت اوکراین تهدیدهای هوایی را که به حریم ناتو نزدیک می‌شوند در آسمان اوکراین رهگیری کنند همان‌طور که اسرائیل بسیاری از پهپادهای شاهد-136 ایران را در آسمان اردن سرنگون کرد. چنین اجازه‌ای بدون ایجاد تعهد رسمی برای درگیری دائم زمینه‌ساز هماهنگی میان نیروی هوایی اروپا و پدافند اوکراین می‌شود تا در زمان لازم ائتلاف اروپایی بتواند به‌سرعت توان هوایی خود را به اوکراین گسترش دهد.

از همه مهم‌تر کشورهای اروپایی می‌توانند آموزش نظامی را مستقیماً در خاک اوکراین ارائه دهند. وقتی نیروهای اوکراینی روی تجهیزات واقعی خود آموزش ببینند و مربیان اروپایی زیر فرماندهی همان افسرانی که قرار است بعدها این نیروها را در میدان به‌کار بگیرند فعالیت کنند هم‌افزایی واقعی به‌وجود می‌آید. درست است که حضور مربیان اروپایی در اوکراین هدفی وسوسه‌برانگیز برای حملات روسیه خواهد بود ولی روسیه در هدف قرار دادن مربیان اوکراینی هم چندان موفق نبوده پس این خطر قابل مدیریت است. این گام می‌تواند نقشی کلیدی در بازسازی واحدهای رزمی اوکراین داشته باشد.

چنین اقداماتی نه‌تنها پیامی قاطع به کرملین می‌فرستد که ادامه جنگ به زیان روسیه تمام خواهد شد بلکه وعده‌های امنیتی اروپا را هم از حالت گفتار به عمل درمی‌آورد. این برای روحیه مقاومت اوکراین امروز حیاتی است و به آن اعتمادبه‌نفس می‌دهد تا وقتی شرایط مهیا شد به صلح رضایت دهد. جبهه داخلی اوکراین در آستانه سخت‌ترین دوره جنگ به دلایل واقعی برای امید نیاز دارد.

جبهه سرد

زمستان پیشِ رو می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. روسیه اکنون بیش از هر زمان دیگر موشک تولید می‌کند در حالی که شبکه انرژی آسیب‌دیده اوکراین حتی نمی‌تواند برق تمام کشور را تأمین کند. حتی مرکز کی‌یف هر روز ساعت‌هایی بی‌برق می‌ماند. سیستم گرمایش هنوز کار می‌کند ولی دما رو به کاهش است و اوکراین باید خود را برای اختلال گسترده در خدمات عمومی در ماه‌های سرد آماده کند. اگر روسیه بتواند مثلاً با ترکیب فرسایش خطوط دفاعی اوکراین و تخلیه شهرهای نزدیک جبهه از سکنه سرعت پیشروی خود را افزایش دهد می‌تواند اوکراین را در ۲۰۲۶ به تسلیم وادارد.

ولی چنین سرنوشتی قطعی نیست. اگر اوکراین بتواند همراه با قدرت‌های غربی فشار واقعی بر اقتصاد و زیرساخت انرژی روسیه وارد کند ممکن است آتش‌بس تا پایان سال آینده دست‌یافتنی باشد. در حالی که روسیه زیر فشار کاهش درآمد صادرات و حملات مداوم به پالایشگاه‌ها و بنادرش گرفتار می‌شود و ارتش اوکراین با سامانه آموزشی تقویت‌شده در برابرش دوام می‌آورد ممکن است کرملین سرانجام ببیند که باند پروازش به پایان رسیده بی‌آنکه نیروی کافی برای بلند شدن داشته باشد.

واشنگتن باید درک کند که آتش‌بس با ژست‌های نمادین یا امتیاز دادن به مسکو حاصل نمی‌شود. تغییر محاسبه کرملین نیازمند فشار مداوم و منظم است. توافق‌های شخصی میان رهبران کاری از پیش نمی‌برد. برای اروپا هم همین‌گونه است: لفاظی‌های جنگ‌طلبانه باید اکنون با سیاست‌های دقیق و اجرایی همراه شود. اوکراین هنوز توان آن را دارد که زمان بخرد تا فشارها بر روسیه اثر کند ولی نمی‌تواند تا ابد مقاومت کند.

۳۱۲/۴۲

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.